صالحه یارمحمدی

@S8_ym

24 دنبال شده

20 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

                بعضی از کتاب‌ها رو فرای متن و عکس و محتوایی که ارائه میدن دوست دارم :)
کتاب‌های کودک و نوجوان هم دقیقا برای من همین حکم رو دارن.
و انگیزه ام از خوندنشون یه کم فراتر از اینه که حتمااا الان احساس نیاز کنم به محتواش. این کتاب رو هم بخاطر خاطرات کودکی که دلم براش تنگ شده خوندم 
از حدود 7 سالگی تا 10 سالگی من دوشنبه‌ها دوست داشتنی‌تر از بقیه روزها بودن. از صبح تا ظهر از طرف مدرسه میرفتیم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کارای مختلفی میکردیم...
یکی از جذاب‌ترین کارها که البته اون زمان خیلی محبوب نبود بین بچه‌ها، بخشی بود که خانم مربی برامون کتاب میخوند. و باید بگم طوری اون کتاب‌ها و قصه‌ها تو ذهنم موندگار شدن که انگار حک شدن رو سلول‌های مغزم و یادم نمیره
آثار شل سیلور استاین دوست داشتنی هم دقیقا برمیگرده به اون روزا و اون خاطرات.
موقع خوندن این کتاب شما دقیقا با دیدن تصویرهای عجیب غریب بامزه‌ی لافکادیو، کودک درونتون کنجکاوانه صفحه به صفحه ذوق میکنه و داستان فانتزی کتاب رو میپذیره
این کتابو تو این چندکلمه توصیف میکنم :
شیرین، ساده، خاطره انگیز
و اگر یه روزی خواستید بخونیدش و یادتون موند بهم بگید شما چه سوالی با خوندن این کتاب تو ذهنتون شکل گرفت؟ 
        
                ...
با خوندن این کتاب به جواب یه سوال بزرگم رسیدم، اما سوالهای بزرگتری حالا برام ایجاد شده
ترسهام بزرگتر شدن...
کتاب به بررسی علل و ریشه‌های لغزش و جدایی از امیرالمومنین توسط اتفاقا اونایی که "انتظارش رو نداریم" میپردازه...
اما چرا انتظارش رو نداریم؟! یا دقیقتر بگم چی باعث میشه که کسی اهل لغزش بشه؟ فقط ویژگی‌های روتینی مثل مثلا اهل فساد بودن و.... ؟
خیلی گسترده‌تر از اونیه که فکر میکردم.
اما از سوال بزرگی که بهش تو این کتاب توجه کردم و خداروشکر الان دید بهتری بهش پیدا کردم بگم؛ اگر من اون زمان و در شرایط مشابه این افراد بودم، چه واکنشی نشون میدادم؟ باید چیکار کنم که اشتباه تشخیص ندم؟ نلغزم؟
جوابش احتمالا خیلی جامعه. اما یکی از وجوه مهمش، بنظرم این نکته باشه :👇🏻
وقتی "حق" رو بشناسیم، دیگه با موضع‌گیری افراد، گمراه نمیشیم، دیگه با تغییر شرایط گمراه نمیشیم.
این افراد اگر حق رو، اگر باطن کلام حق و قرآن رو میشناختن هيچ وقت از بزرگترین نشانه‌ی حق یعنی امیرالمومنین رویگردان نمیشدن...
مولا علی خیلی مظلومن، یه عده‌ای ظاهر قرآن رو دیدن تفسیر به رای خودشون کردن، ولی هیچ وقت حقی که در بطن قرآن بود رو نفهمیدن و مقابل امام ایستادن

ی ضمیمه‌ی خیلی مفید هم بنظرم برا این کتاب میشه تعریف کرد، جلسه تدبر در قرآن سوره‌ی یس که استاد چیت‌چیان در مدرسه قرآن و عترت داشتن خیلی مکمل خوبیه. اونجا می‌فهمیم اگر میخواین اماممون رو گم نکنیم باید اهل کتاب حق باشیم.
دوست داشتن تنها کافی نیست. برای ولایتمداری باید بصیرت داشت.
فدای مظلومیت شاه مردان علی... 
        

باشگاه‌ها

کانون اندیشه

35 عضو

ده غلط مشهور درباره اسرائیل

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

            پیرمرد و دریا داستان پیرمرد ماهیگیریه که مدتیه ماهی به تورش نیفتاده و شاگردش که سال ها باهاش بوده به توصیه والدینش میره شاگرد ماهیگیرهای دیگه ای میشه چون همه فکر می کنن که ماهیگیر پیر دیگه از پس کار ماهیگیری برنمیاد. اما پیرمرد جور دیگه ای فکر می کنه و برای ماهیگیری به تنهایی راهی منطقه دورتری از ساحل می شه.
دوستش داشتم؛ به خاطر حس خود باوری و از نو خود رو شناختن که پیرمرد توی خلوت بهش دست پیدا کرد و اینکه به خودش ثابت کرد که می تونه و تا وقتی خودت این رو بدونی می تونی ادامه بدی حتی اگر  هیچی برات نمونده باشه.
نثر کتاب ساده و روونه. از زبان دانای کل بیان شده و توصیف پیرمرد و محیط اطرافش و حرفاش با خودشه. شرایط پیرمرد من رو جوری درگیر کرده بود که آخرای کتاب اضطراب داشتم اما وقتی کتاب تموم شد آهی کشیدم و آسوده و امیدوار کتاب رو بستم.
کتاب رو که تموم کردم یادداشت ها و نقدهایی راجع بهش خوندم و اونجا فهمیدم چرا این کتاب اینقدر ارزشمنده و همینگوی باهاش به دوره اوج خودش برگشته. 
از دست این دوست عزیز ما توی باشگاه کتابخوانی! این کتاب و  کتاب خشم و هیاهو رو بزرگوار انتخاب کرد که بخونیم. کتابای سختی بودن و حس جالبی داشتن. 
          
برای مردی که دوستش دارم

وقتی به قاب عکسش را که زده‌ام جلوی رویم خیره می‌شوم با نفس عمیق به زبان می‌آورم: خدا رحمتت کند که الگویی دوست‌داشتنی و دست‌نیافتنی‌ای هستی برایم.

            بعضی از کتاب‌ها رو فرای متن و عکس و محتوایی که ارائه میدن دوست دارم :)
کتاب‌های کودک و نوجوان هم دقیقا برای من همین حکم رو دارن.
و انگیزه ام از خوندنشون یه کم فراتر از اینه که حتمااا الان احساس نیاز کنم به محتواش. این کتاب رو هم بخاطر خاطرات کودکی که دلم براش تنگ شده خوندم 
از حدود 7 سالگی تا 10 سالگی من دوشنبه‌ها دوست داشتنی‌تر از بقیه روزها بودن. از صبح تا ظهر از طرف مدرسه میرفتیم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کارای مختلفی میکردیم...
یکی از جذاب‌ترین کارها که البته اون زمان خیلی محبوب نبود بین بچه‌ها، بخشی بود که خانم مربی برامون کتاب میخوند. و باید بگم طوری اون کتاب‌ها و قصه‌ها تو ذهنم موندگار شدن که انگار حک شدن رو سلول‌های مغزم و یادم نمیره
آثار شل سیلور استاین دوست داشتنی هم دقیقا برمیگرده به اون روزا و اون خاطرات.
موقع خوندن این کتاب شما دقیقا با دیدن تصویرهای عجیب غریب بامزه‌ی لافکادیو، کودک درونتون کنجکاوانه صفحه به صفحه ذوق میکنه و داستان فانتزی کتاب رو میپذیره
این کتابو تو این چندکلمه توصیف میکنم :
شیرین، ساده، خاطره انگیز
و اگر یه روزی خواستید بخونیدش و یادتون موند بهم بگید شما چه سوالی با خوندن این کتاب تو ذهنتون شکل گرفت؟