یادداشتهای Zahra babazade (36) Zahra babazade 1404/1/19 به مجنون گفتم زنده بمان: کتاب همت جلد 3 فرهاد خضری 4.5 10 بسم رب الشهداء ✨روزی روزگاری یه مادر بود که دکترا جوابش کرده بودن ، دیگه امیدی به نجات بچه اش نداشت. رفت پیش امام حسین که تنها امیدش بود.... خلاصه که امام حسین بچه اش رو بهش داد. این پسر کوچولوی قصه ما قد کشید. شد محمد ابراهیم همت.... کسی که می گفت:" آنها که از پل صراط می گذرند، قبلا از خیلی چیزها گذشته اند؛ باید بگذری تا بگذری... "و گذشت. از همه چیز. خانواده، زندگی، همه. حتی از بچه هایش. مادر شهید می گوید اگر از مهدی(فرزند شهید) بپرسید هیچ چیز، از پدرش به یاد نمی آورد.😢 گذشت تا امام حسین خریدارش شد. گذشت تا همون امام حسینی که به مادرش برش گردوند دوباره گرفتش. تمام زندگی اش در چند دست لباس و دوتا پتو و دوتا بشقاب خلاصه می شد و اینها را همه جا می برد. هرجایی که صدای مظلومان به گوش می رسید. از شهرضا به پاوه از پاوه به خرمشهر و حتی لبنان! همیشه می گفت : میخواهم مثل مولایم بی سر وارد بهشت شوم. و بی سر و بی دست به سوی پروردگارش پرواز کرد. همسرش همیشه به او می گفت: تو بالاخره به خاطر همین چشم هایت شهید می شوی ولی اگر زودتر ازمن بروی می آم گوشِت رو می برم. ولی وقتی پیکرش را دید... نه چشمی بود که مثل هميشه اشک در آن حلقه زده باشد، نه گوشی و نه سر و دستی...🥀🥀🥀 وقتی پیکرش رو آوردن نمی ذاشتن همسرش خوب ببینه. خانومش گفت چرا شما نمی ذارید من ببینمش؟ میگن: آخه...چشم نداره و یکم.... خانومش با لبخند میگه : اگه می گفتین چشم داره من تعجب می کردم. محمد ابراهیم من تا حالا با اون چشما نامحرم ندیده بود دنبال گناه نبود. اون چشما برای خدا بود.🌷یکم مثل شهید همت باشیم هم بد نیست.... خورشید خیبر و اولین شهیدی که در دفاع مقدس لقب 《سید الشهدا》را به او دادند. محمد ابراهیم همت کسی بود که پس از شهادتش عراقی ها جشن گرفتند و جزیره مجنون عزادار شد. مادرش وقتی تابوت سه رنگ دسته گلش رو دید گفت: خدایا خودت بهم دادیش حالا هم گرفتیش. ازم راضی باش. او دلی به وسعت تمام ایران داشت. قلب رئوفش حتی طاقت نداشت ببیند در خیبر رزمندگان آب آلوده می نوشند و رفت تا برای آنها آب بیاورد ولی هدف بزرگتری هم داشت و خدا به او نظر کرد تا به اباعبدالله(علیه السلام) پیوست. هدیه به شهدای دفاع مقدس صلوات🌹 0 3 Zahra babazade 1404/1/10 قرآن کریم هو 4.9 38 بسم الله الرحمن الرحیم "ختم قرآن کریم، برای من تجربه ای پر از آرامش بود. هر آیهای که از این کتاب سراسر نور خواندم، مانند نوری در دل و جانم تابید و شاید فرصت جدیدی بود تا در این ماه رمضان خداوند به من داد تا بیشتر با او و بزرگی اش آشنا شوم و نگاه عمیق تری به خود و دنیای اطرافم بیندازم. قرآن، کتابی است که واقعا نمی توان در مورد آن سخنی گفت که حقیقت وجودی آن را بیان کند. هر بار که به آن مراجعه میکنم، درسی تازه می آموزم و معجزه ای شگفت آور می بینم. 📌یک نکته که همیشه برای اینکه با قرآن بیشتر دوست شوم به خودم یادآور می شوم: فرض کنید یک شخص مهم، مثلا مقام معظم رهبری یا حتی امام زمان به شما نامه ای بنویسند؛ شما چه می کنید؟ حالا بستگی به خودتان دارد. هرطور که با آن نامه رفتار می کنید و به توصیه هایش عمل می کنید و از آن مواظبت می کنید، با ۱۱۴ نامه ی خداوند هم همان کارها را انجام دهید. یکی از مواردی که باعث می شود با ختم قرآن کریم اجر بیشتری بگیرید این است که آن را به یکی از معصومین علیهم السلام هدیه دهید. مثلا امام زمان مان🌱🌱🌱🌹 ان شاءالله هر معصومی که ختم قرآن مان را به ایشان هدیه دادیم در قیامت شفیع ما نزد خداوند باشند.🤲 امیدوارم این هدیه کوچک به امام زمانم باعث خشنودی ایشان و خیر و برکت در زندگی همه ی شیعیان و پیروزی مقاومت باشد🌸 قدر این کتاب را فقط کسانی می دانند که در آن تامل کنند و با آن مانوس باشند. با کمی دقت در زندگینامه شهدا، مایی که این همه جار می زنیم ما شیعه ی علی ابن ابی طالب علیه السلام هستیم متوجه می شویم که فقط با اسم شیعه نمی شود ، زندگی کرد بلکه باید به آن عمل کرد. این چیزی که ما در خانه هایمان می گوییم کتاب قرآن، فقط کتاب نیست، کاغذ نیست ، معجزه از قرآن دیده اند. حواسمان به کتاب نورانی (نامه ی خدا) باشد💝 در نهایت، دعا میکنم که نور قرآن همیشه در زندگی ما بدرخشد و به قلب همه عزیزانمان آرامش و برکت هدیه دهد. بیایید با هم در این مسیر، با خواندن روزانه قرآن راه شهدا را را در دلهایمان زنده نگه داریم و با عمل به آموزه های قرآن دین اسلام را استوار تر کرده و به یاد امام زمان (عج)، در راه حق و حقیقت گام برداریم. 🌹🌹🌹 0 19 Zahra babazade 1404/1/10 قصه های خوب برای بچه های خوب (جلد3) مهدی آذریزدی 4.3 6 به نام خدای مهربان🌸 کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب جلد سوم نویسنده: مهدی آذریزدی رده سنی: ۱۰ تا ۱۸ سال 🌱🌱🌱🌱🌱 بعد از خواندن مشخصات کتاب با انگشتانم شمردم ۵ ...۶...۷...و۸! من ۸ سالمه ! "ماااماااان ماماااان روش نوشته ۱۰ تا ۱۸ سال." مادرم هم لبخندی زد و گفت : اشکال نداره اگر متوجه نشدی نخون وقتی جلدهای قبلی خوندی یعنی اینم می تونی 😊 و من با ۸ سال سن که هنوز فرق دست راست و چپم رو نمی دونستم ۳ جلد کتاب رو در دو هفته تمام کردم و حتی منتظر نموندم تا مادرم برام بخونه. یکی از داستان هاش که یادم نمیاد اسمش چی بود ۷ صفحه بود و من فکر می کردم وای من ۷ صفحه تو یه روز خوندم! یادم نمیره که کل فامیل رو مجبور کردم برام جایزه بگیرن😁😑 واقعا الان که نگاه می کنم و در اوقات فراغت دوباره میرم سراغ کتاب هایی که الان باید می خوندم و تو ۸ سالگی خوندم تازه معنی داستان رو می فهمم. اون زمان فقط دلم می خواست رو تاب قدیمی حیاط بشینم و بخونم و بخونم. روز جشن الفبا وقتی کلاس اول بودم رو ابرا سیر می کردم واقعا خوشحال بودم که می تونم بخونم. هنوزم با به خاطر آوردن اون روز احساس هیجان زدگی بهم دستم میده. در ضمن اضافه کنم که مادرم اون ۸ جلد کتاب رو قایم کرده بوده که دوسال بعد بهم بده ولی خب کنجکاوی یا شایدم فضولی من اجازه نداد و مادرم مجبور شد همون موقع کتاب ها رو بهم بده😂 خیلی خیلی ممنونم مامان جونم که الانم مثل بچگیم هستی و با سلیقه عالی ات واسم کتاب می خری.(آقا انصافا هدیه مامانا یه چیز دیگه است. من که هروقت کتابی که مادرم بهم داده خوندم پشیمون نشدم🌱✨️) کتاب بسیار آموزنده و عالی می باشد. 0 4 Zahra babazade 1403/12/2 سید حسن محمدعلی صمدی 5.0 1 بسم رب الشهداء کتاب بسیار عالی و زیبا این کتاب رو به مناسبت تشییع پیکر مطهر شهید مقاومت سید حسن نصرالله خوندم. گفتم یکم به اطلاعاتم اضافه بشه. واقعا باید با توجه و دقت کتاب هایی در این موضوع رو بخونیم و انصافا جای افتخار داره چنین قهرمانانی چه ایرانی و چه غیر ایرانی همه شون مایه افتخار مسلمانان و الگو گرفته از امام حسین (علیه السلام) هستند. جسم سید حسن یکشنبه ۵ اسفندماه تشییع میشه ولی روحش هنوز در مقاومت کنار حزب الله است.🇵🇸🇱🇧 سید حسن نصرالله: مقاومت را تا پیروزی کامل ادامه خواهیم داد. #انا_علی_العهد 0 21 Zahra babazade 1403/12/1 خطبه فدک محمد محمدی اشتهاردی 4.5 1 به نام خدا این کتاب ترجمه ی خطبه فدکیه هست که وسط درس زیر میز خوندمش توی ۱۵ دقیقه متاسفانه من به عنوان یه آدم (مثلا)مذهبی اصلا به این چیزها توجهی نداشتم ولی به سفارش معلم عزیزم رفتم سراغ این کتاب یکم بشینیم فکر کنیم تاحالا چندبار رفتیم سراغ اینجور کتابا ببینیم اهل بیت چی گفتن.... تقریبا خیلی از جاهاش رو به دلیل سرعت زیاد مطالعه نفهمیدم ولی خیلی قشنگ بود فکر می کنم باید یه بار دیگه بخونمش 2 26 Zahra babazade 1403/11/29 مناجات شعبانیه سیدمهدی شجاعی 4.7 5 بسم الله الرحمن الرحیم مگه از این مناجات زیبا زیباتر هم داریم؟ مخصوصا با این ترجمه ترجمه روان و زیبا 0 17 Zahra babazade 1403/11/28 قطاری که ایستگاه نداشت بهیچ آک 3.7 6 به نام خدا🌱🌹 این کتاب رو یکی از دوستانم که یکمی زیادی کودک درونش زنده است بهم هدیه داد و منم به خاطر تصویر جلد بامزه اش خیلی تفریحی شروع کردم به خوندن. ولی انتظار نداشتم آنقدر داستان هیجان انگیزی داشته باشه خیلی لحن طنز نداره و شاید اولش فکر کنید چه کتاب مسخره ای دیگه از تخیلات هم گذشته ولی باحال بود و داستانش آدم رو به خنده وادار می کرد. حتی منی که به نظرم کتاب های آبنبات ها هم خنده دار نیست و به قول دوستام خنثی ام😂 حالا خیلی هم کتاب بی محتوایی نیست تا اونجایی که من بین خنده هام فهمیدم این بود که یه روستایی هست که مسئولان شهر می خوان بیان یه بلایی سرش بیارن( که به دلیل اینکه مدتی از خوندن کتاب می گذره یادم نیست) و مردم روستا با هم متحد می شن و....از اینجور چیزا من دوست داشتم کشش داستان بیشتر باشه و واقعا جا داره 0 3 Zahra babazade 1403/11/28 علی لندی محدثه سادات طباطبایی 4.5 10 این کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم وافعا نمیدونم چرا رفتم سراغش ....فکر می کنم چون درباره علی لندی کنجکاوتر از اونی بودم که شنیده بودم و کتاب بیشتری پیدا نکردم و رفتم سراغ این کتاب تقریبا کودکانه.... داستان زندگی علی لندی مخصوصا پایانش(البته به اون نمیشه گفت پایان زندگی،بلکه تازه زندگی زیباش شروع شده)واقعا اشکم رو در آورد😢 0 4 Zahra babazade 1403/11/28 نوفل لوشاتو پایان غربت سیدمجید گل محمدی 4.8 1 به نام خدا این کتاب رو هم تو دهه ی فجر خوندم. داستان جالبی داشت. از وقتی که امام خمینی به پاریس و دهکده ای به اسم نوفل لوشاتو رفتند تا ۲۲ بهمن. کلا کتاب دوست داشتنی بود. مگه میشه کتابی از قهرمانان کشورت بخونی و خوشت نیاد؟! دوستش داشتم 🥰 0 2 Zahra babazade 1403/11/28 مادرم آسمان من است (مجموعه داستان) برای کلاس های چهارم و پنجم و ششم دبستان علیرضا شاهی 3.8 2 به نام خدا کتاب کوتاهی با هشت تا داستان مختصر و معمولی تنها چیزی که باعث شد بخرمش نویسنده اش بود که ظاهرا یک شهید نوجوان هست. کتاب خوبیه ولی برای سن و سال من ، نه ! مثلا ۱۰ ساله ها 0 2 Zahra babazade 1403/11/23 ادموند آمنه پازکی 4.3 14 بسم الله النور✨️ این یادداشت به مناسبت میلاد حضرت صاحب الزمان رو پس از گذشت ۲ سال و نیم از مطالعه کتاب ادموند می نویسم. این کتاب داستان زندگی یک جوان مسیحی هست که مسلمان میشه و اتفاقات جالبی براش می افته. چیزی که خود من رو به این کتاب جذب کرد عکس جلد بسیار جالبش بود که پشت سر تصویری که مثلا ادموند هست زمینه ی یک شهر هست و واقعا از انتخابم خوشحالم چون شخصیت ویژگی های اصلی داستان کاملا با من جور در میاد و از خوندنش خیلی لذت بردم😍 حالا جدا از همه اینها که سلیقه خود منه داستان خیلی تاثیر گذار و زیبایی داره هرچند از این دسته داستان ها همه مون زیاد شنیدیم و خوندیم که خیلی از مردم با دین های مختلف مسلمان میشن و هرکدوم هم داستان های زیبایی دارن ولی باید بگم این داستان متاسفانه واقعیت نداره (من که خودم خیلی نا امید شدم چون تو تمام داستان فکر می کردم واقعیه گفتم که اگر این کتاب رو می خونید اتفاقی مثل من براتون پیش نیاد🥲) نویسنده این کتاب خانم پازکی خیلی خوب فرایند داستان رو پیش بردن و از نظر من یه سری قسمت هاش فوق العاده بود💖💖💖 همچنین شخصیت های کتاب به خوبی توصیف شدن ولی من انتظار بیشتری داشتم ولی خب یک جاهایی ایراداتی هم داره مثلا از یه جاهایی به بعد کاملا مشخص بود که قراره چه اتفاقی بیفته. یکی از ویژگی های این کتاب اینه که داستان کاملا معمولی رو که خیلی عادی یه نفر از اون سر دنیا مسلمان میشه رو با خیلی چیزها تلفیق کرده و جذابیت خاصی به داستان داده. من دوست داشتم یکمی قسمت های عاشقانه اش بیشتر باشه....(ولی خب یه نفر نیست به من بگه مگه داره رمان عاشقانه می خونی؟!!!) و به نظرم می تونست بیشتر در مورد امام زمان(عج) نوشته بشه. من از چند چیز این کتاب خیلی خوشم اومد: ۱_ اولین مورد اینکه رمان قسمت های خوب، کم داره ولی تاثیر گذار زیبا هستند. ۲_ در کنار یک داستان جذاب و زیبا در مورد مهدویت به خوبی صحبت شده که البته جای بیشتر کار کردن هم داشت ۳_ اینکه قسمت های حساس و مضطرب کننده رو به خوبی توصیف کرده بود ۴_ خواب های بسییییار جذاب ادموند(البته نظر شخصی منه) ۵__ پایان بسیار زیبای کتاب🌸🌸🌸 به همه پیشنهاد می کنم این کتاب رو به اضافه ی جلد دومش بخونن واقعا ارزشش رو داره. در پایان سلام می دهیم به حضرت عشق حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) که قلب هایمان به عشق ایشان می تپد و یادمان باشد که ایشان بر همه کارهایمان ناظر هستند 🌱اللهم عجل لولیک الفرج 🌱 1 7 Zahra babazade 1403/11/22 نرگس رحیم مخدومی 4.4 14 بسم الله الرحمن الرحیم امروز روز ۲۲ بهمن بعد از اینکه از راهپیمایی بر گشتم صفحات آخر این کتاب رو تموم کردم به صورت خیلی اتفاقی از بین کتاب های در صف انتظار انتخابش کردم و در مورد روزهای آخر سال ۱۳۵۷ که منتهی به انقلاب اسلامی میشه هست.(البته من یک جلد دیگه اش رو خوندم که متاسفانه در بهخوان نبود!) واقعا غافلگیر شدم چون اصلا فکرشم نمی کردم که در این موضوع باشه نگارش کتاب با کتاب های دیگه متفاوته چون از زبان یک پسربچه روایت میشه. مثلا کارهایی که برای انقلاب تو مدرسه انجام می دادن و یا معلم هایی که به جرم مسلمان بودن به شهادت رسیدن😔😔😔 کتاب برای نوجوانان ۱۰ تا مثلا ۱۳ سال مناسبه ولی من نمیدونم چرا انقدر دوستش دارم🥰😍 با خط به خط کتاب می تونید تصور کنید که خودتون اونجا حضور دارین و توسط ناظم مدرسه کتک می خورید😉 یا یواشکی لای روزنامه اعلامیه مخفی می کنید و می فروشید و هر لحظه منتظرین ساواکی ها بگیرنتون! یکی از مواردی که در این کتاب بهش اشاره شده موضوع حجاب هست و اینکه چقدر دانش آموزان دختر به خاطر چادرشون از مدرسه اخراج شدن. با همه این تعریفات امتیاز ۴/۵ دادم چون دوست داشتم نویسنده یکم بیشتر خواننده کتاب رو تو ماجرا بچرخونه و یکم کشش بده مثلا معلوم نشد پدر شخصیت اصلی داستان چجوری آزاد شد؟! در نهایت به نظرم خیلی خوبه که کتاب های متنوع و زیادی در مورد روزهای قبل از انقلاب نوشته میشه و زحماتی رو که مردم این سرزمین متحمل شدند تا ما در آرامش زندگی کنیم به تصویر می کشه. پ.ن: شخصیت مورد علاقه من در کتاب ، فرحزاد ،معلم انگلیسی(با وجود اینکه بی حجاب هست ولی جدا از اینکه آخرش یکم حجابش رو بهتر میکنه وقتایی که بچه ها زبان انگلیسی داشتن من کلی حال میکردم 🤣) 0 3 Zahra babazade 1403/11/15 معلم فراری: بر اساس زندگی شهید محمدابراهیم همت جلد 2 رحیم مخدومی 4.3 12 «معلم فراری» دومین کتاب از مجموعه «قصه فرماندهان» به زندگی نامه داستانی شهید محمد ابراهیم همت پرداخته است. نویسنده در این کتاب زندگی شهید محمدابراهیم همت به تصویر کشیده. محمدابراهیم همت قبل از ورود به جبهه های دفاع مقدس شغل معلمی را برای خود برگزیده و در دوران دفاع مقدس نقش فرماندهی را عهده دار شد. پیشنهاد می کنم حتما بخونید 💖 0 9 Zahra babazade 1403/9/12 دلتنگ نباش!: شهید روح الله قربانی زینب مولایی 4.5 20 کتاب بسیار زیبا از زندگی شهید روح الله قربانی. به نظرم برای همه لازمه که کتاب های زندگی شهدا رو بخوانند و بدونن که اگر در حال حاضر در امنیت هستن مدیون چه کسانی هستن که از تمام زندگی شون گذشتن. 0 3 Zahra babazade 1403/8/14 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.4 54 بالاخره تموم کردم کلی از درسم زدم تا فقط بخونمش داستانش خیلی باحال بود ولی خیلی کوتاه بود. من خودم هر چی داستان جزئیات بیشتری داشته باشه بیشتر خوشم میاد ولی انگار الان داشتم خلاصه یک کتاب رو می خوندم. اسم کتاب خیلی آدم رو کنجکاو می کنه که وااای معبد زیر زمینی کجاست و ... حالا من نمیگم معبد زیر زمینی کجاست ولی داستان در مورد یه پسری هست که برای اینکه خودش رو به دایی اش ثابت کنه تا بتونه با دختردایی اش ازدواج کنه میره جبهه،درحالی که وقتی خون می بینه غش می کنه!! خیلی کتاب جذابی بود ولی هرکاری کردم نتونستم بیشتر از ۴ بهش بدم 0 11 Zahra babazade 1403/8/8 مردی به نام اوه فردریک بکمن 4.1 285 به نام خدا کتابی کاملا متفاوت با کتاب های دیگر در مورد پیرمردی وسواسی،تاکید می کنم "وسواسی" . که نوع ماشین افراد براش خیلی مهمه! و از جوانی بسیار قانون مدار و سخت گیر بوده و این اخلاقش بعد از مرگ همسرش که اسمش سونیا هست، بدتر میشه. و تصمیم میگیره که.....(خب بهتره نگم) ولی هربار که تلاش می کنه یه نفر مزاحمش میشه و با آدم های جدیدی روبرو میشه.... البته با تمام این ها خوش قلب و مهربونه اما سر سختی که از خودش نشون میده اجازه نمیده این رو متوجه بشید. نوع روایت کتاب به این شکل بود که یک فصل از زمان گذشته اوه رو تعریف می کرد و فصل بعدیش زمان حال رو میگه. با خط به خط کتاب احساس می کردم خودم اونجام و از دیوونه بازی های جیمی،پروانه ، پاتریک و ... می خندیدم و گاهی هم حتی بیشتر از خود اوه از دست مردهای پیراهن سفید حرص می خوردم!!! ولی با تمام این مزایا، به نظرم زیادی داستان کتاب طولانی بود. در کل کتاب خیلی جالبی بود و با کتاب های دیگه متفاوت بود. 0 4 Zahra babazade 1403/8/3 ناتا زهرا باقری 4.3 26 به نام خدا این کتاب در مورد یک دختره که به دلیل فقر، پدرش اون رو به عنوان برده می فروشه و بعد از ماجراهای طولانی و دردناک همسایه حضرت زهرا (س) میشه. داستان این کتاب از زمانی که حضرت محمد(ص) به پیامبری رسیده بودند تا شهادت حضرت فاطمه(س) رو روایت میکنه از زبان دختر سعد بن عباده(خوله) و کنیزش که شخصیت اصلی داستان هست گفته شده. من نوع روایت رو خیلی دوست داشتم چون با کتاب هایی که قبلا در این مورد خوندم متفاوت بود و برام خیلی جالب بود. معمولا آخر کتاب ها با یک پایان خوش تموم میشه ولی این کتاب خیلی تلخ بود چه پایانش و چه خود داستان کتاب. بعد از تموم شدنش با اینکه خیلی غمگین بود دلم نیومد کنارش بذارم، دوست داشتم از اول بخونمش چون اصلا فکر نمی کردم آخرش اینطوری بشه. مثل اینکه یه نعمتی داری و بعد از اینکه از دستش میدی تازه متوجه میشی، منم بعد تمام کردن این کتاب احساس کمبود کردم. آخر داستان با شهادت حضرت زهرا و مرگ شخصیت اصلی داستان تموم میشه و وقتی مصیبت های حضرت زهرا و بعد از شهادت ایشون داغ های حضرت علی(ع) رو می خونی حالت خیلی خراب میشه. من از همه بیشتر اونجایی خیلی غصه خوردم که در مسجد زنان همسایه حضرت زهرا (س)در مورد ایشون چیزهایی می گفتن و ماریه که می دونست همه چیزشان از دعای حضرت زهراست و شب ها با نور نماز حضرت فاطمه(س) در انبار خانه نماز می خواند نمی توانست تحمل کند. کتاب خیلی خیلی خوبی بود و ممکنه که اکثر ماجراهاش رو همه قبلا شنیده باشن ولی جالبه. 0 5 Zahra babazade 1403/7/20 مردی با آرزوهای دوربرد: روایتهایی از پدرموشکی ایران فائضه حدادی 4.2 22 بعد از خواندن این کتاب آدم تازه متوجه میشه که چه جور آدمیه. تازه می فهمه که چقدر کسانی بهتر از اون تو این کشور بودند... 0 7 Zahra babazade 1403/6/31 آبنبات دارچینی جلد 3 مهرداد صدقی 4.4 80 کتاب خیلی جالبی بود. بعضی از جاهاش رو با دوستام با هم خوندیم و حسابی خندیدیم. شخصیت ها رو خیلی خوب توصیف کرده بود به نظرم آخرش از همه قسمت هاش جالب تر بود. آخر هم محسن پسر خوبی نشد! شخصیت مورد علاقه من : ملیحه😄 2 3 Zahra babazade 1403/6/28 ادموند جلد 2 آمنه پازکی 4.3 2 بسم الله الرحمن الرحیم حدود ۳ سال پیش جلد اول این کتاب رو گرفتم و بارها و بارها خوندمش. با اینکه کتاب های زیادی در مورد مسیحیانی که مسلمان شدند خوندم ولی این یکی خیلی خیلی متفاوت بود و برای من خیلی جالب بود. البته در نهایت نا امیدی آخر کتاب متوجه شدم که داستانش واقعیت نداره. ولی من در کل داستان احساس می کردم که واقعیه. وقتی متوجه شدم جلد ۲ هم داره لحظه شماری می کردم که بخونمش. به خودم قول دادم برای اینکه دیرتر تموم بشه هرروز ۱۰ یا ۲۰ صفحه اش رو بخونم برای همین خوندنش خیلی طول کشید. همین الان هم که این یادداشت رو می نویسم صفحه های آخرش رو صدبار خوندم. اصلا دلم نميومد کتاب رو ببندم. بعضی از اتفاقات کاملا غیر منتظره بودن و خیلی جا خوردم.یعنی اصلا انتظارش رو نداشتم که شخصیت های کتاب چنین تصمیم هایی بگیرن.با هرجمله کتاب کاملا احساس میکردی خودت اونجا حضور داری و حتی شاید خودت یکی از اونایی. من خیلی از قسمت هاش رو حفظ کردم و هرچیزی که می بینم هیمنطوری ربطش میدم به این کتاب و کلا هر چی که میشه فکرم مشغول همین کتابه.البته باید بگم خیلی هم جای تعریف کردن نداره که من دارم تعریف می کنم چون ممکنه نظرها متفاوت باشه ولی من کلا خیلی به این کتاب علاقه دارم و نمی تونم خیلی ضعف هاش رو بگم.(مثلا این در جاهای مختلف کتاب از یک جمله چندبار استفاده شده یا اینکه من انتظار داشتم بعضی از جاهاش رو بیشتر توضیح بده خیلی هم میگن که این جور توضیح دادن های زیاد حوصله سر بره ولی من هرچی بیشتر به جزئیات پرداخته بشه بیشتر خوشم میاد.) ولی واقعا کتاب خوبیه. از چندنفر از دوستانم که این کتاب رو خوندم هم پرسیدم حتی یه نفرشون گفت که خیلی کتاب بدی بود و اصلا خوشم نیومد ولی من خودم خواندن این کتاب رو به شما پیشنهاد می کنم. حضرت عشق، کجایید؟ میگویند شما طرد شده و آواره اید؟می گویند مردم شما را نمیخواهند و جای خالی شما را در زندگی هایشان احساس نمی کنند،صدای هل من ناصر ینصرنی تان را نمی شنوند تا به سویتان بشتابند! شما را در زندان هوای نفسشان زندانی کرده اند تا ظهورشان را عقب بیندازند! ای کاش این مردم غافل می دانستند که چه پدر مهربانی را از خود رانده اند، ای کاش شما را آواره نکرده بودند.حضرت عشق ،تنها سه شب از خانه و اهل خانه ام دور مانده ام ، اما گویی عمری ست آنها را ندیده ام، چگونه است که از ابتدای عمرمان شما را ندیده ایم و هنوز قلبمان در سینه می تپد به دور از پدر آسمانی مهربانمان؟!حضرت عشق،بگویید کجایید تا با سر به سویتان بیایم...(بخشی از کتاب) 0 6