بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

فرشته شیرپور

@fereshtism

30 دنبال شده

19 دنبال کننده

                      
                    
fereshteshirpour

باشگاه‌ها

این روزهااا

202 عضو

پس از بیست سال

دورۀ فعال

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

            بسیار بسیار زیباست
درد جامعه در قالب داستانی نمادین بیان شده...
ادبیات شگفت انگیز و بسیار قوی داره
خط زمانی هم متفاوت و زیباست در کل نقص های خیلی کمی میشه ازش گرفت. 

اگر دقت کنید می فهمید که این درهم‌تنیده کردن داستان و خط زمانی کتاب چقدر باعث میشه ما به درهم‌تنیدگی و اشفته بودن زندگی آیدین هم پی ببریم. 
عباس معروفی به ناخودآگاه با عقب و جلو کردن مداوم زمان داستان این حس رو به ما منتقل می کنه و باعث میشه ما هم مانند آیدین سردرگم بمانیم. 

درضمن شبیه کردن کتاب به سمفونی در موسیقی هم یک حرکت خیلی عجیبه... 
توی موسیقی کلاسیک هر سمفونی شامل تقریبا چهار موومان یا همون بخش هست که هر موومان میتونه حس و ریتم متفاوتی با موومان قبلی داشته باشه

توی این کتاب هم هر موومان دقیقا مثل موومان واقعی در سمفونی ها ریتم و ضرب و احساس جداگونه ای نسبت به موومان دیگه داره و یه سمفونی بی نظیر به وجود آورده.

تلمیح برادرکشی قابیل و بی گناهی حابیل هم که خودش جای بحث داره واقعا

یعنی عباس معروفی فقط با یک کتاب یک دنیا ارتباط میان موسیقی و داستان و جامعه و اسطوره و این جیز ها بوجود آورده. 
این عباس معروفی چقدر شاهکار آفرین بوده و چه شاهکاری آفریده با این همه ادبیات بالا و محتوای بسیار

توصیه میشه اگر دنبال رمان های ساده میگردید یا زیاد با ادبیات و رمان آشنا نیستید سمت این کتاب نرید چون یکم سنگین هست برای کسی که زیاد داستان نمیخونه...
          
            عنوان این کتاب می‌توانست مقبره یا بنای یادبودِ(یا به قول استاد دهخدا"گورگاهِ") سرباز گمنام باشد: کسی که در جنگ کشته می‌شود اما جسدش باقی نمی‌ماند و اثری از او در دست نیست. برایش صورت قبر یا مقبره‌ای می‌سازند، اما خالی از جسد و پر از یاد سرباز وطن.
ص ۱۱ کتاب

در این روزها که جستارنویسی_و اخیراََ جستارهای درمورد کتاب_ به شکل افراطی‌ رواج یافته، احمد اخوت جزو معدود کسانی است که هر مجموعه جستاری که منتشر کند، چشم بسته می‌خرم. 
کتاب نقش‌هایی به یاد، اولین کتاب از مجموعه زندگی‌نگاره‌های نشر گمان است. او مولف و مترجم چهار کتاب از این مجموعه است_نقش‌هایی به یاد، خاطرات کتابی، همزادهای بورخس و اطلس_ 
در این کتاب نویسنده سراغ یکی از مباحث کم‌تر پرداخته شده ادبیات، یعنی خاطره‌نویسی، رفته است.
وی در شش بخش به این مسئله پرداخته:

۱_مبانی نظری
نویسنده در این بخش سعی می‌کند جواب سوالات زیر را بدهد:
خاطره‌نویسی چیست؟ چند نوع دارد؟ چرا باید خاطره نوشت؟ خاطره چه نسبتی با غم غربت(نوستالژی) دارد؟ خاطره‌نویسی چه نقشی در زندگی دارد؟ و...
نمی‌گویم اخوت پاسخ کاملی به همه این سوال‌ها داده است. چگونه می‌شود در ادبیات که مبحثی نسبی است، جواب قطعی پیدا کرد؟‌ و اگر هم چنین چیزی ممکن بود، سبک اخوت پاسخ دادن با گزاره‌های صرفا علمی و خشک نیست، بلکه آمیزه‌ای است از علم و_در اینجا_ خاطره.
 با این حال، می‌توان گفت پاسخ‌های نویسنده، از بهترین جواب‌های موجود است.

۲_خاطره سخن بگو
حالا که با مبانی نظری خاطره‌نویسی آشنا شدیم، پای سخن چند تن از بهترین خاطره‌گویان تاریخ ادبیات می‌نشینیم. خاطرات گرترود استاین از فرانسه اشغالی در جنگ جهانی دوم، خاطراتی که غذاهای مختلف در ذهن آلیس بی. تُکلاس زنده می‌کرد، خاطرات اخوت از گشتن در اصفهان به دنبال اماکنی که صادق هدایت در آن‌ها پا گذاشته، یادهایی که دفتر تلفن در ذهن نویسنده زنده می‌کند و در نهایت، خاطرات آنا آخماتووا از آمادئو مودیلیانی.

۳_خاطرات کتابی
هر چند این فصل با کتاب دیگری از نویسنده هم‌نام است، اما این دو هم‌پوشانی محتواییِ زیادی ندارند. 
اخوت در ابتدا در یک جستار ده نوع خاطرات کتابی را برمی‌شمارد و سپس چند خاطره کتابی که هر کدام در یکی از این سبک‌ها نوشته شده، ذکر می‌کند.

۴_یادداشت‌نویسی
یادداشت‌نویسی یکی دیگر از بخش‌های مهم ادبیات است که بسیاری از نویسندگان بزرگ_چنانچه در جستار کتابچه‌ی نویسنده اشاره شده_ از آن استفاده می‌کردند.
این موضوع رابطه نزدیکی با خاطره‌نویسی دارد.‌ 
در ابتدا دو جستار به نام درباره‌ی یادداشت‌نویسی آمده که خاطرات یادداشت‌نویسی دو نویسنده آمریکایی،‌ جون دیدیون و سارا جرارد، است. سپس به مسئله تقویم‌نویسی_نوشتن در تقویم_ که نوعی یادداشت نویسی است پرداخته می‌شود و در جستار یکی مانده به آخر در باب رمز و راز یادداشت‌ها بحث می‌شود.

۵_عکس و خاطره
درباره خاطراتی است که عکس‌ها در ذهن ما زنده می‌کنند.‌
ضعیف‌ترین بخش کتاب همین است‌ و به جز دو جستارِ عکس و مرگ از کریستیان متز و عکس و غم غربت از سوزان سانتاگ، باقی جستارها چندان جالب نیستند.

۶_بررسی کتاب
این بخش دو جستار دارد که یکی به بررسی کتابِ جشن بیکران از همینگوی_کتابی که در فصل‌های سابق بارها به آن اشاره می‌شود و به اعتقاد اخوت، بهترین کتاب همینگوی است_ می‌پردازد. کتاب خاطرات همینگوی از زندگی‌اش در پاریس. البته اصطلاح بررسی شاید نامناسب باشد. این جستار نوعی خاطره‌بازی با این کتاب خاطرات است.
جستار دیگر به خاطراتی از صادق هدایت و برخی از نوشته‌هایش می‌پردازد.

بعد از تجربه بی‌گاه جویس در تعطیلات، کتاب نقش‌هایی به یاد تجربه شیرینی بود که تمام لحظات خواندنِ خاطرات کتابی را به یادم آورد. به امید خواندن بیشتر از احمد اخوت.
          
صدسال تنهاییغرور و تعصب۱۹۸۴

کدام ترجمه؟ | پیشنهادهایی برای نمایشگاه

72 کتاب

در اهمیت ترجمهٔ خوب و پاکیزه همین بس که باری دو نفر از یک کتاب واحد صحبت می‌کردند و یکی از آشفتگی و چندپارگی متن می‌نالید و آن یکی قربان‌صدقهٔ پیوستگی و پیراستگی‌اش می‌رفت! و ما شنوندگان هم متحیر بودیم که قصه چیست! وقتی فهمیدیم دو تا ترجمهٔ مختلف را خوانده‌اند و آن دوتا ترجمه را کنار هم گذاشتیم و با هم قیاس کردیم، هم به این حق دادیم و هم به آن! ترجمهٔ بد می‌تواند یک اثر را از دایرهٔ خواندنی‌ها خارج کند و ترجمهٔ خوب می‌تواند بر ارزش آن بیافزاید. برای کتابخوانان بسیار پیش می‌آید که ندانند ترجمهٔ خوب یا بهتر هر کتاب مال کیست و کدام ناشر منتشرش کرده؟ در گروه‌های کتابخوانی روزی نیست که سؤال‌هایی مثل «دنیای سوفی کدوم ترجمه‌اش خوبه» یا «کدوم ترجمهٔ قمارباز رو‌ بخرم؟» پرسیده نشود. این شد که به فکر افتادیم ترجمه‌ یا ترجمه‌های بهتر کتاب‌های مشهور را فهرست کنیم. با این امید که به کار جویندگان و پرسندگان آید! قابل‌قبول و خوب بودن این ترجمه‌ها یا به عیار تجربه به دست آمده (یعنی برای خونهٔ خودمون هم از همین بردیم و راضی بودن!) یا از افواه اهل کتاب. ممکن است نظر شما متفاوت باشد که هم طبیعی است و هم گاه محصول تفاوت طبایع و سلایق. یکی زبان ادبی‌تر می‌پسندد و دیگری زبان خودمانی‌تر. یکی دوست دارد مترجم پانوشت‌های طولانی بزند و دلالت‌های فرامتنی و فرهنگی متن را شرح دهد و دیگری دلش نمی‌خواهد هیچ پانوشت و توضیحی -هرچند مفید- در خواندنش وقفه و سکته افکند. نکتهٔ بسیار مهم: مهم است که ترجمهٔ توصیه‌شده را از ناشر توصیه‌شده و معتبر بخریم. ناشران بازاری چون خاطرجمعند که دزیره و قلعهٔ حیوانات و صدسال تنهایی «حتماً» و «همیشه» می‌فروشد، با خیال راحت از روی ترجمهٔ معتبر رونویسی و جای چهارتا فعل و فاعل را عوض و کتاب را چاپ می‌کنند و بی آن که هزینه‌ای برای حق‌التألیف، حق‌الترجمه، صفحه‌آرایی و طراحی جلد پرداخته باشند، سود تضمین‌شده‌ای می‌برند که ناشر معتبر باید سال‌ها زحمت بکشد تا کسری از آن نصیبش شود. آیا بشود و آیا نشود؟ نکات قابل‌عرض: از بعضی کتاب‌ها چند ترجمه پیشنهاد شده که همگی نمرهٔ قبولی می‌گیرند و قابل‌توصیه‌اند. در انتهای فهرست، نسخه‌های مقبول چندتا از مهم‌ترین آثار کلاسیک فارسی هم آمده است. کتاب‌هایی که همه می‌شناسند اما کمتر کسی می‌داند نسخهٔ کدام ناشر را بخرد و به کتابخانه‌اش اضافه کند.

این طرف صحرا، آق اویلر تنها.. اون طرف تر، آت میش غرق در تلاطم و ناآرامی.. مارال سخت در دلتنگی.. ای خدا، بابای کعبه وقتی اون حرف رو زد دلم میخواست سر به تنش نباشه، ولی فکر نمی‌کردم واقعا این اتفاق بیفته.. بگردمشون 😢 آت میش رو دوست دارم، امیدوارم بلایی سر خودش نیاره 😢 آلنی صحیح و سالم برگرد لطفا 🫠 آقاااا آت میش واقعا جذابه ^_^ هنوز خامه ولی دل و جرأتش عالیههه هنوزم حس میکنم از گالان بهتره 🤪

            رمانی از نویسنده‌ای کُرد که اولین بار توی کشور سوئد چاپ شد!
در سال ۲۰۰۳ برنده‌ی بهترین جایزه‌ی رمان از “جشنواره گلاویژ”* شد.

مظفر صبحدم: کسی که  به تازگی پدر شده. کشورش درگیر جنگ داخلیه (در زمان حکومت بعث) و اون توی یک مأموریت خودش رو فدای رئیس حزبش (یعقوب صنوبر) می‌کنه.رئیسش رو فراری میده و خودش زندانی میشه. تنها خواسته‌ای که از یعقوب صنوبر داره اینه که حواسش به پسرش (سریاس صبحدم) باشه، مراقبش باشه.
🌱زندانیه اتاقی کوچک در محاصره‌ی آسمان و بیابان. جایی که خدا بندگانش را فراموش می‌کند. آن‌جا که زندگی تمام و مرگ آغاز می‌شود. آن‌جا که حتی از رنگ یک ستاره تهی بود.. مرا جا گذاشته بودند.

۲۱سال تو زندان تنها همدمش رمل (شن) بوده و الان به تازگی آزاد شده و فصل اول رو روایت می‌کنه. اولین نفر به سراغ یعقوب صنوبر میره و سراغ پسرش رو می‌گیره.
بعد ازون به صورت فصل درمیون داستانش رو دنبال می‌کنیم تا سریاس رو ببینه.. 
فصل‌‌های مابین روایت مظفر، روایت از پسری به نام «محمد دل‌شیشه» و همینطور از سایر افراد می‌خونیم تا اینکه در اواخر کتاب ارتباط این فصل‌ها و‌ آدم‌ها رو می‌فهمیم.

اوایل کتاب سخت میگذشت بهم. گنگ بود و کند پیش می‌رفت. چون به سبک رئالیسم جادوییه یکم برام سخت و سنگین بود ارتباط دادن عناصر این سبک با جملات فلسفی، زیبا و سنگین کتاب. یکم برام ناملموس و دور از تصور بود. مدت زیادی کتاب رو بهمین دلیل رها‌ کردم. اما در نهایت تصمیم گرفتم هرجور شده تمومش کنم ولی هرچی به آخر نزدیک‌تر شد بیشتر برام روشن‌ شد و بیشتر فهمیدمو باهاش ارتباط گرفتم.

درون‌مایه‌ی اصلی این کتاب جنگه؛ بخصوص اثراتش روی بچه‌ها. فضای جدید و بکری ساخته انقدر به این مسئله‌ اهمیت داده که در تمام کتاب تمام توصیفاتش و تمرکزش روی اعتراض به جنگه به هر صورت ممکن.

تعداد زنان توی این رمان خیلی کمه و کمرنگن. اما همین کم بودن نشونه از نقش مؤثریه که در جامعه دارن.

شخصیت‌پردازیش خوب بود. اگر قراره دیالوگ‌های زیادی رو از زبون یک کاراکتری بخونیم، کاملاً با دانشی که ازش داریم، می‌خونه. حتی اسم‌های جالبی هم دارن.
هرکدوم ازین شخصیت‌ها سرنوشتی دارن که نمادی از اتفاقاتیه که بر سر مردمان کُرد (و عراقی) در طی جنگ اومده.

آخرین انار دنیا…
♥︎انار برای مردم کُرد بسیار مقدسه. نماد زایش، تکثیر و زیباییه.

من با ترجمه‌ی مریوان حلبچه‌ای خوندم و راضی بودم. با همین ترجمه هم پیشنهاد میدم. 
چند صفحه‌ای رو تصادفی با ترجمه‌ی آرش سنجابی از نشر افراز مقایسه کردم. انتخاب کلمات ترجمه‌ی حلبچه‌ای خیلی خیلی بهتر بود.

( جشنواره گلاویژ*: یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی اقلیم کردستان و منطقه به‌ شمار می‌رود که سالیانه از سوی سازمان غیردولتی بنیاد روشنگری گلاویژ در شهر سلیمانیه ایتخت هنری و فرهنگی اقلیم کردستان برگزار می‌شود. که همیشه و به‌طور مداوم، زمینه‌ای آزاد و مناسب را برای ارائه مطالب، دیدگاه‌ها و خلاقیت نویسندگان فراهم کرده‌است.)
          
            برای خواهران غیرقابل تحمل و دوست داشتنی ام که موقع خواندن سه تاج شوم به یادشان می افتادم.
خیلی وقت بود که دلم می خواست یه یاداشت درباره ی این کتاب که از قضا یکی از کتاب های مورد علاقه مه بنویسم و شروع خوندن جلد سوم این مجموعه این بهانه رو به من داد. همون طور که می تونید متوجه بشین این مجموعه یکی از گرون ترین مجموعه های باژه که خیلی هم تجدید چاپ شده، دلم می‌خواد بدونم که واقعا ارزش خوندن داره یا مثل یه سری دیگه از کتاب های این انتشارات صرفاً الکی ترند شده؟ 
داستان در مورد سه شاهزاده خانمِ که در جزیره فنبرن زندگی میکنن. هر کدوم از این سه خواهر قدرت های خاص خودشون رو دارن. این سه خواهر در روز تولد شانزده سالگی خودشون در جشنی موسوم به جشن بلتین شرکت می کنن و بعد از اون یک سال وقت دارن تا هم رو به قتل برسونن. شاهزاده ای که بتونه دو خواهر دیگه ش رو به قتل برسونه ملکه میشه.
۱. اولین نکته ای که در جلد اول به چشم من اومد شخصیت پردازی این مجموعه بود. قبل از اینکه این داستان رو بخونم از جمله سوالاتی که توی  ذهن من به وجود می اومد این بود که: چجوری سه تا خواهر که با هم زندگی می کنند میتونن یهو نسبت های خونی و عاطفه و دوست داشتن و... کنار بذارن و کمر به قتل هم ببندن؟ شاید جواب شما این باشه :«رسیدن به قدرت.» اما من قبل از خوندن کتاب هم میدونستم همه چیز باید عمیق تر از این حرفا باشه و چقدر خوب نویسنده به این سوال من جواب داد. داستان از زبان سه راوی که همین سه خواهر هستن روایت میشه که ما رو با شرایط زندگی اون ها، نحوه ی بزرگ شدن و تربیت شون، اخلاق و رفتارها و... آشنا می‌کنه و احساسات و رفتارهای کاراکتر ها برای ما قابل درک و قابل لمس میشه و می‌تونید بفهمیدشون،  به طوری که بعد از خوندن جلد اول مجموعه علاقه و ارتباط خاصی رو به یکی از خواهرها پیدا می‌کنید و  یکی از این سه رو دوست خواهید داشت.(من خودم آرسینوئه رو بیشتر از دو تا خواهرش دوست داشتم.😅) کاراکتر های فرعی هم در نوع خودشون به خوبی ساخته و پرداخته شده بودند و این از جمله نقاط قوت این کتاب بود.
۲. در جلد اول روند داستان کند و آرومه و روی دنیا پردازی و شخصیت پردازی مانور میده و وارد داستان اصلی نمیشه اما این باعث نمیشه روند حوصله سر بری باشه چرا که چالش ها و اتفاقاتی که شخصیت های اصلی کتاب با اون ها مواجهه هستن محرک ادامه دادن داستان میشن به طوری که من گاهی اوقات روند کند داستان رو از یاد می بردم و دوست داشتم بدونم خب چجوری قراره از پس این مشکل بربیان؟
۳. دنیاپردازی کتاب از نظر من متوسط و قابل قبوله. نویسنده در حین جلو بردن داستان آروم آروم ما رو با خصلت ها و ویژگی های این دنیا آشنا می‌کنه.اما خب این دنیا ویژگی هایی داره که ممکنه ما در کتاب های فانتزی دیگه دیده باشیم و چندان جدید نباشه. پس اگه دنبال کتاب فانتزی که دنیاپردازی خلاقانه داره هستید این کتاب ممکنه شما رو راضی نکنه.
۴. من همیشه به دوستای فانتزی خونم میگم:« رومنس  شبیه ادویه و چاشنی برای یه کتاب می مونه که اگه نویسنده  بتونه خیلی هنرمندانه اون رو به کتاب اضافه کنه، داستان طعم دوست داشتنی و دلنشین تری می گیره😅.» که حرف من به نظرم در مورد این کتاب خیلی صدق می‌کنه . نویسنده از چاشنی رومنس خیلی خوب استفاده کرده و داستان کتاب رو خوشمزه تر کرده.😁 (البته این به معنای باز کردن جزئیات جنسی و ... نیست!)
۵.مورد دیگه ای که من دوست داشتم فضای معماگونه و تاریک داستان بود.(نویسنده خیلی محسوس بهش اشاره نمی کرد ولی من در حین خوندن کتاب متوجه می شدم  یه چیزی اینجا درست نیست و این وسط یه رازی وجود داره:))
۶.دقیقا در فصل های پایانی کتاب جایی که فکر می کنید چیزی برای رو کردن وجود نداره و جلد اول داره به پایان خودش نزدیک میشه نویسنده با  چند پلات تویست ناگهانی و به جا آدم رو شوکه می‌کنه و سوالات بیشتری رو به ذهن آدم اضافه می‌کنه که باعث میشه آدم بخواد جلدهای بعدی رو سریع تر شروع کنه.
پ.ن: در کل من یادمه از خوندن جلد اول خیلی لذت بردم و این کتاب و دوست داشتم اما نظرم در مورد کل مجموعه؟ خب باید بگم خیلی زوده که بخوام نظرمو در مورد کل مجموعه بگم باید جلد سه و چهار و بخونم و اون موقع میتونم نظر بدم:).

          
            بسم الله 

تا به امروز کتاب‌های زیادی خوانده بودم که در آن رزمنده‌ای یا بسیجی ای به منطقه می‌رفت و خانواده نگران او می‌شد. بعد از چند ماه برمی‌گشت و دوباره به منطقه می‌رفت. اما از عجایب کتاب حاضر این است که شما این بار با مرد رزمنده طرف نیستید بلکه بانویی مانند دیگر رزمنده‌ها به منطقه می‌رود و چندین ماه از خانواده خود دور است.

کتاب روایت زندگی خانم شمسی سبحانی از دوران کودکی تا هنگامه مادر شدن است. بانویی که از سنین نوجوانی و جوانی درگیر مبارزات شده و با شروع جنگ و قبل از آن، با شروع قائله‌های مربوط به غرب کشور، در قامت یک پرستار به مناطق اعزام می‌شود. 

هر گوشه دفاع مقدس را که نگاه می‌کنیم، یک پدیده و اتفاق بکری وجود دارد، که مخاطب را متعجب و در عین حال شیفته خود می‌کند. این اتفاقات و افراد گستره‌اش متفاوت است. نوجوان، جوان، پیرمرد، زن، مرد، غرب کشور، جنوب کشور، همه این‌ها روایات بکری در دل خود دارد، که باید کسی پیدا شود و آنها را استخراج کند. 

قلم خانم جعفریان نیاز به تعریف ندارد و برای هر کسی که در حوزه دفاع مقدس مطالعاتی داشته است اثبات شده است. پس با خاطر جمع به سراغ این کتاب می‌توان رفت.