یادداشت فاطمه رفعت

                نمیدانم این کتاب چرا خیلی بیشتر از اینها معروف نشده و زبان های دیگر ترجمه و منتشر نشده. 
چند وقتی در این فکر بودم که باید وقایع را یا حتی عقاید را از بیرون دید. از خارج، از جايی غیر از موقعیت فعلی که در آنیم و این کتاب همان بود. 
باید  بار ها و بار ها بخوانمش 
10/10





(به نظرم این قسمتو یه دور بعد از خوندن کتاب بخونید) ❗
شماس شامی را مجید قیصری در سال۱۳۸۷ و از سوی نشر افق منتشر کرد. داستانی جذاب و کمتر شنیده شده در مورد حواشی سفر سر مبارک امام حسین(ع) از کربلا به شام و مواجهه مسیحیان با این سر است.

قیصری در شماس شامی به جای مرثیه سرایی‌های معمول به سراغ انتخاب زاویه دید بدیع و تازه‌ای برای روایت خود از عاشورا و بیان کرامت اهل بیت(ع) پرداخته است و. در این میان چاشنی  تخیلی مرسوم در ساخت داستانی را نیز گاه به داستان اضافه کرده است.
شماس شامی به روایت یک محقق سوری می‌پردازد که به طور اتفاقی، کتاب کهن و ناشناخته‌ای را در شهر حلب به دست می‌آورد  که در آن گزارشی وجود دارد از فرستاده ویژه روم است که در همان زمان به شهر شام سفر کرده بود تا جانشین جدید امپراتور روم را منصوب کند و در این سفر ناپدید شده است. وی در ادامه و از زبان خدمتکار این فرستاده در قالب نامه‌‌هایی که خطاب به امپراطور روم نوشته شده است به واکاوی مواجهه سفیر با سر امام حسین(ع) و اعتراض علنی وی به یزید در ارتباط با برخوردش با آن می‌پردازد.
.
.
🚩داستانِ نوشتن این کتاب:
قیصری در ایام انتشار این رمان در یادداشتی به قلم خود ماجرای تالیف این رمان را اینگونه روایت کرده است: روزی که قرار شد زندگی نامه ای برای سیدابن طاوس بنویسم، به سفارش انتشارات مدرسه. چندین کتاب مختلف خواندم تا با شرح حال و زمان و زندگی سید آشنا شوم ... تا روزی که کتاب لهوف سیدابن طاوس را در دست گرفتم. می‌خواستم واقعه نگاری سید را ببینم. نمی‌دانستم که دارم پا کجا می‌گذارم. ولی می‌دانستم چیزی همین پشت و پسله‌ها خفتم را می‌گیرد و عاقبت زمین گیرم می کند. حسی بهنگام خواندن به ام می گوید که دارم دست به آتش می زنم یا شعشعه ای می بینم از دور. آب و شرابی به هم آمیخته. تا رسیدم به واقعه راس جالوت. یک گوله آتش. همان جا بود که دیدم پوستم دارد خار خار می شود؛ می خواستم مکر کنم به انتشارات، که دیدم مکر خوردم. واقعه در چند سطر بیشترنیامده بود؛ جالوت- رسول سلطان روم- از اشراف و بزرگان آن دیار وارد مجلس یزید می شود و می بیند آنچه را که نباید ببیند.

 تصمیمی که یزید در مقابل این فرستاده روم می گیرد، برایم سخت عجیب آمد. همان جا در مقابل انظار دستور قتل مرد رومی را می‌دهد و او هم به ضرب تیغ جلاد کشته می‌شود. قصه تمام.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.