لافکادیولافکادیوشل سیلورستاین و 2 نفر دیگر4.157 نفر |7 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن2خواندهام106خواهم خواند14خرید این کتاب از کتابفروشیهاتوضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب لافکادیو به نویسندگی شل سیلور استاین توسط انتشارات گل آفتاب منتشر شده است.لیستهای مرتبط به لافکادیویلدا علیپوراونایی که دوست داشتم11 کتابچند تا از کتاب هایی که دوست داشتم و بنظرم از بقیه بهتر بودن00حانیه وحیدزادهکتاب پیشنهادی برای نوجوانان4 کتاببه مناسبت روز کتاب و کتابخوانی:کتاب های مناسب ۱۵سال01صَعوِهکسانی که صَعوه را بزرگ کردند!60 کتاباین لیست کتاباییه که من بعضی هاشونو چندین بار خوندم؛ با داستان هاشون زمان هام رو آروم کردم و از فضای غم انگیز و عصبانی کننده مدرسه ام فرار:) بازه سنی که خوندمشون خیلی بازه! از زیر ۱۰ سال تا ۱۵ سال؛ بعدشم یسریا که هیچچچ وقت از خوندنشون خسته نمی شم(آخ جودی!!) به خوندنشون افتخار می کنم چون همین کتاب ها نوشتن رو بهم یاد دادن؛ و از اون خیل عظیمی که اسماشون رو یادم نیست و توی این لیست هم نمی آد پوزش همه جانبه می خوام:))) هنوزم بعضی اوقات که دلخور و عصبانی و غمگینم؛ چیزی که می تونه حواسم رو پرت کنه یکی از همین هاست(منتخب ها البته:)) امیدوارم شما هم یه لیست این طوری داشته باشین😌💙013پستهای مرتبط به لافکادیوبهخوان به بهانه 10 می، سالروز درگذشت شل سیلوراستاین 019یادداشتهای مرتبط به لافکادیورضا ایمانی1402/03/03 من با این شیر عاشق باسلوق توی نوجوانی آشنا شدم و رابطه عاشقانه ام رو باهاش حفظ کردم تا دستش رو توی دست پسرم گذاشتم دساتان یه شیر که روزگار اون رو به شهر میرسونه و پله های ترقی رو یکی یکی بالا میره شیر دوست داشتنی لافکادیو 01صالحه یارمحمدی1403/02/23 بعضی از کتابها رو فرای متن و عکس و محتوایی که ارائه میدن دوست دارم :) کتابهای کودک و نوجوان هم دقیقا برای من همین حکم رو دارن. و انگیزه ام از خوندنشون یه کم فراتر از اینه که حتمااا الان احساس نیاز کنم به محتواش. این کتاب رو هم بخاطر خاطرات کودکی که دلم براش تنگ شده خوندم از حدود 7 سالگی تا 10 سالگی من دوشنبهها دوست داشتنیتر از بقیه روزها بودن. از صبح تا ظهر از طرف مدرسه میرفتیم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کارای مختلفی میکردیم... یکی از جذابترین کارها که البته اون زمان خیلی محبوب نبود بین بچهها، بخشی بود که خانم مربی برامون کتاب میخوند. و باید بگم طوری اون کتابها و قصهها تو ذهنم موندگار شدن که انگار حک شدن رو سلولهای مغزم و یادم نمیره آثار شل سیلور استاین دوست داشتنی هم دقیقا برمیگرده به اون روزا و اون خاطرات. موقع خوندن این کتاب شما دقیقا با دیدن تصویرهای عجیب غریب بامزهی لافکادیو، کودک درونتون کنجکاوانه صفحه به صفحه ذوق میکنه و داستان فانتزی کتاب رو میپذیره این کتابو تو این چندکلمه توصیف میکنم : شیرین، ساده، خاطره انگیز و اگر یه روزی خواستید بخونیدش و یادتون موند بهم بگید شما چه سوالی با خوندن این کتاب تو ذهنتون شکل گرفت؟ 03Alexy Silver-Phoenix1401/11/05 لافکادیو شاید در دستهبندی کتابها ردهی کودک و نوجوان را به خود اختصاص داده باشد و شاید به نظر یک قصهی قبل خواب بیاید؛ اما لافکادیو بسیار عمیقتر از این حرفهاست. داستان این کتاب داستان زندگی ماست. اینکه چطور گذر زمان و تغییر را در خود احساس نمیکنیم. داستان شک به خود است. داستانی است که در آن خودمان را هر لحظه میبینیم. کتاب در کمال سادگی به پیچیدهترین مفاهیم و مسائل اجتماعی اشاره میکند. نشان میدهد که یک شیر هم میتواند انسان باشد و نشان میدهد که انسانها میتوانند از شیرهای درنده هم بیرحمتر باشند. پیشتر از این نویسنده آقای باکلاه و آقای بیکلاه را خوانده بودم. این کتاب هم تا حد زیادی در همان سبک است اما به نظر من از نمادهای قویتری بهره برده است. خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد میکنم. لافکادیو برای همهی سنین و همهی سطوح فکری میتواند کتابی آموزنده لذتبخش باشد. 019مصطفی زریگانی1402/06/07 وقتی به اطراف خود نگاه می کنم افرادی هستند مثل لافکادیو 00زهرا1402/03/08 داستانی آموزنده که بعد از هر بار خواندن می شود نکات جدیدی را به روی مخاطب کم سن و سال خود بگذارد 00فاطمه حسن پور1403/02/21 در ظاهر داستانی بچگانه ولی در باطن داستان زندگی خیلی از انسان ها.وقتی که قدرت و ثروت آدم ها رو شیفته خودش میکنه و اونها رو در خوشی های زودگذر غرق میکنه به گونه ای که خود واقعیت رو فراموش میکنی .داستان خیلی قشنگ پوچیی رو که در انتها گریبان گیر لافکادیو شد نشون داد. 025صَعوِه1402/07/16 صَعوه این کتاب را از برادر کوچکش کادو گرفت؛برادری با قد ۱ متری و کله کچلش که فکر می کرد خواهرش قرار است خیلی کیف کند با این کتاب و قربان صدقه اش برود؛ که خب نشد این طور چون خواهر آن موقع سیلور استاین را نمی شناخت. اما بعد که شروع کرد به ورق های کلفت کتاب را زدن و تصاویر را دیدن؛ حالش خوش شد و کیف کرد و آخرش هم خون به جگر شد! (شگفت انگیزه اما) به این کتاب ۴ می دم چون بعضی کتابا سن و سال نمی شناسن؛ و به نظرم جاودانه می شن با همین ویژگی شون. شیری که بعد از یه مدتی ندونه چیکار کنه! که مارشمالو براش بهترین چیز ممکن باشه! این کار اون زمان باعث شد که من ۸ ساله از سوسک بترسم اما از شیر نه! چیزی توی این کتاب ترسناک نیست. چیزی به جز پایان چشم بچه ها رو برای گریه قلقلک نمی ده. یه داستان دوست داشتنی و همیشگی. 06