کلا کتابهای زندگی‌نامه شهدا رو دوست دارم مخصوصا مدافعان حرم از این جهت که تو زمان نزدیک به ما زندگی کردن و چالشهای مارو داشتن.

«دلتنگ نباش؛ روح‌الله قربانی (مدافعان حرم ۱۴)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/74921
        

          تمام کتاب هایی از این جنس بوی دلتنگی را به مشام ما میرساند مگر میشود این کتاب را خواند و دلتنگی راوی کتاب را درک نکرد، اما روح الله فرق دارد این شخص فرق دارد زیرا ... چرا باید آن را بگویم وقتی میتوانید با خواندنش فرقی که شما احساس و درک خواهید کرد را حس کنید...
        

          نوشته ی فوق العاده حرفه ای 
که هرگز از ادامه دادنش خسته نمی شوید.
و مهم تر آنکه با زندگی این شهید بزرگوار آشنا میشوید .

اللهم‌ اصل الله محمد و ال محمد 
        

          نثر روان و عالی واقعا با خوندنش آدم یاد دوران نامزدیه خودش میوفته خیلی جذاب بود نگارشش، توصیه میکنم قبل از خوندن این کتاب سر مزار این شهید گلزار شهدای بهشت زهرا قطعه ۵۳ برید بیشتر ارتباط برقرار میکنید
        

          گاهی اوقات این اتفاق میوفته که با خیلی از شهدا نتونی ارتباط بگیری!و شهید قربانی یکی از اون شهدایی بود که من هیچوقت لیاقتش رو‌ نداشتم باهاشون ارتباط بگیرم
هرموقع که میرفتم بهشت زهرا از دور براشون فاتحه میخوندم
فضای سنگینی داشت برام همیشه..
اما حالا ….
چقدر خوشحالم که تیکه ای از پرچمی که روی تابوت شهید کشیده شده بود رو هدیه گرفتم..
شهدا شرمنده ایم که مدام شرمنده‌ایم….💔😭

*شهادت خوب است اما تقوا بهتر ..
        

          صدای روح الله در عمق وجودش پیچید. 
زینب اگه رفتیم کربلا حاضری حلقه هامون رو بندازیم حرم؟ 
اگه حلقه هامون رو بندازیم حرم، عشق مون جاودانه میشه، 
بعد از شهادت روح الله، با خودش عهد کرد هر وقت کربلا قسمتش شد، حلقه های شان را بیندازد داخل ضریح 
کیسه ای رااز قبل اماده کرده بود و روی ان نوشته بود: 

««این حلقه های من و همسر شهیدم است که در دفاع از حرم حضرت زینب شهید شد، فقط خرج ضریح شود»» 
حلقه هایش رااز انگشتانش بیرون آورد و درون کیسه انداخت. 
با چشم مسیر عبورش را دنبال کرد. 
افتادند کنار قبر مطهر امام حسین 
رو به ضریح گفت: 
امام حسین، حلقه های ازدواجم رو انداختم ضریح تا بگم از بهترین چیزهای زندگی ام گذشتم برای شما. 
منتی هم نیست. 
روح الله همه ی زندگی م بودو حلقه های ازدواج مون تنها چیزی بود که بین مون مسترک بود، هر دوی اینا فدای شما. 
        

          #کتاب #دلتنگ_نباش روایت زندگی #شهید #مدافع_حرم #روح_الله_قربانی است. به قلم خانم #زینب_مولایی از #انتشارات_روایت_فتح. کتاب از زبان شخص خاصی روایت نمیشه و در واقع کتاب به صورت داستانی از زبان دانای کل بیان میشه که به نظر من خیلی خوب بود.
اما خود شهید:
ایشون جوانی ورزشکار و سخت کوش و مذهبی بودند و برای اینکه به #امام_زمان و #امام_حسین نزدیکتر باشن شغل #سپاهی بودن رو انتخاب کردند. و در آخر هم در همین لباس به آرزوی خودشون رسیدن.
داستان کتاب از زمان ازدواج ایشون تا شهادتشان در #سوریه بیان میشه. ایشون درست در روزی که قرار بود بعد از یک ماموریت 57 روز به ایران برگردد جلوی در مقر به #شهادت می رسند.نام جهادی ایشون على بوده.
بخشی از کتاب: به شوخی به او گفتن:چی شد على اقا؟! شما که صدر جدول شهادت بودی. داری برمیگردی، شهید نشدی که... على لبخند زد، کمی مکث کرد و گفت :"اگه خدا بخواد، همین جا جلوی مقر،شهادت را روزیم میکنه" و بعد در حالیکه دارن سوار ماشین میشوند ماشینشون منفجر میشه.
        

          خواندنی بود و روان
دو گلبرگ از لای کتاب بیرون افتاد. 
زینب عادت داشت گل‌هایی که روح الله برایش میگیرد را پرپر کند و لای کتاب خشک کند. در یکی از نبودن‌های روح الله، وقتی دلتنگش شده بود، روی یکی از گلبرگ ها نوشت:
آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود، از دل و از جان نرود

این گلبرگ را خودش نوشته بود. اما جریان گلبرگ دوم را نمی‌دانست. آن را برگرداند، دسختط روح الله را شناخت که روی گلبرگ نوشته بود: عشق من! دلتنگ نباش
        

          کتاب خوبی هست اما جذابیتش کمتر از یادت باشه هست شاید هم چون من سنم کمتر بود که اون رو خوندم همچین حسی دارم و اون موقع خیلی به جانم نشسته اون کتاب 
شهید زندگی کوتاه اما پرباری داشته 
الحمدلله که ایران از این افراد کم نداره
یک شهید دیگه به شهدای مورد علاقه ام اضافه شد  ایشون از اون شهدای اهل دل و رقیق القلب و اهل مراعات و مستحبات و ... بوده از اون ها که آدم رو ناامید از خود می‌کنه و توقع آدم رو می‌بره بالا 



        

          شهید  روح الله  قربانی  نمونه  از  الگوی  برای همه ایرانیان  است  نشانه غیرت نشانه؛ از شجاعت  از همه بالاتر  اینکه  چگونه جوانی مثل او از غم برای خودش سکو پرتاب برای سیر سلوک استفاده می کند

        

          کتاب عاشقانه شهید روح الله قربانی
شهادت خوب است و تقوا بهتر 
تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز میکند 
پیشنهاد میکنم بخونین اگ اهل خوندن کتاب عاشقانه هایی از جنس شهدا هستین
        

          
آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند. 
 از آن روزها که به همت نویسنده توانا جناب کورش علیانی، مجموعه های  «یادگاران»،» به مجنون گفتم زنده بمان» و... توسط موسسه وزین و پربرکت روایت فتح انتشار می یافت، سالهای زیادی نگذشته است. بعد از کارهای ماندگار و متبرک شهید سید مرتضی آوینی، عموما این موسسه را با همین مجموعه های چاپ شده میشناختیم. اما انصافا در این سالها روایت فتح با چاپ خاطرات مربوط به شهدای مدافع حرم، اوجی دوباره گرفته است. شاید تا به آن جا که من دیده ام نزدیک به 15 اثر از مجموعه ی مدافعان حرم، چاپ و عرضه شده باشند.  اکثر کتاب های این مجموعه هم خوب و روان و صمیمی و خواندنی هستند. یکی از همین خوب ترین های این مجموعه، کتاب  «دلتنگ نباش!» است. کتاب شهید عزیز و جوان  با تقوا و عنصر هنرمند و رزمنده ی زبده ی سپاه یعنی آقا روح الله قربانی. این کتاب بعد از تمجید رهبر عزیز، آمد در صدر پرفروش ها.  من هم رفتم سراغ کتاب و شب ها و روزهایی با روح الله و احوالاتش مأنوس بودم. چقدر خوب بود.  چقدر دلچسب. چقدر حسرت خوردنی. چقدر خجالت کشیدم از خودم! بر عکس بقیه کتاب های این تیپی دوست نداشتم کتاب تمام شود، دوست نداشتم روح الله شهید شود!  گاهی ترک موتور او می نشستم، گاهی با او پیاده از دانشگاه امام حسین ع به سمت لواسان راه می افتادم، گاهی به همراهش در مجلس آقا مجتبی تهرانی بودم، گاهی بالاسر مزار رسول خلیلی در قطعه 53 گریه میکردم، گاهی شب ها با او بالای ساختمان ممنوعه ی دانشکده می نشستم و به درد دلهایش با مهران گوش میدادم و گاهی... آری کاش روح الله می ماند تا در همسفری با او امثال من هم به جایی می رسیدند. 
جوان های خوب و با دغدغه که در پهنه ی وسیع کشور و در جبهه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و نظامی و... مشغول هستند و دارند مجاهدت میکنند و زحمت می کشند، حتماً به الگوهایی مثل روح الله نیاز دارند. امام راحل به بزرگان می فرمودند که وصیت نامه ی شهدا را بخوانند، زندگی و مشی و سلوکشان که جای خود را دارد. رهبر عزیز ما هم همیشه و همواره به ادبیات مقاومت و پایداری و زندگینامه ی شهدا عنایت و  اهتمام ویژه داشته اند و بیشترین تقریظ هایشان مربوط به این حوزه است. من و شما حتما نیاز داریم که این کتاب ها را از دم دستمان دور نکنیم. دائم مراجعه کنیم و سرمشق بگیریم. از امثال روح الله چقدر نور و هدایت میتوان گرفت.  عجیب پشتکار داشته و در یادگیری و آموزش و حساسیت به کار، سرآمد بوده. خواستگاری رفتنش، محبت و هم زیستی با همسرش، رسیدگی به پدر عزیز و رنجورش، اهتمامش به مجلس وعظ آقامجتبی تهرانی، تقیدش به تقوا و نماز اول وقت و لقمه ی حلال، شوقش به زیارت امام رضا ع و تخصص و جسارت و شهادت طلبی اش و... همه اش برای ما درس ها و آموختنی های بزرگ دارد.  روح الله قربانی یعنی اگر در پی چیزی باشی به آن میرسی. یعنی اگر جهت درست و الهی انتخاب کردی و همت و پشتکار را چاشنی عملت کردی، حتما به مقصودت میرسی. 
یک نقطه ی نورانی در زندگی کوتاه این شهید هست و آن مادر محترم و نورانی اوست. مادری که دوست داشته روح الله یا طلبه شود یا شهید. او را از کودکی شهیدروح الله صدا می زده.  او را قوی و مردانه بار آورده. این مادر والامقام، وقتی روح الله 15 سال داشته، به جوار رحمت حق رفت اما آثار تربیت او و یادش همیشه با روح الله بود. ما بیشتر از همه مدیون مادران زجر کشیده ی شهدا هستیم. 
کتاب دلتنگ نباش چهاردهمین کتاب از مجموعه ی مدافعان حرم است که به قلم خوب خانم زینب مولایی نوشته شده است.  امیدوارم که توفیق خواندنش را پیدا کنید که خواندن این کتاب ها توفیق و نصیبی است از رحمت خدا. 
والسلام. 
        

          کتاب بسیار زیبا از زندگی شهید روح الله قربانی.
به نظرم برای همه لازمه که کتاب های زندگی شهدا رو بخوانند و بدونن که اگر در حال حاضر در امنیت هستن مدیون چه کسانی هستن که از تمام زندگی شون گذشتن.
        

          خیلی قشنگ بود. این کتاب رو از یه دوستی که اسم پسرش هم دقیقا اسم شهید هست امانت گرفتم و خوندم و دوستش داشتم. 
عاشقانه ی شیرین و لطیفی هم داشت.
نسخه صوتیش فقط در نوار موجوده.

«دلتنگ نباش؛ روح‌الله قربانی (مدافعان حرم ۱۴)» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/74921
        

          با خواندن این کتاب دل من حسابی تنگ شد، دلم جمع شد... :) 
        

          بخش ابتدایی و انتهایی کتاب ‌که مربوط به ازدواج و شهادت بود عالی بود اما میانه‌ی داستان جذابیت نداشت و انگار موضوع خاصی برای پرداخته شدن نداشت. اما درکل کتاب خوبی بود و آشنایی با این شهید عزیز توسط این کتاب تجربه‌ی خوبی بود.
        

          وقتی عقـــل،عاشـــق شود ... عشـــق، عاقــــل میشود و ... شهید میشوی...!💔🥀
قسمت های پایانی کتاب رو با دلهره و غم خوندم تا به قسمت شهادت برسم وقتی به قسمت انفجار ماشین و سوختن شهید رسیدم به این فکر کردم که برای زنده ماندن اسلام چه انسان هایی را فدا کرده ایم که سوخته و تکه تکه شدند💔.....
مثل قاسم سلیمانی ها رئیسی ها و آرمان علی وردی  روح الله عجمیان ها و..‌....
شهدا با خونشان اسلام و انقلاب آبیاری میکنند
تا وقتی نبرد حق و باطل ادامه دارد فقط شهید میدهیم تا این راه ادامه پیدا کند
در پایان فقط دعا میکنیم خدایا امام زمان ما را برسان🤲🏻😞
۱۴۰۳/۴/۲
        

          قشنگ بود.
        

          نمی‌دونم چجوری باید از زیبایی‌ش بگم. :)
به نظرم نمی‌اومد که امتیاز خاصی توی کتابت داشته باشه.
اما امان از اقاروح‌الله!


_در کل کتاب‌های کمی درباره ی شهدا خوندم که ویژگیِ "جذاب‌بودنِ قلم و کتابت" رو داشته باشه. اغلب نقطه‌ی قوتشون محتوای کتابه.
البته می‌تونم بگم که از اونجایی که خانوم نویسنده، سیرِ زندگی‌نامه رو منسجم و داستان‌وار نوشته‌بودن، باهاش خیلییی راحت‌تر ارتباط گرفتم. در کل امیدوارم بهتر و بهتر بشه ماجرای نوشتن از شهدا:)
        

          بسم الله
« شهادت خوب است، تقوا بهتر »
 این کتاب را در مکانی دیدم که انتظارش را نداشتم، و یک نفس خواندمش. 
انشاالله به حق شهید ایمان مستمر به همراه عمل مکرر داشته باشیم.