فاطمه مرادی★-

فاطمه مرادی★-

بلاگر
@kyzurn
عضویت

تیر 1403

92 دنبال شده

106 دنبال کننده

        « آینه بودن ویژگی‌ایست که انسان‌ها آن را به فراموشی سپرده‌اند و از آن زمان است که بنیان وجودی‌شان بهم ریخته است.»
-فاذر
- یک عدد نویسنده‌ی خاک‌خورده فراموش گشته✨
      

یادداشت‌ها

نمایش همه
 فاطمه مرادی★-

فاطمه مرادی★-

1404/7/20 - 18:13

        به نام خدای امینِ مسلمانان و حیدرکرار خیبر شکن!
در روزگاری غرق در تکنولوژی و اینترنت و فضای مجازی من کتابی را یافتم و ورق زدم و ورق زدنش مساوی بود با چرخش در دل گردابی پاکیزه و کشیده شدن در بیابان عربستان.
تا به خود آمدم خود را غرق خواب عبد‌المطلب دیدم و هاحر دوید و عبد المطلب دوید و چشم‌های من هم دوید و بعد کم کم بوی مشک و گل محمدی در بینیم پیچید و من وصی خدا را به یقین دیدم و حس کردم.
انگار که از هاشمیان باشم.. سال‌ها مشاهده می‌کردم جریانات زندگی‌های متفاوتی را و چقدر این حضور شیرین را کنار بانوی دوعالم و وصی خدا و وصی رسولش دوست داشتم.
من با اضطراب‌های عبدالمطلب و ابوطالب و حمزه و جعفر اضطراب گرفتم، با شادیشان شاد شدم و عطر زندگی در حضور پیامبر و وصیش را چیشدم.
---
واقعا باورم نمیشه وای خدای من! اینجا جاشه هم از نویسنده هم از تمام عواملی که در چاپ این کتاب دست داشتن تشکر کنم و هم بگم من یه شاهکار خوندم.
به یقین چیزی جز شاهکار نبود! تمام ویژگی‌های لازم برای یک رمان تاریخی رو داشت.
زاویه دید و راوی مدام تغییر می‌کرد اما این اصلا به داستان آسیبی نمی‌زد و جریان توی چارچوب پیش می‌رفت و چه زیبا آخر هر داستانی به امام علی ختم می‌شد. به صورتی زیبا و عارفانه که خسته نشی و مدام منتظر اون پایانا باشی.
« به امین بگو دوستش دارم» .. تحربه‌ی خیلی شیرین و زیبایی برای من بود و امیدوارم کتابایی همانند این کتاب رو به فزونی برن.🥹
      

31

 فاطمه مرادی★-

فاطمه مرادی★-

1404/7/14 - 18:52

20

 فاطمه مرادی★-

فاطمه مرادی★-

1404/6/31 - 08:59

        اگه پول سفر تو این تنگنای نزدیکی مدارس رو ندارید ولی شدیدا هوس سفر به سرتون زده من این کتاب  رو بهتون پیشنهاد میدم که مثل یه بلیط قوی عمل می‌کنه.
اولین صفحه رو که باز می‌کنی با یه پرواز مستقیم وسط کیوتوی ژاپن فرود میای و به‌خاطر سرما به یه روستوران عجیب غریب پناه میبری.
تو فصلای متفاوت این کتاب، طعمای متفاوت غذاهای خوشمزه میاد زیر دندونت و تو در عین حالی که در کیوتو و در رستوران ناگاماوا نشستی به وسیله اون غذاهای خوشمزه در سرتاسر ژاپن سفری میکنی.
هم غذاهای خومشزه میچشی و حسشون میکنی، هم زندگی‌های متفاوتی رو درک میکنی و همزمان میری توی جزیره‌ها، زیر درختای توس، توی معبدا، توی جنگلا و رستوران و..
این کتاب قطعا من و به یه سفر جذاب درون ژاپن و کیوتو برد و من رو پر از لذت کرد.
اول از طراحی جلد بگم که جالب و عجیب بود و تا حدودی حس و حال فضای رمان رو می‌داد.
اما من طبق چیزی که حس کردم از رمان انتظار یه طرح لطیف‌تری داشتم.
بگذریم برای‌من احتمالا اولین کتابی باشه که از ادبیات ژاپن میخونم و میگم که نویسنده در طراحی فضا،‌ منتقل کردن عادات و رفتار و برخورد اجتماعی ژاپنی‌ها و تعامل موفق بوده.
طوری که با خوندنش قانع میشی اینطور نوشتن و فضای یه داستان اینطوری مخصوص ژاپنه و خارج از اون نمیتونی تصورش کنی.
این کتاب به طوری برام لذت بخش بود که طی چندساعت در یک روز تمومش کردم.
تنها چیزی که میتونم اشکال بگریزم ازش ، نبود تصویر دقیق از شخصیتاش.
خود خود تصویر نه‌ها! منظورم توصیف از چهره شخصیتا بود که من مجبور میشدم از حالت‌ها و رفتار شخصیتا تشخیص بدم و تصویر سازی کنم چه شکلین( ناگفته نماند بعضی جاها میفهمیدم جنسیت و اشتباه حدس زدم🎀)
و گاهیم اون الگوی تکرار شونده بعضی از دیالوگا برام خسته کننده بود.
و اینکه با توجه به محور داستان، نویسنده یه‌جورایی خوب تونسته بود ته‌مایه‌ی شخصیتا و حالاتشونو توی دیالوگا( آره منظورم همینه) نشون بده جوری که به دایتان ضربه نخوره.
از طرفی وقتی بن دایتان نگاه کنی همه‌ی فصلاش با یک‌ ساختار و الگو پیش‌ میرن جوری که بدنه داستان مشخصه و هرچند معمولی اما آدمو به طرف خودش میکشه( دوستش داشتم).
از تجربه‌ای که از زندگیای مختلف تو این کتاب کردم لذت بردم✨


      

23

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نشده است.

چالش‌ها

این کاربر هنوز به چالشی نپیوسته است.

لیست‌ها

نمایش همه

بریده‌های کتاب

نمایش همه

پست‌ها

این کاربر هنوز پستی منتشر نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.