یادداشت‌های پارسا نوروزی (84)

          جامعه‌نگاری‌ نرم در جلد سخت!
۱جامعه‌نگاری عهد قاجار را پریسا کدیور نوشته است. از خانم کدیور اطلاعی جز کتاب دیگرش ندارم: پرده‌نشینان عهد ناصری!
اما نام این اثر وقتی منتشر شد به گوشم رسید و حتا اینقدر مشتاق شدم که در جلسه نقد و بررسی آن تحت عنوان جمعه‌های پردیس کتاب، شرکت کردم. طبیعتن هیچ پیش‌زمینه‌ای از کتاب نداشتم و از گفتگوهای مجری خواب‌آلود با یک تاریخ‌نگار، چیز زیادی دستگیرم نشد. گذشت تا این روزها که فکرم مشغول پروژه‌ایست که برایش به یک تاریخ‌نگاری روزمره نیاز داشتم. 
و چه کتابی بهتر  و کامل‌تر از این کتاب!؟
نویسنده در مقدمه ذکر می‌کند این شیوه تحلیل تاریخ، شیوه مدرن و متأخریست. سابقن تاریخ‌نگاری در چنگ منشیان ادیب دربار بود و موضوع آن نیز منحصر به فتوحات و گشایشات و کرامات و افاضات حضرات شاهان بوده است. اما از بد حادثه، انقلابی می‌شود و نگاه‌ها به سمت مردم بدبخت و بیچاره برمیگردد! این بازیگران مهم تاریخ که به ناحق، قرن‌ها، تنها سیاهی‌لشکر بوده‌اند.
تاریخ روزمره نوشتن سخت است. تاریخ روزمره قاجار سخت‌تر است. تاریخ روزمره قبل از قاجار؟ تقریبن غیرممکن. نویسنده روی موضوع سختی دست گذاشته است و از پسش نیز به نظر، برآمده.

کمی کامل‌ترش در:
https://t.me/Parsanwrzb

        

14

68

          مواجهه‌ام با این کتاب وقتی بود که پست احسان رضایی را دیدم. کتاب‌هایی حال‌خوب‌کن...
نکته ای وجود دارد! ما باید سطح انتظارمان را متناسب با کتاب تنظیم کنیم. سطح انتظار ما نباید یک چک لیست آماده باشد و هررر نوع کتابی را با این چک لیست بسنجیم. چک لیستی که میگوید بوف کور  شاهکار است، لزومن درمورد جنگ و صلح همچین نظری را ندارد! 
خب...
دختری که... یک کتاب غیر جدی‌ست. این کتاب قرار نیست دنیا را تغییر دهد. انسان ها را متحول کند. خواننده را استعلا ببخشد و از این دست گزاره های گنده! 
این کتاب، فقط به دنبال القای یک تجربه است، منتها تجربه ای حال‌خوب‌کن. کار این کتاب، هدف این کتاب، لذت است نه هیچ چیزی فراتر از آن! مگر وقتی آگاتا کریستی میخوانیم به دنبال بعد دیگری از لذت نیستیم..؟
این کتاب حجم کمی ندارد اما سرعت خواندنش آنقدر زیاد است که بعید میدانم خواندنش بیش از نصف هفته تان را بگیرد! 
حال که این یادداشت را می‌نویسم زمان زیادی از خواندنش گذشته است. چه چیزی به یادم مانده است؟ اسم شخصیت اصلی؟ فرانسوی بودنش؟ برتری نژادی بخشی فرانسه به اعرابش؟  ( اگر وجود داشته باشند در داستان! ) ( اصلن این قضاوت های ارزشی را هیچگاه نباید در خواندن داستان دخیل کنیم! ). هیچکدام! فقط لذتی را به یاد دارم که میان دو کمتر قطور از این کتاب بردم.
ترکیبی از غافلگیری و تعلیق و شخصیت پردازی های تقریبن خوب و کمی سورئالیسم! بخوانیدش...
        

22

          پتش خوارگر! حماسه ای کهن، برای مخاطبی مدرن!
ای‌کاش می‌شد داستان این کتاب را بدون کاستن از لذت کشفش، بازگو کنم اما دریغ...
باید خواند و کشفش کرد. زیرا در هر صفحه آن چیزی هست تا شما را به وجد بیاورد ( چیزی هست تا قلاب تان به آن گیر کند )
از کتاب اشوزدنگهه، زبان قوی تر و داستان کامل تر و منسجم تری دارد. پرش های زمانی داستان را در تعلیق و کشف و شهود، معلق نگه میدارد و مخاطب مسحور فضاسازی ها می شود..
به شکل خلاصه، اگر پتش خوارگر را و ارباب حلقه ها را روبرویم بگذارید و بگو بخوان! اول پتش را می‌خوانم...! شاید یکی از دلایل آن قرابت فرهنگی باشد اما نمیتوان از زبان قدر، داستان بسیار قوی و تکنیک های شگفت انگیز این اثر چشم پوشید!
کاش و ای کاش آنقدر که به ( انسان های نمیدانم چند ساله!! ) بها داده می‌شد، به این کتاب...
بگذریم.
جای خالی مقدمه ای پربار در این کتاب حس م ی‌شود. لااقل برای آشنایی ما با این همه زیبایی ناشناخته! 
مارا از لانه مدرن و هزار لایه خود، بیرون بکش و به آغوش ایران ببر! آرمان آرین، سفیر سیمرغ های افسانه، نماینده اسطوره ها... 
بخوانید. بخوانید و بخوانیدش!
        

14