معرفی کتاب زایو اثر مصطفی رضایی

زایو

زایو

مصطفی رضایی و 1 نفر دیگر
3.9
214 نفر |
81 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

21

خوانده‌ام

501

خواهم خواند

82

شابک
9786009545087
تعداد صفحات
292
تاریخ انتشار
1399/7/12

توضیحات

        
خیلی عقیده دارند ساخت و انتشار این ویروس مرگبار، عمدا صورت گرفته. آن ها می گویند یک توطئه پشت قضیه است. می گویند از زمانی که جهان در آستانه انقلاب بزرگ قرار گرفت. این ویروس مشکوک گسترش یافت. اکنون در سال 2041 بیشتر کشورهای دنیا خطر را حس کرده و با تشکیل گروه های بین المللی، برای مبارزه با ویروس زایو در تلاش اند. در این میان وزارت نور جمهوری اسلامی ایران از یک ویروس شناس خبره به نام دکتر علی پارسا دعوت می کند تا در کی ماموریت ویژه برای کشف نمونه و خنثی سازی ویروس اقدام کند. او همراه یک گروه ویژه بین المللی به سرنخ و اطلاعات شگفت انگیزی دست پیدا می کند؛ اما در این مسیر حوادث و اتفاقات مرگباری پیش روی آنهاست...
.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به زایو

نمایش همه

پست‌های مرتبط به زایو

یادداشت‌ها

zahra shams

zahra shams

1401/2/13

          یک سال پیش زایو را خواندم.
زمان داستان مربوط به آینده است، زمانی که ماشین های پرنده مشغول به کار هستند، زمانی که یک ویروس در حال شیوع است.
شاید اگر چندسال پیش این کتاب را میخواندم یک درصدم هم این فکر به ذهنم خطور نمی کرد که ممکن روزی ماهم درگیر یک ویرویس کشنده و خطرناک شویم.
موضوع کتاب را به شخصه خیلی دوست داشتم(مثل قرنطینه)
سر این کتاب خیلی بحث کردیم و اصلی ترین مورد هم پردازش خیلی دقیق نوینسده بود که بنظرم کاملا موضوعی سلیقه ای ست. من به عنوان یک مخاطب از این حجم پردازش لذت می بردم و برایم آزاد دهنده نبود، چون قلم نویسنده خسته کننده نبود، اما از طرفی ممکن است برخی از مخاطبان به این موضوع اعتراض کنند و آن را یک نکته منفی در نظر بگیرند. انتخاب با شماست:)
از نظرم دلیل بعضی از نکات منفی داستان و عیب و ایراد هایش، بی تجربه بودن نویسنده بود، چون در کتاب های بعدیش اکثر این مشکلات حل و درست شده بودند.
پایان کتاب و رسیدن به هدف شخصیت ها، بی نظیر بود. لحظه به لحظه ی آن پر از نفس تنگی و تپش قلب بود و این نشان می دهد که نویسنده توانسته کارش را به درستی انجام دهد.
شاید این کتاب دارای یک سری نکات منفی باشد، اما مطمئن باشید ارزش خواندن را دارد:) مطمئن باشید
        

20

          سال 95 بود که تصمیم گرفتم «زایو» را بخوانم. آن زمان به تازگی چاپ شده‌بود و اسمش این طرف و آن طرف زیاد شنیده می‌شد. از طرفی چون به کتاب‌های علمی-تخیلی و فانتزی علاقه‌ی زیادی داشتم، خواندن یک کتاب علمی‌-تخیلی ایرانی برایم هیجان انگیز بود. این تصمیم تا تابستان 98 عملی نشد. تابستان 98 که بالاخره زایو را خواندم باورم نمی‌شد که قرار است اسفند همان سال بیشتر صحنه‌های کتاب را تجربه کنم.
«زایو» بیماری مهلکی است که در سال 1420 دنیا را درگیر خودش کرده‌است. است. دکتر پارسا متخصصی از ایران است که مامور می‌شود تا راه درمانی برای این بیماری پیدا کند. باقی داستان ماجرای جست و جوهای دکتر پارسا و تیم همراهش برای یافتن راه درمان و نجات دنیاست. بچه‌هایی که در روزگار کرونا این کتاب را می‌خوانند تعجب می‌کنند. لازم نیست برای آن‌ها فواید کتاب علمی تخیلی را زیاد توضیح بدهیم. خودشان کاملاً درک می‌کنند وقتی می‌گوییم «رمان علمی-تخیلی بخشی از آینده را از دریچه علم و تخیل نویسنده به ما نشان می‌دهد». باید برایشان توضیح بدهیم که نویسنده‌ی این کتاب‌ها پیشگو نیستند، بلکه حقایق علمی را گسترش می‌دهند و تصویری احتمالی از آینده را برای ما ترسیم می‌کنند و در مورد «زایو» این آینده خیلی زود به وقوع پیوسته‌است.
نمی‌توانم بگویم «زایو» کتاب فوق‌العاده‌ای است. چون این طور نیست. اما می‌توانم بگویم به عنوان اولین اثر از یک نویسنده جوان و همین طور به عنوان یکی از معدود اثرهای علمی تخیلی ایرانی کتاب خوبی است. 
اولین نقطه ضعف کتاب شاید همان شخصیت اصلی است، دکتر پارسا قرار است یک قهرمان باشد که دنیا را نجات می‌دهد. اما نه تنها شکل و شمایل یک قهرمان را ندارد که حتی نمی‌تواند یک شخصیت قوی و عمیق باشد. شخصیت‌های دیگر هم موجودات محوی هستند، هیچ‌کدام آن قدر دقیق پرداخته نشده‌اند و هیچ‌کدام به خاطر نمی‌مانند. برای جا افتادن بهتر می‌توانیم محافظ‌های دکتر پارسا را با محافظ‌ آرتمیس در مجموعه علمی تخیلی «آرتمیس فاول» مقایسه کنیم. «باتلر» محافظِ آرتمیس شخصیتی به پررنگی و عمیقی شخصیت اصلی است. نوجوانی نیست که آرتمیس‌فاول خوانده باشد و «باتلر» را نشناسد. اما نوجوان‌های «زایو» خوانده شخصیت‌های فرعی را چند سال بعد به خاطر می‌آورند؟ یا شخصیت اصلی را هم فراموش کرده‌اند؟
 دومین نقطه ضعف سرعت و ریتم اتفاقات داستان است، نویسنده حواسش نیست که صحنه‌ها باید سرعت و هیجان متناسبی داشته‌باشند. ما از صحنه‌های آرام توصیف و گفت و گو یکمرتبه به صحنه‌های درگیری و جنگ پرتاب می‌شویم و از هیچ‌کدام آن طور که باید لذت نمی‌بریم. در اولی حوصله‌مان سر می‌رود و در دومی به قدری سرعت وقوع اتفاقات زیاد است که خط داستان را گم می‌کنیم. مثل تظاهرات ناگهانی و سقوط دولت آمریکا که آن قدر سریع اتفاق می‌افتد که باید برگردیم و چند خط قبل را دوباره بخوانیم که مطمئن شویم آمریکا در پارگراف قبلی نابود شد. 
مساله بعدی تصویری که زایو از سال 1420 ارائه می‌دهد. تصویری تقریباً رویایی که حتی شاید معتقدین به انقلاب اسلامی را هم شگفت‌زده کند. نابودی اسرائیل و فروپاشی آمریکا مساله‌ای نیست که فقط در خیال ما اتفاق بیفتد. حتی تحلیل‌گران سیاسی جهان هم چنین چیزی را پیش‌بینی می‌کنند. اما مساله اینجاست که در زایو ماجرا خیلی ساده و ناگهانی اتفاق می‌افتد. نویسنده تلاشی نمی‌کند که برای ما شرح دهد چطور این تحولات جهانی به وقوع پیوسته و به همین خاطر خواننده چندان نمی‌تواند آن را باور کند و حتی تا حد زیادی برایش خنده‌دار می‌آید. اینکه خواننده چنین تصویری را باور نکند از ضعف بینش سیاسی او نیست، بلکه از ضعف نگارش کتاب است. چه بسا کتاب‌ها و فیلم‌هایی که تصاویر چندین برابر رویایی‌تر را ترسیم کرده‌اند و نسل‌های متمادی باورش کرده‌اند، چون از قوت پرداخت بهره‌مند بودند.
با همه‌ی این تفاسیر، «زایو» شروع خوبی برای داستان علمی تخیلی ایرانی است. «کرونا» هم فرصت درخشش دوباره به این کتاب داد. موقعیتی که می‌تواند سطح کتاب را از آنچه که بود بالاتر ببرد و چراغی برای ادامه‌ی مسیر تولید کتاب‌های علمی-تخیلی ایرانی باشد.
        

14

خب راستش ر
          خب راستش رو بخواهید کتاب قشنگی بود 
کتابی سرشار از امید و تلاش برای نجات دنیا که تصویری از آینده ای نه چندان دور را به رخمان می کشد 
ایده ی کلی داستان ایده جدیدی نبود اما آن فضای ایرانیزه شده در باب داستان تازگی خاصی داشت قلم نویسنده روان بود و بسیار تأثیر گذار .. شخصیت  پردازی خوبی داشت اما شاید شخصیت سازی آن باز هم جای کار داشته باشد فضا سازی خوبی هم داشت اما نیازمند خلاقیت بیشتری بود 
در دل همه وقایع داستان و زیبایی هایش یک نکته منفی وجود داشت آن هم تأکید نویسنده بر اغراق بود که  در تمامی داستان میشد شعارهایی از قبیل :ما خوبیم و آنها(کشورهای اروپایی وآمریکایی)خوب نیستند ؛ما میدانیم و آنها نمی دانند ؛ما بلدیم و آنها بلد نیستند و... را در یافت که البته با توجه به محتوای داستان و ایرانی بودن نویسنده شاید بتوان آن را عادی جلوه داد اما برای من کمی آزاردهنده و رو مخ بود همین باعث شد امتیاز من به آن به جای پنج از پنج ،۴/۵ از پنج باشد
راستی .... گول جلد کتاب را نخوریدچون بیماریی که در کتاب ذکر شده به هیچ وجه بازامبی مرتبط نیست و در اینجا هم با اغراق طراح جلد رو به رو هستیم💔 🤣

        

25

          ماجرایی شبیه به آن‌چه این روزها شاهد آن هستیم.
تاکنون فیلم‌های زیادی را شاهد بوده‌ایم که درآن ‌هااز شروع جنگی جهانی و غیرقابل کنترل و پایان جهان سخن گفته شده است؛ همچنین کتاب‌های زیادی و با ژانرهای مختلفی پیرامون آغار یک #جنگ_بیولوژیک و ویروسی در جهان نوشته شده است. 
یکی از کتاب‌های خوبی که در سال 1396 توسط انتشارات کتابستان به بازار عرضه شد، کتاب زایو است. 
نویسنده کتاب زایو یک جوان دهه شصتی است که خواسته است تا با یک موضوع جذاب، داستانی از آینده جهان را در دهه سوم از صده پانزدهم شمسی را برای کودکان و به ویژه نوجوانان به تصویر بکشد.
مصطفی رضایی در این رمان راوی دنیایی است که دیگر کشوری با نام اسرائیل وجود خارجی ندارد. جهانی که دیگر تحت سلطه امپریالیسم غربی نیست و کشوری مانند ایالات متحده آمریکا در حال دگرگونی و انقلاب است. در همین اثنا است که ویروسی بدون درمان در جهان با نام ZiO منتشر می‌شود که برای راحتی بیشتر در عامه مردم به ویروس زایو معروف می‌شود.
کتاب حاضر داستانی جذاب و ماجراجویانه‌ای را برای مخاطب نوجوان و خردسال خود روایت می‌کند و در نهایت با یک فرج و گشایش ملی به پایان می‌رسد.
خواندن این کتاب را برای افراد 8 تا 15 سال پیشنهاد می‌کنم.
        

0

          با زایو وقتی آشنا شدم که داشتم تو کتابخونه برادرم دنبال یه کتاب خوب می گشتم.جلد و ژانر کتاب نظرم رو جلب کرد، و وقتی مطمئن شدم می خوام بخونمش که برادرم گفت بعد از هری پاتر بهترین کتابی بود که خوانده. حقیقتش تا وسط های کتاب نمیفهمیدم برادرم این حرف رو از رو چیه این کتاب زده بود، ولی از اونجا داستان هی جذاب و جذاب تر شد. داستان درباره شرح سال ۲۰۴۱ بود و از پیشرفت و تغیرات دنیا مثل ماشین های پرنده، ربات های خانه دار، جمهوری اسلامی فلسطین و ... حرف زده بود. تا اینکه یه ویروس به اسم زایو(زی . ا.) همه گیر میشه و قدرت شیوع بالایی داره و مردم در عرض چند ساعت بعد از ابتلا به زایو خونشون تجزیه میشه و می میرند. دکتر پارسا که ۲ سال دنبال راهی برای شکست زایو بوده وقتی که میشنوه زایو داره به ایران نزدیک میشه نگران میشه و خلاصه طی یه اتفاقاتی مسئولیت نابود کردن ویروس به دوشش می افته.
در کل زایو مورد پسند من بود و الان شاید یکی از کتابایی باشه که نظرم رو خیلی به خودش جلب کرده و حتی شاید بعد از هری پاتر یکی از چند تا کتاب قشنگی بود که خوندم.
نکات منفی:
_خب داستان میتونست طولانی تر باشه چون اصل داستان و قسمت جذاب داستان کلا در عرض ۲۰ صفحه اتفاق افتاد.
_و نویسنده تلاش چندانی برای بیان احساسات شخصیت هاش نکرده بود.
مثلا وقتی که دکتر پارسا احساس دلتنگی می کرد من نتونستم درکش کنم.
_اولای کتاب خیلی باهاش همراه نمی شدم
        

4

Zahra babazade

Zahra babazade

10 ساعت پیش

بسم الله ا
          بسم الله الرحمن الرحیم🌱
کتاب زایو  یکی از بهترین کتاب هایی بود که خوندم. در این کتاب فضای جذابی از ۱۶ سال آینده به تصویر کشیده شده بود؛ کاملا متناقض با تصوری که خیلی هایمان از آینده داریم. همراه تک تک شخصیت های داستان  یک هفته زندگی کردم. به شوخی هایشان خندیدم و گاهی گریه کردم و ناامید شدم....
زایو نکات مثبت زیادی داشت مانند: (هشدار فاش شدن)
*اشاره به موضوع فلسطین و نابودی اسرائیل.(از این لحاظ خیلی خوب بود یعنی بخشی از داستان کلا در فلسطین بود💝)
* تهران بدون آلودگی و با خانه های بسیار جذاب🤩😅
* اکثر مردم در دنیا مسلمان شدند و انقلاب بزرگی در آمریکا شکل گرفت.
* و به نظرم نقطه عطف کتاب خود شخصیت دکتر پارسا بود. مصمم در تصمیمات، دانشمند، و همه ی ویژگی هایی که نیاز بود تا از او یک چهره علمی ایرانی بسازد و در کنار اینها، خاکی  کنار مردم و مهربان برای خانواده اش. توصیف خانواده دکتر پارسا کاملا ایرانی بود. یعنی اینطوری بود که خدمتکار خونه ربات بود ولی دکتر پارسا با آهنگ رادیو ورزش می کرد🫠🥲
و‌‌ نکات مثبت دیگر...
در کل موضوع کتاب ترکیب جالبی از خیال و واقعیت بود. منظورم اینه که یه بخشی از اتفاقات مثل نابودی اسرائیل رو ما قطعا اعتقاد داریم که اتفاق می افته.
🌹🌹🌹
و می رسیم به نکات منفی.
متاسفانه کتاب توضیحات خیلی زیادی داشت‌. البته به نظرم یه بخشی ازش لازمه چون من به عنوان خواننده‌ داستان باید بدونم این فضایی که نویسنده از آینده رسم کرده دقیقا چه شکلیه. اما کسانی که کتاب رو مطالعه کردند متوجه منظورم می شوند. واقعا خیلی با جزئیات بود و مقداری خسته کننده! ولی اتفاقات داستان این موضوع رو پوشش می داد.
بحث بعدی که خیلی می زد توی ذوق آدم، و انصافا حیف شد کتاب به این خوبی، این بود که نویسنده در جملات و خصوصا دیالوگ ها از کلمات ادبی و محاوره ای با هم استفاده کرده بود!
خب تمام شد.
ولی یک انتقاد خیلی مهم ....واقعا اسم بچه های دکتر پارسا به هم نمی اومد😂 خیلی سر این موضوع حرص خوردم😮‍💨
انصافا جا نداشت ۲ امتیاز برای همین کم می کردم؟😅😅
قضاوت با شما : آرش ، مهدی،  ایران...
تشکر که متن بی معنی من را تا انتها مطالعه کردید🙏
        

8

3