فاطمه مرادی🌻

فاطمه مرادی🌻

@kyzurn
عضویت

تیر 1403

68 دنبال شده

38 دنبال کننده

                « آینه بودن ویژگی‌ایست که انسان‌ها آن را به فراموشی سپرده‌اند و از آن زمان است که بنیان وجودی‌شان بهم ریخته است.»
-فاذر
- یک عدد نویسنده‌ی خاک‌خورده فراموش گشته✨
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
 فاطمه مرادی🌻

فاطمه مرادی🌻

4 ساعت پیش

        خب بلاخره خواستم سپر جبهه گیریم و سر این مجموعه پایین بیارم و ادامش بدم ببینم جذبش میشم یا نه.
خب بسم‌الله الرحمن الرحیممم. دوتا عامل مهم تو کتابای فانتزی جهان سازی و شخصیت سازیه. 
و اونطور که معلومه خانوم مافی در این مجموعه به شخصیت اهمیت داده تا جه-
یکی به خاطر همین کم کردم چون فضا سازیش گره خورده بود به ارقام بدون توضیف سازی و فقط با چند کلمه بیان شده بود درحالی که برای یه جواب بله یا نه سه صفحه من از حس و حال بین دو شخصیت خوندم.
از اونم بگذریم شخصیت پردازیشم که انچنان جذابیتی نداشت. از صغیر و کبیر گرفته تا مورچه و ابر که شخصیتای این رمان بودن جذاب و گشنگ و فول فول بودن.
مثلا بدن‌های ورزیده یا به اصطلاح گود ( این برای خانوماس). [ درحالیکه من پلکام ریخته بود که چندتا نوجوون چطوری هیکلاشون اینجوری خوبه اونم توی یه فضای اخرالزمانی]
از اونم بگذریم من مدام دیدم که جولیت با خودش کلماتی رو چندبار تکرار میکنه. خب زن اینارو نمیتونی توی دیالوگ بگی؟!🙏 مگه فیلمنامه مینویسی.
از اونگ بگذریم لازم بود نصف کتاب و به تکرارهای زیادی از توصیف چهره آدام و آرون اختصاص بدن؟!:))))
یعنی تا ما میومدیم کتابو بخونیم یا توی چشمای ادام که توی حیطه ابی رنگ بود[ معلوم نبود نفتیه تیرس یا دریاست] غرق میشدیم یا محو چشمای سبز و موهای طلایی آرون میشدیم.
از اون بگذریم زاویه دید داستان اول شخصه و طبیعتا اول شخص محدوده ولی خانوم مافی از زبون جولیت تمام حالات و افکار بقیه شخصیتارو بیان میکرد و یه انگار میچسبونید رو پیشونینش.
و در اخر اینکه توصیف مثل نمک غذاس و باید مواظب باشی به مقدار لازم بریزیش نه جوری که بی‌نمک بشه نه کم نمک  و این تشبیه منم لازمه مقدار توصیف برای یه رمان فانتزی.[ به نظرم اینجا باید به اندازه میبود]
در اخر اینکه امیدوار بودم نویسنده انقدر هندی نکنه ماجرارو و... اگه خانوم مافی ژانر اصلی کتاب و روانشناسی یا غمگین میزد بهتر بود 💅
خلاصه بگم که نکات مثبتیم داشت مثل قابل لمس بودن شخصیتای کنجی، کسل، آرون[ در این جلد].
و برخورد اول و دومی که جولیت در این جلد با ارون داشت و اینا دیگه..
همین 🙏


      

0

 فاطمه مرادی🌻

فاطمه مرادی🌻

17 ساعت پیش

        یعنی عاشق رولینگم. اسن زن هر جلد و یجوری شروع میکنه که حتی با وجود بحثای تکراری دروسلیا و هری خیلی جالبن.
پلات توئیستاشم ماشاءالله شیرین و جذابن و عامل جذب ادمو به خودشون دارن.
من همه‌ی جلدارو به طور خاصی دوست دارم اما این جلد یجورای دیگه برام خاصه چون به نظرم ماجراهای غارتگران و کلا گذشته جیمز و لیلیم نیاز به کتاب شدن داره و یه مجموعه قشنگ میشه 😭
سفر به گذشته و اون استعاره‌های این کتابو دوست دارم.
و توی این جلد، واضحا قلم رولینگ به طور شگفت انگیزی پیشرفت کرده.
توی جلد اول واضحا توصیفات خیلی لنگ میزنن و اینا. توی جلد دوم کمی پیشرفت کرده و فضارو به خواننده قالب میکنه اما این جلد توصیفات، فضا و شخصیتا تکامل پیدا کردن و انگار هر جلد که میله جلو بهتر میشه.
این چیزیه که از این مجموعه کتاب دوست دارم .‌ پیشرفت و رشد درست مثل یه بچه :).
از شخصیتا بگم که ملموس تر و جالب تر بودن 😭.
ریموس و سریوس و منیروا و..‌
ولی خدایی کچل بودن اقای ویزلی ضربه روحی بدی بود برام🤣.
بگذریم اون نیم ستاره‌ایم که ازش کم کردم به‌خاطر ترجمه لنگ زن مترجم و انتشاراته.
مثلا گرانجر و بلاک و والده مورت و کروکشناک و سه وه روس و... 
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.