چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

منصور ضابطیان و 1 نفر دیگر
4.0
125 نفر |
36 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

282

خواهم خواند

93

ناشر
مثلث
شابک
9786008482079
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
1399/9/9

توضیحات

        مراکش دروازه آفریقاست و نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا، مراکش زمانی مرا وسوسه کرد که در جنوب اسپانیا فیلم می ساختم و وقتی درکوچه پس کوچه های گرانادا قدم میزدم،احساسی از خویشاوندی با مردم آن منطقه داشتم.ایرانی ها مراکش را چندان نمی شناسند.در همه ی این سال ها مراکش جزو کشورهایی بوده که ایرانی ها کمتر به آنجا رفت وآمد داشته اند. حتی تا همین چند سال پیش هم ویزایی برای رفت وآمد صادر نمی شد.ریشه ی اختلافها شاید به سال های اول انقلاب برگردد؛زمانی که ملک حسن،پادشاه مراکش، محمدرضاپهلوی را پس از سقوطش در تهران در رباط پناه داد.از همان موقع بود که ملک حسین،پادشاه اردن،و انور سادات،رییس جمهور مصر،رفت توی لیست سیاه و 35 سال طول کشید تا فراموشی تاریخ به داد برقراری ارتباط مجدد بین مردم دو کشور برسد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

نمایش همه

یادداشت‌ها

          فکر نمیکنم هیچ سفرنامه ای بتونه جای سفر را  برای کسی پر کند. تجارب  آدم ها  از سفر ، مثل اثر انگشتشون  متفاوت از هم دیگر است اما ... اما زمانی که به هر دلیل دستمون کوتاهه و نمیتونیم تجربه های  خودمون رو از سفر  داشته باشیم  اونوقته که شنیدن و خواندن سفرنامه ها  پرنده خیال رو راهی میکنه تا گام به گام  همراه مسافر بشه و داستان سفرش رو حس کنه . 
تا حالا مراکش نرفتم و تا قبل از اینکه کتاب رو بخونم اطلاعات چندانی ازش نداشتم ولی نمیدونم چرا شنیدن نام کشور مراکش برام یه حس خوب  متفاوت ایجاد میکرد که البته در حین خوندن کتاب  یه جورایی فهمیدم حسم درست بود ، الان خیلی بیشتر از قبل دوست دارم مراکش رو ببینم .
و اما راجع به کتاب باید بگم اولین اثری بود که از آقای ضابطیان خوندم و نمیدونم طرز دیدشون به سفر در همه سفرنامه هاشون  یکیه یا نه ولی من خودم به شخصه زاویه دیدشون رو دوست داشتم و چیزی که میخواستم  از مراکش بدونم رو بهم ارائه داد منظورم تقریبا فرهنگ و جو غالب مراکشه  ، نه صرفا یکسری اطلاعات گردشگری  ! 
و البته لزومی نداره اینو بگم ولی شیوه سانسور مطالبشون  هم خلاقانه بود .
        

2

          مدت ها بود که دوست داشتم سفرنامه های ضابطیان را بخوانم اما همیشه فکر می کردم احتمالا برایم جذابیتی نداشته باشد که اتفاقات سفر کسی دیگر را بخوانم و شاید بیشتر حسرت بخورم. بالاخره خیلی اتفاقی سفرنامه مراکش را برداشتم و گفتم چند دقیقه می خوانم و میگذارمش کنار. این چند دقیقه شد چند ساعت و در یک نشست کتاب تمام شد!
برای من هم مثل خیلی ها مراکش بیشتر یادآور فیلم «کازابلانکا» با بازی همفرى بوگارت و اینگرید برگمن و دیگر فیلم هایی مثل متفق بود (ضدحال بدی است که می فهمم کازابلانکا را در آمریکا فیلمبرداری کرده اند نه در مراکش!).
رابطه مراکش با ایران به دلیل اختلافات سیاسی (ناشی از پناه دادن مراکش به محمدرضا پهلوی) چندان خوب نبوده و بعد از 35 سال دوباره از سرگرفته شده است و حالا مقصد سفر ایرانی ها شده است.
ضابطیان در سفر 20 روزه اش به مراکش از شهرهای کازابلانکا، طنجه،،شفشاون، فس، مراکش(نام یکی از شهر های مراکش) دیدن می کند.
نثر پخته، روان و ساده نویسنده و نگاه جامعه شناسانه و انسان شناسانه او در مواجهه با فرهنگ و روابط اجتماعی، نوشته های ضابطیان را خاص و متفاوت کرده است. برای من، طنز کلام نویسنده ویژگی مهم تری است که باعث می شود بیشتر با او همراه شوم.
روایت داستان گونه نویسنده از طول سفر و پرداختن به جزئیات باعث می شود که خواننده به خوبی با او همراه شود. بعد از خواندن کتاب این احساس را داشتم که انگار ساختمان های سفید کازابلانکا، کوچه های آبی شفشاون، بازارهای سنتی مدینا، کافه های ساده و اذان پیرمرد های مراکشی برایم غریبه نبود و همه آنچه در کتاب خوانده بودم را زندگی کردم.

بخشی از کتاب
مراکش سرزمین مهربانی است. سرزمین طلوع های نارنجی و مخملی و غروب های آمیخته با اذان های برآمده از قلب، بدون بلندگو های قلابی. مراکش برای هرکس چیزی دارد که عاشقش شود و عاشقش بماند و در دل آرزو کند که دوری دوباره این هوا را بغل بگیرد و عاشقی کند.
        

4

بر خلاف ان
          بر خلاف انتظار در تعطیلات فرصت کمتری برای خواندن کتاب پیدا می‌شود، بخصوص اگر قسمتی از تعطیلات نیز به سفر بگذرد؛ آن‌ هم تعطیلات نوروز. 
امسال هم مانند سال‌های پیش در تعطیلات نوروز سعی کردم مقداری از وقت‌های باقیمانده از دید و بازدیدها و بیرون رفتن‌ها و ... را به کتاب خواندن اختصاص دهم و کتاب چای نعنای جناب آقای #منصور_ضابطیان را در این ایام خواندم. #چای_نعنا سفرنامه‌ای است از سفر منصور ضابطیان به کشور #مراکش. کشوری در غربی‌ترین نقطه آفریقا یکی از مهم‌ترین و آبادترین کشورهای این منطقه نیز محسوب می‌شود. از خواندن چای نعنا بسیار لذت‌ بردم چراکه مردمان آن ناحیه از سرزمین‌های آفریقا را بسیار شبیه به مردمان نواحی جنوب کشور خودمان یافتم.
چای نعنا اولین کتابی بود که در این قرن خواندم. کتابی که محتوای آن در باب #سفر بود؛ سفری که دست بر قضا در نوروز اتفاق افتاده بود. (در نوروز سال ۱۳۹۶) 
امیدوارم این سال را و این دهه را و این قرن را با خواندن کتاب‌هایی از این‌ دست و همچنین زندگی با طعمی از سفر و حرکت در پیش داشته باشم و داشته باشید.
        

0

3