بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

محمدعلی جعفری و 1 نفر دیگر
3.3
34 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

89

خواهم خواند

17

کتاب جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه، ویراستار رامین بابازاده.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

نمایش همه
ماهی ها پرواز می کنندطوفان بمبئیخارج از پروتکل

تا پخته شود خامی

13 کتاب

بستهٔ پیشنهادی کتاب سفرنامه سفرنامه، شرحی از تجربیات و ماجراجویی‌های یک شخص در سفرهایش است. این شرح ممکن است شامل توصیفات مکان‌ها، فرهنگ‌ها، غذاها، شخصیت‌ها و مردمان محلی باشد. سفرنامه‌ها معمولاً برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و توصیه‌ها به دیرگان، نوشته می‌شوند. آن‌ها می‌توانند ارزشمند و جذاب باشند و به دیگران کمک می‌کنند تا بهترین تصمیم‌های بهتری درباره سفرهایشان بگیرند. به طور کلی، سفرنامه‌ها یک روایت شخصی از سفرهایی هستند که هرکسی می‌تواند از آن بهره‌مند شود. ویژگی اصلی ادبیات سفرنامه‌ها توصیف و تصویرسازی زیبا و جذاب از تجربیات سفر است. نویسنده سعی می‌کند با استفاده از زبان زیبا و شیوا، مکان‌ها، فرهنگ‌ها، غذاها، شخصیت‌ها و مردمان محلی را به تصویر بکشاند و تجربیات خود را به شکلی فوق‌العاده و جذاب به خواننده منتقل کند. علاوه‌براین، سفرنامه‌ها معمولاً دارای یک دیدگاه شخصی هستند که برای خواننده جالب است و می‌تواند به او درک بهتر تجربیات سفر کمک کند. همچنین، این نوع ادبیات بیشتر به توصیفات تجربیات و حوادث در سفر تمرکز دارد تا از آن به عنوان یک شکل از رمان یا داستان استفاده کند. بستهٔ مطالعاتی حاضر به معرفی سفرنامه‌ها می‌پردازد.

یادداشت‌های مرتبط به جاده یوتیوب: سفرنامه سوریه

            یانور 

دغدغه به‌حقی وجود دارد که بالای ۸۰ درصد آثار تولیدی در ادبیات پایداری را، #مستند_زندگینامه می‌خواند.
و این تازه مثبت‌نگری است. 
حقیقت شاید بالای ۹۰ درصد باشد.

همین می‌شود که مخاطب اهل کتاب شهدا و دفاع مقدس، می‌آید پیشِ تویِ کتابدار، توی صورتت زل می‌زند و می‌گوید: هرچی میدی دفاع مقدس نده. خیلی خوندم میخوام چیز جدید بخونم.

و این یعنی ما درگیر یک تکرار بزرگیم.
چرخه‌ای که می‌چرخد و مدام تکرار و تکرر و مکررات.

و تازه هنوز در این تکرارها، به قالب #داستان دست پیدا نکرده‌ایم. یا حداقل انگشت شمار...

ماجرای تلاش‌های گاه و بی‌گاه نویسندگان برای سنت‌شکنی و خرق عادت، از همینجا نشئت می‌گیرد.

با تغییر راوی( یک روز بعد از حیرانی)
تغییر ژانر (یادت باشد)
یا حتی تغییر قالب(جاده یوتیوب)

همین یعنی یک موفقیت نسبتا بزرگ داریم.
{دغدغه تغییر}

نویسنده‌ای که هیچ‌گاه سلاحی جز قلم دست نگرفته، بلند می‌شود و می‌رود سوریه. دل خطر. عمق ماجرا. از خیلی خیلی خیلی نزدیک. 

حالا داریم یک جهان تکراری می‌بینیم، در قالبی نو و از زاویه دیدی خاص و منحصر بفرد.
دید یک نویسنده‌ی دغدغه‌مند.

پابه‌پایش سوار هواپیما می‌شوی و قدم‌به‌قدمش در خاک سوریه پیش می‌روی. 
در رویارویی با دشمن لرز به جانت می‌افتد و در کنار سوری‌ها عربی دست و پا شکسته یاد می‌گیری. 
پای صحبت یاران عمار حلب می‌نشینی و در مصاحبه‌ها گاهی درست مثل نویسنده حرصت را در هوا پوف می‌کنی که:
 این هم دارد کلیشه می‌گوید.

اوج هم‌ذات‌پنداری و باورپذیری و صداقت.
هرچند آشکارا حفا دست نویسنده را در بیان خیلی ‌چیزها بسته.

برای کسی که اصولا اهل سفرنامه نیست، تجربه جالب و شگفت‌آوری بود...

کتاب علاوه بر همه ویژگی‌های مثبت، یک دسته رزمنده جالب توجه معرفی می‌کند که شعارشان این است:
[شهیدان زنده‌اند،
 ما چرا بجنگیم؟]
فاصله‌شان را طنازانه با خدا حفظ می‌کنند که شهید نشوند و یکسره توی کوچه با کودکان سوری، فوتبال می‌زنند.

جذابیت رفتاری این دسته، از همه خاص‌تر و ماندگارتر است.
و معتقدم برای آشنایی با همین عده هم شده، واجب است کتاب را بخوانیم. 

این را هم تعلیق در نظر بگیرید نه اسپویل؛ چون عامل انگیزشی‌ام برای خرید کتاب همین بود:

جاده یوتیوب،
ابتدای راه بی‌بازگشتی است مشرف به داعشی‌ها، که اگر قدم بگذاری درش، صبح فردا فیلم سر بریدنت می‌رود  یوتیوب‌.
          
            چند سال پیش از زبان یکی از نویسندگان شنیدم که «یکی از مشکلات نویسندگان، نبود یا کم¬بود سوژه است». چون انگار درباره¬ء همه¬ء سوژه¬ها داستان نوشته شده است. مشکل کمبود سوژه یک راهکار ویژه دارد. نگاه خاص، تغییر نگرش و تفاوت در زاویهء دید. باید به سوژه¬ها طوری نگاه کرد که با همهء برداشت¬ها و نگرش¬ها متفاوت باشد. اگر نگاه خاص باشد و از تکنیک به خوبی و به¬صورت حرفه¬ای استفاده شود، اثر به یک اثر خاص و قابل¬توجه تبدیل می¬شود. شاید به نظر برسد که این موضوع فقط در مورد داستان صدق می¬کند. اما اینطور نیست. در مستندنویسی اتفاقاً این نگاهِ خاص مهم¬تر است. تنوع در سوژه¬های مستند و شاخه¬بندی آنها کار را از نظر انتخاب سوژه برای مستندنویسان راحت کرده است. مستندهای سیاسی، اجتماعی، محیط زیست و... اما آنهایی که سوژه را از زاویه¬دید خاص نگاه می¬کنند موفق¬تر هستند.
بخشی از آثار مستند مرز باریکی با داستان¬ دارند. با توجه به سوژه، ساختاری شبیه به داستان پیدا می¬کنند. مثلاً زندگی¬نامه¬ها که اتفاقاً یکی از ژانرهای پرطرفدار هستند. خصوصاً زندگی¬نامه¬ئ شهدا که بخش اعظم این ژانر به آن اختصاص پیدا کرده است. هم شهدای انقلاب اسلامی، هم شهدای هشت¬سال دفاع مقدس و هم شهدای مدافع حرم. شاید زندگی¬نامه¬ئ شهدای مدافع حرم برای مخاطب امروزی به¬خصوص مخاطب جوان جذابیت بیشتری دارد. چون شهدای مدافع حرم در همین فضایی نفس کشیدند و زندگی کردند که ما نفس می¬کشیم و زندگی می¬کنیم. اما چرا آنها تافتهءجدابافته شدند؟ 
محمدعلی جعفری یکی از نویسندگانی است که به¬طور ویژه روی زندگی¬نامه¬ئ شهدای مدافع حرم تمرکز کرده و آثار پرطرفداری خلق کرده است. اما این همه مقدمی¬چینی چه ربطی به این آثار دارد؟ پاسخ همان نگاه خاص است. نگاه وقتی دقیق باشد نه تنها سوژه¬های خوبی شکار می¬شود بلکه می¬شود با یک سوژه چند کتاب نوشت. «چیزی نزدیک به یک سال داشتیم با مجید روی زندگی شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی کار می¬کردیم. من کتاب می¬نوشتم و مجید مستند می¬ساخت» « ماحصل کارم شد دوتا کتاب: عمار حلب و قصهء دلبری.» نویسنده در این دو کتاب هربار از یک زاویه به زندگی این شهید بزرگوار پرداخته است. اما باز هم یک چیزی دربارهء او ناقص است. قصه¬ئ رزمندگی. چون دسترسی به هم¬رزمان او مشکل است و اطلاعات کامل نیست. نویسنده برای کسب این اطلاعات باید به دل خطر بزند. با یک تیر دو نشان. هم مناطق جنگی را ببیند و هم با هم¬رزمان شهید دیدار کند. یک کتاب دومنظوره. هم سفرنامه و هم شناخت بیشتر شهید محمدخانی. وقتی خاطرات نویسنده با خاطرات شهید آمیخته می¬شود ما با یک روایت شخصی خاطره¬طور هم مواجه هستیم که با توجه به نوع سفر و مخاطرات آن یک تِم اکشن هم به آن اضافه شده است. احتمالاً یکی دیگر از دلایلی که روایت مدافعان حرم را جذاب¬تر کرده کنجکاوی مخاطب برای شناخت سوریه است و نحوه¬ء اسکان، عملیات¬ها و... بنابراین کتاب جادهء یوتیوب از آن جهت قطعاً قابل تأمل و قابل ملاحظه است. هماهنگی برای سفر، مشکلات پیش از سفر، مشکلاتی که در طول سفر پیش می¬آید و خطراتی که نویسنده را تهدید می¬کند همه به تعلیق ماجرا اضافه کرده است. 

          
alef

1401/09/30

            #کتاب_جاده_یوتیوب یک #سفرنامه است از آقای #محمد_علی_جعفری که در قالب یه تیم مستند ساز دو نفره تصمیم گرفتن برن #سوریه جایی حوالی نیرو های  #داعش و #النصره. آقای جعفری در این سفر قصد دارند خاطرات دوستان سوری و عراقی و افغانستانی شهید #محمد_حسین_محمد_خانی با نام جهادی #عمار را به تصویر بکشن ولی خب حالا خودتون کتابو بخونید ببینید چه اتفاق هایی براشون می افته

#قسمتی_از_کتاب:
جمله یوسف پیچید تو سرم:"جبهه النصره جنازه ها رو نگه میدارن برای تبادل و سواستفاده. داعشی ها هستن که فقط سر میبرن و جنازه رو ول میکنن به امون خدا" از کجا باید می فهمیدم داعشی هستن یا جبهه النصره؟ آمد نزدیکم. داغ شدم..... با صدای کریه گفت:ایرانی؟زبانم قفل شد..... 

خب البته به خاطر اتفاقات سفر خاطرات دوستان کم هست ولی همین تعداد هم به خوبی نشان میده که رزمندگان جبهه مقاومت چه روحیاتی دارند و اینکه نفوذ در دل نیروها خیلی بهتر از کارهای رسمی نظامی و اجباری است چیزی که خود شهید محمد خانی هم به خوبی فهمیده بود و از اون استفاده می کرد. و اینکه چقدر اونجا #کار_فرهنگی مهمتر از کار نظامیه
البته برای آشنا شدن با شهید محمد خانی کتاب #عمار_حلب از آقای محمد علی جعفری را حتما قبل از این کتاب بخونید. 

#معرفی_کتاب 
#کتاب_خوب_بخوانیم 
#جاده_یوتیوب
#محمد_علی_جعفری
#نشر_معارف
#پویش_مطالعاتی_شمسه
 #سفرنامه
#داعش #سوریه #مدافعان_حرم #زینبیون #فاطمیون #حیدریون #شهید_محمدحسین_محمدخانی #عمار #عمار_حلب #یوتیوب #داعشی #النصره
          
            چرا سوریه؟ 
یکی از نکاتی که غالبا می گویند در نوشتن باید رعایت شود این است که در نوشته هایتان جوری شعار ندهید و تفکراتتان را برای مخاطب عریان بیان نکنید که خواننده احساس کند پای کنفرانس تحقیقاتی نشسته است یا در راهپیمایی مناسبتی است. 
این مسئله آن چنان غلیظ شد که برخی از ترس برچسب زنی ها افتادند به خودسانسوری و کم گویی تا جایی که حرفهایی را که باید به مردم رسیده شود را هم از ترس تهمت شعارزدگی در نطفه خفه کردند. 
جاده یوتیوب روایت جذاب سفر نویسنده ای است که در حال جمع آوری خاطرات یکی از فرماندهان نظامی ایران در سوریه است. در تمام مدتی که کتاب را می خواندم منتظرم بودم نویسنده به لطایف الحیلی برای خواننده تبیین کند چرا سوریه؟ چیزی که امروز ما نگفتیم اما دیگران در حال روایت آن هستند اما متاسفانه بخش بیشتر کتاب صرف چه خوردیم و چه پوشیدیم و چطور خوابیدیم شده است. بیشتر محور کتاب شخص نویسنده است تا حوادث سوریه یا حتی فرمانده شهید. و این باعث می شود احساس شود بخشی از کتاب به خط کلی روایت کمک نمی کند.
اینجاست که دلم برای رضا امیرخانی غنج می رود. اگر سفرنامه می نویسد نظرش را استادانه و ظریفانه درباره مسائل اطراف بیان می کند حرفش را می زند بدون اینکه شعار بدهد نمونه اش همین نیم دانگ پیونگ یانگ.
جاده یوتیوب اما قلم شیرین و طنز دلچسبی دارد و ارزش خواندن دارد
          
            درباره بحران سوریه و نقش ما توی این بحران و مدافعان حرم زیاد کتاب خوندم. چه کتابای تحلیلی درباره اصل ماجرا و نقش ما چه کتابای تربیتی سیره شهدا. جاده یوتیوب توی این موضوع کتاب متفاوتیه. هم توصیف نزدیکی از محیط سوریه و منطقه جنگیه هم تحلیل توش داره و هم ما رو با مدافعان حرم، چه شهید چه زنده، آشنا می کنه. نوشتار خیلی ساده و سفرنامه ایه و ارتباط گرفتن با کتاب رو راحت می کنه. نویسنده مثل ما خیلی اوضاع سوریه رو نمی دونسته و  با ذهنیت  خام این سفر رو رفته. این باعث شده که دیدش به دید مخاطب نزدیک باشه. 
آقای جعفری با سفر به سوریه و چند روز زندگی با رزمنده ها بزرگی مدافعان  حرم رو منعکس کردن. این قسمت از زندگی رزمنده ها توی منطقه جنگی برای من تازگی داشت. کتاب یه دیالوگی داره که میگه بعضیا این همه راه میان سوریه اما یادشون میره که برای جهاد اومدن نه برای جنگ. همه اون چیزی که آقای جعفری از رفتار و گفتار مدافعان حرم توی این کتاب آورده نشون میده که خوب می دونستن اومدن جهاد کنن. شخصیت هایی که آقای جعفری توی این کتاب باهاشون نشست و برخاست کرده خیلی زنده و ملموس ان؛ رسول، کدخدا، لیلون بابا، اسماعیل، شروین، اسی و امیر همه مردهایی ان مثل پدر و برادر و جوون و پیر هایی که توی در و همسایه و فامیل می شناسیم اما عین حال توی تک تک لحظه های اون زندگی معمولی غیرمنتظره توی منطقه جنگی بزرگ و شجاع و دلسوز و غیورن.اگه زنده ان ان شاء الله ذخیره ظهور باشن و اگر شهیدن خدا رحمتشون کنه.