کیمیاگر نوشته رضا مصطفوی کتاب در قالب داستان‌یست که یونس از مسلمانان اهل تسنن از بصره به سمت بغداد حرکت می‌کند و با داشتن نشانه‌هایی برای یافتن کیمیا به منزل یکی از ارادت‌مندان امام صادق ع مراجعه می‌کند. که برای بدست آوردن این کیمیا ‌پافشاری می‌کند. که در ادامه منجر به مناظره‌ای جالب در قصر هارون‌الرشید در باب حقانیت حضرت علی (ع) میگردد. این کتاب براساس داستانی واقعی نوشته شده است. همچنین این کتاب برای اهل تشیع میتواند بسیاری از اختلافات مهم تاریخی که باعث اختلاف اعتقادی اهل تسنن و تشیع شده را به مخاطب منتقل کند.
        

          کتاب های که ماجرا را با سوال آغاز می کنند در جذب مخاطب موفق هستند ؛ زیرا اگر که قلاب شان به مخاطب گیر کند دیگر مخاطب هیچ تقلایی برای رهایی و نمی کند و حتی با شوق با برای یافتن جواب آن پرسش همراه می شود و کیمیاگر از همان کتاب ها بود
راستی کیمیا چه بود ؟ آیا کیمیا را بدست می آورد؟ 
        

          کتاب شرح مناظره حسنیه بانویی شیعه که شاگرد امام صادق بوده با علمای دربار هارون الرشید و در قالبی داستانی است
این مناظرات بیشتر حول حقانیت شیعه و اثبات ولایت امیرالمؤمنین و غصب خلافت است
        

          این کتاب از دو جنبه خیلی عالی عمل کرده بود
اول اینکه مناظره بین شیعه و سنی رو بشدت جذاب و در فضای جذاب و خیلی عالی نشون داده بود
و دوم اینکه داستان درباره ی یک زن بود! جایگاه حقیقی زن در اسلام. توجه اهل بیت علیهم السلام به آموزش زنان و حضورشون در اجتماع

بشدت کتاب فوق العاده بود👌و از همه مهم تر مستند بودن داستانه 

        

          «ماجرای غدیر خم و یا سخنان رسول خدا را خوب به دست فراموشی سپردید، بگذارید باری دیگر برای شما ماجرای سقیفه و ظلم هایی که به امیرالمومنین علی ع شد را بار دیگر به خاطرهایتان بیاورم.» 

این صدای بانو نورا بود که در سرسرای قصر هارون الرشید میپیچید. 
        

          کوتاه اما جذاب
اگر ادامه میتونست داشته باشه پنج ستاره می دادم
        

          داستان یک مناظره دینی که بسیار زیبا نوشته شده است‌. کنیز یک تاجر با علمای عباسی مناظره می کند و آن‌ها را جواب می دهد
        

          * کیمیای واقعی ، حب و ولایت اهل بیت علیهم‌السلام  می باشد. *
به دنبال کیمیا بودن، در همیشه ی زمان‌ها چیزی بوده که انسان‌ها را به انواع و اقسام روش‌ها به حرکت وامی‌دارد. 

و این بار ، در این کتاب ..
با ماجرای جوانی به نام یونس روبرو می شویم که به دنبال کیمیا وارد بغداد می شود و.....  
در نهایت نیز کیمیای خود را می یابد. 

ستاره درخشان این داستان، نورا ، " حسنیه " شاگرد امام صادق (ع) و از شیعیان راستین و حقیقی می باشد  که حقیقتا خواندن مناظرات او در دربار هارون با علمای بزرگ سایر مذاهب ، شیعه  را به وجد می آورد.‌


        

          کتاب در زمان خلافت هارون الرشید می گذرد و درباره نورا یا حُسنیه، یکی از شاگردان امام صادق است که به طریقی در مجلسی در حضور خلیفه با علمای سنی آن زمان به گفتگویی استدلالی در حقانیت امیرالمومنین و خاندان اهل بیت می پردازد حتما از استدلال های نورا به وجد خواهید امد...
https://taaghche.com/book/72346
        

          نپسندیدم.
ماجرای دختری شیعه، تربیت‌شده امام صادق است که در مجلسی که هارون ترتیب میده با علمای بزرگ اهل‌سنت مباحثه می‌کنه و حقانیت شیعه رو اثبات می‌کنه.
نمی‌دونم این ماجرا واقعی هست یا نه، و اگر واقعی هست عین متن بحث آورده شده یا نه، ولی به نظرم خیلی از حرفاش به شیوه‌ای که مطرح شده بود قانع‌کننده نبود و خیلی سخت بود که باور کنم علمای بزرگ اهل‌سنت در مقابل چنین استدلال‌هایی در واقعیت نتونن حرفی بزنن و سر پایین بندازن و سکوت کنن!
بقیه بخش‌های کتاب هم که در واقع دراماتیزه کردن ماجرا بود و جذابیت خاصی نداشت. 
        

          . 
#کتاب_خوندم
#کیمیاگر
قبلاماجرای حسنیه را خوانده بودم 
آنقدر  جوگیر شدم که تصمیم گرفتم اسم دخترم را حُسنیه بگذارم. 
این کتاب سعی داشت حالت داستان طور بگیرد
ولی همان مناظرات رادوباره کپی کرده بود بدون ذره ایی ذوق برای تعییر حتی.. 
بد نبود.
. 
        

          کتاب جالبی بود که میتونه به بعضی سوال ها و شبه های ذهنی پاسخ بده
        

          خیلی وقت بود دوست داشتم بخونم، بالاخره شد و خوندمش. از نوع استدلال ها بسیار لذت بردم و بیشتر ناراحت. که چرا با قرآن مأنوس نیستم و نمیتونم اتفاقات گوناگون زندگی‌ام رو با قرآن انطباق بدم. حیف که کوتاه بود و لذتم کوتاه. و چه خوب همه چیزش میزان بود. نه کم نه زیاد اوسطِ اوسط .
        

          یه داستان واقعی که نویسنده با کمک ابزار داستان دراماتیکش کرده.
کتاب خیلی خوبی بود و ادله شیعه برای اثبات امامت و حقانیت اهل بیت رو به زبان ساده بیان کرده.
        

          به نسبت کتاب خوبی بود ولی این میزان از حاضر جوابی دختر شیعه در برابر بزرگان اهل سنت را به شخصه نمی پسندم و اقناع با اهانت دو موضوع کاملا متفاوت است.
        

          کتاب متن روان و ساده‌ای داره و روایت تاریخی قشنگیه
اما از نظر موضوع، در این زمینه، کتابی مثل شبهای پیشاور بنظرم جامع‌تر و کاملتره. 
البته شبهای پیشاور خیلی حجیمه، کتاب خلاصه‌اش که توسط دکتر توحیدی ( شهابی در شب) منتشر شده گزینه خوبیه. 

        

          بسیار جذاب و عالی
اگه دنبال داستان جذاب و مذهبی هستید خیلی پیشنهاد میکنم

        

          کتاب واقعا زیبا بود. کتاب بسیاری از عقاید شیعه رو در سبک رمان مورد بحث قرار داده بود. کتاب بسیار مختصر و مفید بود. نثر کتاب هم واقعا عالی بود. .پایان کتاب خیلی عالی بود. سیر داستان بسیار در سرعت متغیر بود که مخاطب را جذب می کردو. اما در بخش مناظره مخاطب کمی خسته می شد.
اما بازهم جذابیت خاص خودش را داشت

https://taaghche.com/book/72346/%DA%A9%DB%8C%D9%85%DB%8C%D8%A7%DA%AF%D8%B1
        

          ☆«کیمیاگر»  یک داستان نیست برگرفته از ماجرایی واقعی در عصر هارون الرشید است که مصطفوی آن را به شیوه هنرمندانه‌ای در قالب رمان بازسازی کرده است.

☆ یونس جوانی از اهل سنت است که در جست‌وجوی کیمیا از این شهر به آن شهر می رود تا به بغداد می‌رسد و در این جست‌وجو، با دختری به نام نورا(حسنیه) رو به رو می شود که شاگرد امام جعفر صادق (علیه السلام) است که در متن ماجرا، به دربار هارون می رسد و شاهد گفت وگوی چالشی نورا با دانشمندانی می‌شود که مسیر خواست‌ها و آرزوهای او را تغییر می‌دهد.
و در نهایت مسِ دلش تبدیل به کیمیا می شود.🌝



#متن_کتاب🍃


«یعنی شما می گویید پیامبر برای خود جانشین انتخاب نکرد،اما پس از درگذشتش عده ای در سقیفه ی بنی ساعده جمع شدند و برای ایشان جانشین تعیین کردند؟!

سکوت تمام رگ و جان حاضران را گرفت.نورا مانند آهنگری نیرومند،تیشه به دست افتاده بود به جان آهن روح حاضران.
چنان با هیبت و استوار و بلند ابراهیم را خطاب کرد که موهای تن یونس سیخ شد.
▪︎لابد می خواهی بگویی کار پیامبر غلط بود که برای خود جانشین تعیین نکرد،و کار ابوبکر و عمر و عثمان و دیگران درست بوده که برای او جانشین تعیین کردند!»



پ،ن:
شاید نکته مثبت جذب این کتاب برای خودم این بود که سراسر ماجرا پر از اطلاعات تاریخی و مذهبی و حوادث جذابی است و همچنین به سوالات و شُبه هایی درمورد غدیر و جانشینی حضرت علی(ع) به زیبایی و قابل فهم برای خواننده کتاب پاسخ داده شد.



        

          داستان دختری به نام نورا (که از کودکی شاگرد امام صادق علیه السلام بوده و امام او را حسنیه صدا می زدند) که در قصر هارون به مناظره با دانشمندان عصر خود می‌نشیند و با بیان و منطق قوی همه را محکوم می‌کند و ولایت حضرت امیرالمومنین علیه السلام را اثبات میکند...
فوق العاده کتاب خوبی بود😍...
#کیمیاگر
#رضا_مصطفوی
#مصطفی_مَدمُلی