فاطمه رفعت
75 دنبال شده
135 دنبال کننده
همونی که همه فک میکنن خیلی کتابخونه همونی که برا کتاب جدید خریدن کتاب میخونه ✌️ مطالب کتاب تو ذهن من تاریخ انقضا دارن 1 ماه بعد از اتمام کتاب فقط چیزایی رو در مورد کتاب یادم مونده که تو کتاب نبوده... ☠️ . . 1401/8/20
یادداشتها
نمایش همهباشگاهها
این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.
چالشها
لیستهای کتاب
بریدههای کتاب
نمایش همهفعالیتها
تا اینجا مهم نیست داستان چیه مهم اینه که نویسنده خیلی خوب از درون آدما حرف میزنه
0
1
3
1
0
0
0
6
7
بزار ببینم چی شده اول که کتاب شروع شد یه مرد دیونهی نیمه لخت میون اشغلا می گشت و بعد کاشف به عمل اومد که تنها انسان باقی موندهی روی زمینه. اول گفتم چقدر تنها،اما بعد سروکلهی چندتا بچه پیدا شد و بعدش کلی ادم دیگه. آدمای متفاوت با اسنومن( اسم همون مرد دیوونه) بعد چند فصل راجع به تجارت بچههایی بود که به دلیل فقر خانواده به تُجار فروخته میشدن تا توی صنعت های مختلف(پورن) کار کنن. جالب بود برام که دختره یه طوری از این خاطرات یاد میکرد انگار داره یه فیلم کمدی رو برای اسنومن تعریف میکنه🗿 حال بهم زن چندش، این فصلا هم راجع تکامل انسان حرف زدن. ناموسا من نمیدونم کریک( دوست اسنومن) چطور به این نتیجه رسید و دست به تکامل انسانا زد. و نتیجه؟ هیچی،انسانا الان فرقی با حیوونا ندارن. اتوودم چشمم روکور کرد با این موضوعاتی که انتخاب کرده
12
27
1
36
5
2
2
1
نخوندم الکی گزارش ثبت کردم چون دیگه جا نداره خلافیام و داره به 400 صفه میرسه عقب موندنم از چالش و کلا 4 روز مونده🫠
1
دوست داشتم بزارمش برا یه زمان خاص با خیال راحت بخونم ولی از اونجایی که دو تا کتابایی که با همین دلیل دیر شروع کردمشون(عصیان _متن هایی برای هیچ) ناامیدم کردن گفتم اینو شروع کنم دیگه هر چه بادا باد
1
0