alef

alef

@alef_mim_mim

135 دنبال شده

145 دنبال کننده

            نیست کاری به دو رویان جهانم صائب
روی دل از همه عالم به کتابست مرا 📖
          
alef.mim.mim

یادداشت‌ها

نمایش همه
        ژانر کتاب داستان تخیلی یا تاریخ واژگون است. تخیل و یا تاریخی که همین چند سال پیش، هیچ بعید نبود واقعیت پیدا کند.
روایت کلی داستان قصه حمله داعش به ایران و نفوذ آنان به مرکزی ترین نقطه کشور یعنی شهر اصفهان است. و حالا ظاهرا مدتی هم از این اتفاق گذشته و کشور دچار آشفتگی شده.

✅ ایده این اتفاق برای یک داستان خیلی ناب و‌ جذاب است ولی به نظرم نتیجه خیلی جذاب نشده است. 

در مقایسه با کتاب(ارتداد آقای یامین پور) که تقریبا در همین ژانر است نمره پایینی می گیره. 😐
به نظرم این ایده جای کار زیادی داشت و می شد خیلی جذاب‌تر باشه و حتی این گنجایش را داشت که به حال و هوای مردم و وضعیت شهر در مقابل داعش بیشتر پرداخته شود. چه شخصیت های موافق چه شخصیت های مخالف.

من خیلی نتونستم با شخصیت های کتاب ارتباط بگیرم و یا حتی درکشون کنم تنها به خاطر ناب بودن موضوع اصلی و شنیدن شهرستان های مختلف شهرم و یا مکان های مختلف شهر اصفهان به خواندن ادامه دادم در واقع تا صفحه آخر به کتاب مهلت دادم که خودش را نجات بدهد ولی خب چندان موفق نبود. 🙃 احتمالا به کسی معرفیش نمی کنم چون کلی ماجرای گنگ داشت که تهش هم متوجه نشدم خب برا چی. 🤭🫢
      

4

        كتاب جالبى بود. كتاب در كل صحبت هاى فردى است به نام " ايمن دين "كه زمانى عضو سازمان القاعده بوده است ولى بعد از مدتى كه مى بيند ايدئولوژی هاى سازمان تغيير كرده و اهداف آنها ديكر با احكام اسلام مطابقت ندارد تصميم مى گيرد از آنها جدا شود و حتى بالاتر از آن تصميم مي گيرد بر ضد آنها و براى يک سازمان اطلاعاتى غربى جاسوسى كند.
 كتاب به صورت مصاحبه دو نفره است كه ظاهرا قبلا نيز در روزنامه الحيات چاپ شده و در واقع اين كتاب ترجمه همان مصاحبه است. حرف هاى "ايمن دين " بعضا بسيار جالب است و اطلاعاتى كه از درون سازمان القاعده و عمليات هاى آنان و اعتقادات دينى آنان‌ ارائه مى دهد جالب تر است، در اين كتاب حتى اطلاعاتى درباره حادثه ١١ سپتامبر و حوادث سوریه چند عمليات تروريستى ديگر هم وجود دارد.
در آخر کتاب هم تعدادی تصویر از اعضای سازمان که در کتاب معرفی شدند و فهرست اعلام هم برای کامل شدن کتاب چاپ شده است.
 در آخر كتاب به اين فكر مى كردم كه اگر "ايمن دين" هم مانند بسيارى از اعضاى القائده اطلاعات دينى و مذهبى درستى نداشت تا كجا با اين سازمان پيش مى رفت؟! الان هم تمام اعتقادات او را تاييد نمى كنم ولى تقريبا مطمئنم يكى از دلايل نجات او از اين سازمان، اطلاعات دينى و مذهبى او بوده ﺍست. 🤔
 كتاب جالبى بود ارزش خواندن داشت.
      

1

        کتاب جشن خرگوش ها یک کتاب داستان مناسب سن نوجوان است که ظاهرا ۳ جلدی است ولی من فعلا این جلد را خوندم و از خوندش خیلی ذوق کردم. 😍 نویسنده کتاب همان‌ نویسنده کتاب تن تن و سنباد است. و همین تکلیف مخاطب را روشن می‌کند  که باید با کتاب خوبی روبه رو باشد و همین طور هم هست. 

متن عالی، ماجراجویی عالی،استفاده از استعاره عالی، همراه کردن مخاطب حتی مخاطب بزرگسال عالی،تصویر گری عالی، استفاده از طنز به جا و مودبانه. در یک کلام همه چیز خوب و آموزنده. به نظرم بزرگتر ها هم باید بخوانند.👌👌

و اما بیان استعاری داستان:
 در داستان هر شخصیت نمادی از جهان واقعی است روباه، کلاغ، خرگوش، باز حتی اسم شخصیت ها، همه نمادی در دنیای واقعی دارند و این عالی است. مکالمات آنها با هم و همکاری خرگوش ها برای نجات جامعه خودشان، تفاوت طرز فکر نسل های مختلف خرگوش ها، نوع رابطه و‌مکالمات روباه ها با هم همه و همه استعاری و عالی بیان شدند.
آقای محمد میرکیانی واقعا خوب نوشته اند. و آقای سعید رزاقی هم زیبا تصویر گری کردند. این کتاب  توسط  انتشارات به نشر  به چاپ رسیده است.
حتی اگر نوجوان هم نیستید این کتاب را بخوانید، تا هنگام معرفی لیست کتاب های خوب برای نوجوان، این کتاب‌ را هم معرفی کنید.😊
      

2

        این کتاب بیان زندگی امام علی (ع) از زمان ولادت تا شهادت ایشان است. نویسنده سعی کرده بیان روایات کتاب از زبان خود امام علی (ع) باشد به این صورت که امام در نقش دانای کل شرایط هر زمان را توضیح می دهد و بعد روایات اصلی با ذکر منبع در ادامه می آید. که برای گمراه نشدن خواننده و تفکیک منابع اصلی از بیانات دانای کل از دو رنگ فونت متفاوت استفاده شده است. حوادث به ترتیب سیر وقوع شان بیان می شوند و به همین خاطر اطلاعات جامعی به خواننده می دهد و چون به زبان ساده است خسته کننده نیست. و خواننده به خصوص در فصل الغارات به مظلومیت امام بیشتر پی می برد. 
من که یاد این مداحی آقای مهدی رسولی افتادم : دانلود کنید و گوش کنید.😭
پی نوشت: کاش کتاب الغارات رو هم داشتم الان می خوندم.

حتی اگر که حق، حتی اگر که نور
چشمی نبیندش محروم می شود
حتی اگر امام، حتی اگر علی
امت جفا کند، مظلوم می شود
علی آری، علی حتی، علی تنهاست بی مردم 
ولی در خواب گمراهی بماند بی علی، مردم
اگر دستان مردم بود، نمی شد دست او بسته
اگر پهلو، اگر بازو، ولی زهرا نشد خسته
      

5

        کتاب بیان داستانی به ظاهر قدیمی از به وجود آمدن انقلابی سیاسی در یک شهر است اما به هیچ وجه خسته کننده نیست برعکس جذاب است و مخاطب را به فکر وادار می کند. 
کتاب از نظر ظاهر چندان حجیم نیست در کل 200 صفحه است ولی از آن دست کتاب‌هایی است که باید کلی به دیالوگ ها فکر کرد. و حیف است که خواننده بخواهد ساده از آن ها بگذرد. به خصوص که دانای کل هم به عنوان یک شخصیت درون متن بود و قصه را تعریف می کرد.

در کل داستان تقابل چندین طرز فکر است درباره وظیفه ای که انسان در این جهان و در مقابل خود و خدایش دارد طرز فکری که فقط دنیایی و فقط به فکر خود و منافع خودش است و طرز فکری که به جهان دیگر و سرنوشت دیگران هم فکر می کند و همه چیز را مادی نمی بیند. و دیگر طرز فکری که فرصت طلب است و طرز فکری که در تمام تصمیماتش خدا رو هم در نظر می گیرد. 

متن زیر از آقای حسین کمیل:

(تاریخ ایران عبرت است
امیرکبیر در اصفهان قصد بنای توپخانه داشت! برای ساخت آلیاژ، مس کم آورد! 
به مردم گفتند هرکس دیگ مسی اضافی دارد بیاورد یا به دولت بفروشد! 
انگلیس ها شایع کردند که: "آی ملت! امیرکبیر می‌خواهد شما گرسنه بمانید و در عوض سلاح بسازد!" 
امیرکبیر در ساخت توپخانه شکست خورد
چرا انگلیس چنین کاری کرد؟
چند وقت بعد کشتی‌های توپ دار انگلیس بوشهر را گرفتند و شرط خروج را واگذاری هرات و قندهار اعلام کردند! ارتش قاجار توپی برای دفاع نداشت بوشهر اشغال و هرات از ایران جدا شد! 
این دو قطبی سابقه تاریخی دارد!
توپ می‌خواهيد یا دیگ غذا؟ 
قتصاد میخواهید یا جنگ؟
و مردم عامی گفتند دیگ و اقتصاد!! ولی آنچه رخ داد جنگ بود!
بله! ... هیچ صلحی در تاریخ بدون آمادگی برای جنگ و هزینه
برای امنیت ماندگاری ندارد؛ 
و این داستان همچنان ادامه دارد...! ) 

در کل خیلی جذاب بود اصلا فکر نمیکردم این قدر ازش خوشم بیاد. پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش.
      

13

        این کتاب اولین کتابی بود که درباره صلح امام حسن (ع) خوندم. و چقدر عااااااااالی بود. متن کتاب بسیار روان و ساده بود. در حدی که افسوس خوردم چرا زودتر شروعش نکردم. 
در ابتدا با جبهه گیری کتاب را می خوندم چون فکر می کردم نویسنده فقط قصد راضی کردن مخاطب را دارد چرا که همیشه فکر می کردم امام حسن(ع) هم باید تحت هر شرایطی مثل امام حسین(ع) انتخاب می کرد و می جنگید. 
ولی کتاب اصلاً این طور نبود. نویسنده در ابتدا کامل شرایط سیاسی اجتماعی و فرهنگی جامعه امام حسن(ع) را توضیح می‌دهد. بعد با دلیل و سند همه مدارک را تحلیل و بررسی می کند تعدادی را قبول و تعدادی را رد می کند و بعد این خواننده است که با آشنایی با همه این دلایل و شرایط امام حسن را تشویق می کند و به خودش می بالد که شیعه چنین امام با سیاست و مدبری است.
امامی که در سخت ترین شرایط صحیح ترین تصمیم را گرفت تا بتواند دشمنش را رسوا کند.
نقطه قوت دیگر کتاب ترجمه روان آن است که توسط حضرت آقا در ایام جوانی ایشان انجام شده و ایشان سعی کردند از بهترین کلمات معادل در زبان فارسی استفاده کنند که منتقل کننده نظر نویسنده باشد. 
کتاب نقاط قوت دیگری هم دارد و آن داشتن فهرست نمایه ها، احادیث، روایات، مکان ها و اشخاص است که کار را برای محققان آسان می کند. 
خوندن کتاب را به همه توصیه می کنم. چرا که شاید این تنها کتابی است که درباره زندگی سیاسی امام حسن(ع) وجود دارد و اینقدر کامل است. امامی که نه تنها در زمان خودش بلکه حتی الان هم مظلوم واقع شده و هنوز هم اکثر مسلمانان شناخت درستی از او ندارند.

و اما طراحی جلد:
طراحی جلد هم شکیل و وزین است و در حد کتابی از این سبک هست.

و در پایان:
راستی نیست تو را شمع و چراغ و حرمی
نکند سائلی آمد حرمت بخشیدی
      

12

        قصه های مجید از جمله کتاب هایی که از خوندنش پشیمان نمی شوید. و به احتمال زیاد تعداد زیادی از شما هم با فیلم داستانی آن خاطره دارید. هر چند که فیلم داستانی با کتاب اصلی تفاوت های زیادی دارد. 

کتاب مربوط به ادبیات طنز کودک و نوجوان است و نویسنده عزیز کتاب هم به خاطر نوشتن این کتاب در سال 1992 جایزه جهانی هانس کریستین اندرسون را کسب کرده است. این جایزه یکی از جوایز مربوط به داستان نویسی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. 
کتاب در کل داستان زندگی و خاطرات پسر بچه ای نوجوان و اهل کرمان  است که نه ابرقهرمان است و نه شخصیت ویژه ای دارد یه نوجوان ساده و معمولی و حتی فقیر و یتیم و البته درس نخوان است که حتی تجدیدی هم می آورد. اما در کتاب خبری از تاریک نمایی زندگی فقیرانه و ساده نیست. این زندگی مشکلات خودش را دارد ولی به هر حال طی می شود و مجید در خلال این روزگار به دنبال آرزوها و خیالات خودش است. 
سبک کتاب طنز کودک و نوجوان است ولی اصلا به لودگی و بی ادبی ختم نمی شود اما خنده را بر لب هر خواننده ای می آورد.
در مقایسه با چند کتاب طنزی که به تازگی خوندم دلنشین تر و صمیمانه تر و موقر بود.

با تشکر از آقای کیومرث پور احمد که از این کتاب داستانی سریالی تهیه کردند و باعث شدند شخصیت مجید و بی بی در ذهن من عینیت داشته باشند. 😊
در ضمن خیالتون راحت فیلم داستانی قصه های مجید اصفهانی با خود کتاب قصه های مجید کرمانی تفاوت هایی دارد و عینا شبیه هم نیستند. پس از جذابیت کتاب چیزی کم نمی شود.
      

48

        در این کتاب یزدانی خرم، بر خلاف دو کتاب قبلی، داستان هاو شخصیت های مختلف گوناگونی را روایت نمی کند و شخصیت ها و داستان ها در این کتاب به شدت کاهش پیدا می کند. 
کتاب در کل روایت داستان زندگی یک خانواده 7 نفره است که به صورت های گوناگون هر 5 فرزند خود را در طول چند ماه از دست می دهد و البته با چند شخصیت جانبی و دو روح سرگردان کتاب های قبل، که در این کتاب یکی از ارواح به طور کامل معرفی می شود. داستان این کتاب هم در سال‌های دهه 60 روایت می شوند. 

اما من دو کتاب قبلی رو بیشتر دوست داشتم. البته این کتاب هم جذابیت هایی داشت به خصوص داستان اول این 5 برادر. ولی داستان های بعدی به جذابیت اولی نبودند.
 جذابیت دیگر کتاب وجود و حضور شخصیت ها و حتی بعضی از مکان های دو کتاب قبلی در این کتاب بود.

جذابیت دیگر کتاب برای من اشاره به وجود اقلیت های دینی کشور در این رمان بود. در این کتاب هم ارمنی ها حضور داشتند و هم صائبی ها که من به خاطر موضوع پايان نامه ام این ذکر نام را دوست داشتم.

در کل احساس میکنم نویسنده به دلیل سالها کار کردن در روزنامه و روبه رویی با اخبار مختلف(به گفته خودشان) دوست داشته تمام این حوادث را در قالب داستان هایی با هم مرتبط کند و داستانی خیالی و جذاب را روایت کند که به نظر من در هر 3 کتاب موفق هم بوده است ولی خب، به خاطر تلخ و سیاه بودن اکثر حوادث واقعی، داستان های روایت شده تاریک و سیاه می شود.
هر چند که به نظرم داستان این کتاب در آخر خوب از کار در نیامد. بعضی از خوانندگان هم اعتقاد به نمادگرایی و سمبلیک بودن بعضی از روایت های این کتاب دارند که البته جای تامل دارد.
      

16

        کتاب مناسب سن 9 سال تا نهایتا 13 سال است. ولی من برای کمک به یکی از دوستان که ادبیات کودک می خواند و درباره این کتاب نظر می خواست قصد دارم هر سه جلد این مجموعه را بخوانم و سعی دارم در طول خواندن کتاب نگاهی مناسب سن مخاطب اصلی کتاب داشته باشم و با این دید به کتاب نگاه کنم.

3⃣معرفی جلد سوم:
جلد سوم این مجموعه، به خاطرات آیدا در اولین  تابستان بعد از شروع تحصیلش می پردازد. تابستانی که او سعی می کند خیلی به قول خودش خفن اون رو بگذرونه. داستان های این جلد متوالی و پشت سر هم است و داستان های ابتدایی طنز بیشتری دارد ولی داستان های آخر کتاب چندان جذاب نیست. 
به نظرم این کتاب برای سنی مناسبه که به طور کامل بیان طنز را از غیر طنز تشخیص بدهد در غیر این صورت خیلی بد آموزی دارد. ☺️

در کل فکر نمی‌کنم این مجموعه چندان جذابیتی برای مخاطب خودش داشته باشد. چون این گروه سنی اکثرا به دنبال داستان تخیلی و یا داستان هایی با یک ابرقهرمان هستند. اگر هم به دنبال طنز باشند فکر نمی‌کنم این مجموعه را زیاد بپسندند. 

البته همچنان:
✅صفحه آرایی کتاب بسیار جذاب بود و نقش زیادی در جذب مخاطب خاص کتاب دارد. (به خصوص هنگام خرید کتاب) که نقطه قوتی برای کتاب محسوب می شود. 

طراحی جلد کتاب هم همچنان برای مخاطب خاص کتاب جذاب و خوب است.

متاسفانه هنوز کتاب کاپتان زیرشلواری رو نخوندم به همین خاطر نمی تونم الان این دو کتاب را با هم مقایسه کنم.
      

1

        کتاب مناسب سن 9 سال تا نهایتا 13 سال است. ولی من برای کمک به یکی از دوستان که ادبیات کودک می خواند و درباره این کتاب نظر می خواست قصد دارم هر سه جلد این مجموعه را بخوانم و سعی دارم در طول خواندن کتاب نگاهی مناسب سن مخاطب اصلی کتاب داشته باشم و با این دید به کتاب نگاه کنم.

2⃣معرفی جلد دوم:
موضوع اصلی جلد دوم کتاب به اتفاقاتی که برای آیدا در مدرسه اتفاق می افتد می پردازد و همچنان موارد زیر در کتاب دیده می شود:

✅قوه تخیل کودکانه، داستان سرایی، قهرمان پنداری، تفکر و داشتن دید کودکانه به مسائل، حل کردن مسائل و مشکلات شخصی با تفکر کودکانه در طول داستان ها کاملا مشهوده و کودک می تواند با آن همزاد پنداری کند. و این ها همه نقطه قوت کتاب بود.
 
➕به همه این موارد، در این جلد تفکرات کودکانه درباره مدیر و ناظم و معلم و فضاهای مختلف مدرسه هم اضافه شده بود که طنز کتاب را بیشتر می کرد. 

از نظر کشش مخاطب: چون موضوعات ملموس تر است و تقریباً می شود گفت تمام بچه ها موارد مشابه داستان ها نظیر رفتن به اردو و بازی کردن تئاتر در مدرسه را تجربه کردند، داستان ها کشش بهتری دارند. 


✅صفحه آرایی کتاب بسیار جذاب بود و نقش زیادی در جذب مخاطب خاص کتاب دارد. که نقطه قوت دیگر کتاب محسوب می شود. 

طراحی جلد کتاب هم همچنان برای مخاطب خاص کتاب جذاب و خوب است.

متاسفانه هنوز کتاب کاپتان زیرشلواری رو نخوندم به همین خاطر نمی تونم الان این دو کتاب را با هم مقایسه کنم.
      

5

        کتاب مناسب سن 9 سال تا نهایتا 13 سال است. ولی من برای کمک به یکی از دوستان که ادبیات کودک می خواند و درباره این کتاب نظر می خواست قصد دارم هر سه جلد این مجموعه را بخوانم و سعی دارم در طول خواندن کتاب نگاهی مناسب سن مخاطب اصلی کتاب داشته باشم و با این دید به کتاب نگاه کنم.

جلد اول:
✅قوه تخیل کودکانه، داستان سرایی، قهرمان پنداری، تفکر و داشتن دید کودکانه به مسائل، حل کردن مسائل و مشکلات شخصی با تفکر کودکانه در طول داستان ها کاملا مشهوده و کودک می تواند با آن همزاد پنداری کند. و این ها همه نقطه قوت کتاب بود. 

موضوع اصلی این جلد کتاب شاید یکی از آرزوهای بعضی از کودکان باشد و آن هم نرفتن به مدرسه است. در حالی که آیدا یعنی شخصیت اصلی کتاب، عکس این آرزو را دارد او برعکس دوست دارد که به مدرسه برود. و برای رسیدن به این آرزویش مجبور می‌شود دست به کارهایی بزند. آیدا کلِ جلد اول به بیان همین اقداماتش برای رفتن به مدرسه، خرید لوازم التحریر و روزهای ابتدایی مدرسه رفتنش می پردازد. 

✅بیان و لحن کلی کتاب طنز و تخیل کودکانه است. 

داستان کتاب در ابتدا عادی و روان پیش میره و هیچ نقطه ابهامی که خواننده به خاطر رفع آن میل به خواندن کتاب داشته باشه وجود ندارد ولی به مرور و در داستان های آخر جلد اول این مشکل برطرف می شود. 

به نظر من نقدهایی هم به چند مطلب کتاب هست. از جمله مطالبی که آیدا درباره پدر و مادرش مطرح می کنه یا زمانی که درباره علت همیشه بسته بودن در اتاق خواب پدر و مادرش صحبت می کند. درسته که لحن کتاب طنز است ولی نویسنده کودک اجازه ندارد از هر مطلب و طنزی برای بیان داستان خودش استفاده کند. 

✅صفحه آرایی کتاب بسیار جذاب بود و نقش زیادی در جذب مخاطب دارد. که نقطه قوت دیگر کتاب محسوب می شود. 

طراحی جلد کتاب هم جذاب و خوب بود.

متاسفانه هنوز کتاب کاپتان زیرشلواری رو نخوندم به همین خاطر نمی تونم الان این دو کتاب را با هم مقایسه کنم.
      

2

        این دومین کتاب بود که از آقای یزدانی خرم خواندم. سبک نگارش کتاب همان سبک نگارشی کتاب قبلی است. شاید برای بعضی سبک کتاب خوشایند نباشد ولی من این سبک نگارشی را دوست داشتم. کتاب پر از شخصیت و داستان های آنها است و در آن نویسنده با یک پرش تاریخی و مانند یک فیلم سینمایی، خواننده را از یک حادثه به حادثه‌ای ای دیگر می‌برد و اصلاً همین است که کتاب را جذاب می کند. دو شخصیت کتاب قبلی یعنی روح شاعر آزادیخواه و روح خبیث خالدار در این کتاب هم هستند هرچند که نقش کم رنگ تری دارند. روایت کتاب طنز تلخ کتاب اول ایشان را ندارد ولی اندکی طنز هنوز در متن موجود هست و این از جذابیت کتاب اصلاً کم نکرده است. به نظر من این کتاب آقای یزدانی خرم پخته تر از کتاب قبلی است. 
حوادث کتاب "من منچستر یونایتد را دوست دارم" به خیابانی در شهر تهران، در یک روز بارانی و به زمان پهلوی ها برمی‌گشت و حوادث این کتاب به زمان اوایل انقلاب و باز هم در خیابانی در تهران و در یک شب برفی برمی‌گردد و آدم های مختلفی که از این کوچه در آن شب برفی رد می‌شوند . 
نویسنده در خلال بیان یک مسابقه کسب کمربند مشکی کیوکوشین کاری و 15 حریف او، داستان این آدم ها را هم بیان می‌کند . و جالب این که در صفحات آخر کتاب تمام این آدم ها که از این کوچه رد شدند و بر زندگی هم خواه ناخواه، اندک یا زیاد تاثیر گذاشتند برای خواننده آشنا و معرفی شده هستند.
      

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

بریده‌های کتاب

نون و القلم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 39

بابام در اومد گفت: غرضم این بود که تمام حرف های دنیا سی و دوتاست. از الف تا ی. از اول بسم الله تا تای تمت. حالا فهمیدی؟ می خواهم بگم از آنچه خدا گفته و توی کتاب‌های آسمانی پیغمبران نوشته، تا حرفهایی که فیلسوف ها گفتند و شعرا توی دیوانهایشان ردیف کردند، تا آنچه شما بچه مکتبی ها می خونید و من تمام عمرم برای مشتری هام نوشتم همه حرف و سخن های عالم از همین سی و دوتا حرف درست شده. به هر زبانی هم که بنویسی: ترکی یا فارسی یا عربی یا فرنگی. گیرم یکی دوتا بالا و پایین بره. اما اصل قضیه فرق نمی کند. هرچی فحش و بدوبیراه هست. هرچی کلام مقدس داریم، حتی اسم اعظم خدا که این قلندرها خیال می کنند گیرش آوردند، همشون را با همین سی و دوتا حرف می نویسند. می خواهم بگم مبادا یک وقت این کوره سوادی که داری جلوی چشمت را بگیرد و حق را زیر پا بگذاری. یادت هم باشد که ابزار کار شیطان هم همین سی و دوتا حرف است. حکم قتل همه بی گناهان و گناهکاران را هم با همین حروف می نویسند. حالا که اینطوره، مبادا قلمت به ناحق بگردد و این حروف در دست تو یا روی کاغذت بشود ابزار کار شیطان. آره پسرجان. وصیت بابام این بود. 😍

5

فعالیت‌ها

alef پسندید.
قصه‌ ننه علی
          #مرور_نویسی

در مورد کتاب قصه ننه علی، قبل از هر چیز باید در مورد اسم کتاب بگم که خودم به اشتباه فکر میکردم منظور از ننه علی همان مادر شهیدی هستند که ۲۰ سال روی مزار فرزند شهیدشون زندگی کردند و همانجا هم به خاک سپرده شدند نام آن شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست است. در حالی که این کتاب در مورد زندگینامه‌ی مادر شهیدان امیر و علی شاه آبادی با اسم زهرا همایونی است که زائرهای مزار این شهیدان، ایشون رو ننه علی صدا میزنند. فلذا این ننه علی و آن ننه علی با هم فرق میکنند. قصه ننه علی به جز ابتداش که از زبان خود نویسنده است باقی کتاب از زبان مادر شهید یعنی زهرا همایونی روایت میشود.
قصه زندگی به غایت سخت و پرفراز و نشیب ننه علی از دوران کودکی او شروع میشود.
زندگی که مملو از سختی و فقر و دوری از مادر و کارگری در خانه دیگران است.
سپس ازدواج و زندگی با مردی روایت می‌شود که به علت عقده های محبت ندیدن  دست بزن دارد و یاد نگرفته است محبت کند! جلوتر به این مهم بیشتر پرداخته می‌شود.
یکی از ویژگی‌های بارز شخصیت اصلی کتاب اینستکه با وجود فقر و نیاز شدید باز هم بخشنده و دست و دل باز است!
در ادامه آشنایی با امام خمینی و ظلم ستیزی و شرکت در راهپیماییهای علیه شاه بیان می‌شود.
آنجا که سختی‌های مشارکت خودش و فرزندانش در انقلاب بیان می‌شود که با وجود مخالفتها و برخوردهای شوهر، برادر و دایی‌هایش باز هم با عزم راسخ به راه حق ادامه می‌دهد.
بریده‌ای از کتاب:«امیر بالای کامیون می ایستاد و پرچم سفید لااله الاالله رو تکون میداد. آهنگ زیبای شعارش هنوز تو گوشمه که میگفت تا پرچم لااله الاالله و محمد رسول الله طنین نیفکند بر سر عالم مبارزه هست
و تا مبارزه هست ما هستیم 
درخت اسلام نیاز به آبیاری دارد و این مهم جز با خون جوانان ما تحقق پیدا نمیکند 
بشتابید که کاروان سیدالشهداء به راه افتاده
جاماندگان جز آه و حسرت در قیامت چیزی نصیبشان نخواهد شد.»
بین همه کتابهایی که در مورد زندگی شهدا به روایت خانوادشون خونده بودم این کتاب یک تفاوت اساسی داره که اتفاقا همینم هست که جذابترش میکنه اینکه پدر این خانواده شهید اصلا مثل پدر بقیه شهدایی که خونده بودم نیست! و اصلا نه به عنوان پدر خانواده شهید بلکه به عنوان یه پدر معمولی هم الگوی به غایت وحشتناکی هست و به نظرم اصلا این بشر نباید الگوی احدی قرار بگیرد! البته که نور درخشان همیشه در کنار تاریکی مطلق هست اگر بگم اون پدر تاریکی این خانواده بوده پس چطور میشه همین خانواده شهیدهای بزرگی تحویل جامعه داده؟ حتما نوری وجود داشته که بچه های خانواده رو تبدیل کرده به ستاره های درخشانی در آسمان تاریخ تا همه بشریت به کمک اونا بتونند راه‌های آسمان رو پیدا کنند، حدس بزنید نور روشنگر راه این خانواده کی بوده؟ بله درست حدس زدید مادر خانواده، این مادر خانواده است که نور روشنگر و هدایتگری بوده که در قدم اول فرزندانش به خاطر او راه‌های آسمان رو پیدا کردند و جاویدان شدند و در قدم‌ بعد اطرافیان او هستند که از نور وجودش بهره بردند و در قدم سوم و آخر ما هستیم که میتونیم راه درست را به یمن نور وجودی این مادر شهید پیدا کنیم.
ننه علی، نور روشنگر راه زندگی و امید بخش است، چراکه وجودش ثابت می‌کند که اگر خانواده‌ای در تاریکی‌ فقر و بدبختی و... هم باشد فرزندان آن خانواده میتوانند انقدر پیشرفت و رشد کنند که بشوند چراغ راه هدایت کل بشریت.
مادر شهیدی که مدتها به دنبال یوسف گم گشته‌ی گمنامش میسوزد و آب می‌شود.
این کتاب رو حتما حتما پیشنهاد میکنم اول کسانی بخوانند که میدانند برای این انقلاب هیچ کاری نکرده‌اند مثل خودم، تا بیشتر بفهمیم چیزهایی که الان مفت داریم (مثل امنیت)، اصلا مفت بدست نیامده‌اند!
دوم کسانی بخوانند که فکر می‌کنند برای این انقلاب کاری کرده‌اند. خودشون رو مقایسه کنند با این مادر شهید و ببینند چند صد فرسخ با ایشون فاصله دارند.
با گویندگی صفا آقاجانی گوش دادم که خوب، روان و بدون اشتباه بود و انتخاب صدا نیز درست بود به طوری که واقعا حس اینکه از زبان مادر شهید روایت می‌شود را میداد.

بریده‌ای دیگر از کتاب:«به یاد غربت امیرالمومنین هنگام دفن مادر سادات افتادم و بی قرار شدم جگرم داشت پاره میشد که دیدم قبل از اینکه بیل و کلنگ برای بزرگ کردن قبر بیارن پیکر امیر به آرامی پایین رفت.
داخل قبر جا شد! هنوز صدای خش خش نایلونی که به دیواره‌ی قبر کشیده می‌شد و پایین می‌رفت تو گوشمه.
امیر ۱۵ مهرماه سال ۶۱ در منطقه عملیاتی سومار به آرزوش رسید و میون شیون زنها و گریه‌ی مردها به خاک سپرده شد.»


بار الها ما را شهدایی کن و شهید از این دنیا ببر و با شهدا محشور بگردان


        

2

alef پسندید.
دیلماج
          سلام و نور
این کتاب رو امروز حین انجام کارهای خیاطی شنیدم و اولین کتاب از آقای شاه آبادی بود که شنیدم. نمیدونم قلمشون تو کتابهای دیگرشونم به همین خوبیه، واقعا خوشحال شدم از اینکه بلاخره یک نویسنده ایرانی یک رمان تاریخی به این  خوبی نوشته، چه اطلاعات تاریخی  خوبی و چه جملات  قابل تاملی  در کتاب بود.
اونجا که آزادی در غرب رو توصیف کرد رو خیلی دوست داشتم همه بخونن، وجود آزادی زیر سایه ی قانون تا هرج و مرج نشود و مردم به جان یکدیگر نیفتند .
بعد از جناب نادر ، چشمم به جناب حمید رضا روشن شد. 
کتاب در مورد میرزا یوسف نامیه که زندگی پر فراز و نشیبی داشته از عاشقی در جوانی  بگیر تا حبس و مهاجرت به فرنگ و در نهایت  عضو فرقه ی فراماسونری در ایران شدن .
در طول حیاتش  حکومت ناصرالدین شاه و فتحلی شاه  رو درک میکنه، سالهای کمی از زندگیش در دوران ناصرالدین شاه دیلماج بوده که به دلایلی به زندان میفته و عمر دیلماجیش تموم میشه .
من که واقعا از شنیدنش کیف کردم ، خیلی دوست داشتم نسخه ی مکتوبش رو داشتم و یک سری جملاتش رو در بهخوان به اشتراک میذاشتم .
        

31

بذر خون
          ژانر کتاب داستان تخیلی یا تاریخ واژگون است. تخیل و یا تاریخی که همین چند سال پیش، هیچ بعید نبود واقعیت پیدا کند.
روایت کلی داستان قصه حمله داعش به ایران و نفوذ آنان به مرکزی ترین نقطه کشور یعنی شهر اصفهان است. و حالا ظاهرا مدتی هم از این اتفاق گذشته و کشور دچار آشفتگی شده.

✅ ایده این اتفاق برای یک داستان خیلی ناب و‌ جذاب است ولی به نظرم نتیجه خیلی جذاب نشده است. 

در مقایسه با کتاب(ارتداد آقای یامین پور) که تقریبا در همین ژانر است نمره پایینی می گیره. 😐
به نظرم این ایده جای کار زیادی داشت و می شد خیلی جذاب‌تر باشه و حتی این گنجایش را داشت که به حال و هوای مردم و وضعیت شهر در مقابل داعش بیشتر پرداخته شود. چه شخصیت های موافق چه شخصیت های مخالف.

من خیلی نتونستم با شخصیت های کتاب ارتباط بگیرم و یا حتی درکشون کنم تنها به خاطر ناب بودن موضوع اصلی و شنیدن شهرستان های مختلف شهرم و یا مکان های مختلف شهر اصفهان به خواندن ادامه دادم در واقع تا صفحه آخر به کتاب مهلت دادم که خودش را نجات بدهد ولی خب چندان موفق نبود. 🙃 احتمالا به کسی معرفیش نمی کنم چون کلی ماجرای گنگ داشت که تهش هم متوجه نشدم خب برا چی. 🤭🫢
        

4

alef پسندید.
آشنایی با ادیان آسمانی

5

alef پسندید.
کوکوی سبزیجات
          
۹ ساله که بودم یه بار با مامانم رفتیم یه قابلمه کوچولو خریدیم. می‌خواستم آشپزی کنم و واسه خودم غذا بپزم. روز اول، قرار شد پیازداغ درست کنم. پیاز رو خرد کردم ریختم تو قابلمه و گذاشتم رو گاز. بعدم برای اینکه حوصله‌م سر نره همونجا نشستم به کتاب خوندن.. به خودم که اومدم، پیازا زغال شده بودن🤭
دیگه آشپزی رو بوسیدم گذاشتم کنار.
یه دخترخاله دارم که ۶ سال ازم کوچیکتره.. بچه که بود خیلی آشپزی می‌کرد. واقعا غذای خانواده رو می‌پخت و این خیلی برام جالب و عجیب بود (با توجه به تجربه خودم)

کتاب کوکوی سبزیجات تلاش دوتا خواهر برای آشپزیه.. جسارتشون، سماجتشون، تلاششون، اعتمادبه‌نفسشون.. همه چیش برام جالب بود. وقتی می‌خوندم یه قسمتی از مینای ۹ساله یاد آشپزی خودش میفتاد و یه قسمتی هم مینای ۳۴ساله یاد وقتایی میفتاد که کار مهمی داشته و از بچه‌ها خواسته صداش نکنن.. که البته هر مامانی میدونه این درخواست اصلا شدنی نیست😁
تصاویرشم بانمک بود و بار طنز داشت.
کتاب رو دوست داشتم و پیشنهاد می‌کنم برای بچه‌های ۸ تا ۱۱ سال بخونین. 
        

21

حسین (ع) از زبان حسین (ع): زندگی و زمانه امام حسین (ع) از زبان ایشان

14