یادداشت‌های نرگس🐚 (77)

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/3/31

🖊 این کتا
          🖊 این کتاب مجموعه‌ای مهم از روش‌های مختلف پژوهش کیفی است. نویسنده اصلی آن، دکتر ذکایی، از اساتید برتر جامعه‌شناسی در دانشگاه علامه و کشور هستند و نام ایشان به تنهایی ارزش کار را بالا می‌برد.
🖊  کتاب علاوه بر مقدمه آقای دکتر، شامل فصل‌های زیر است:
▪︎مسئله و مسئله‌مندسازی (چیستی مسئله و...)
▪︎مهارت‌های ارتباطی در پژوهش کیفی (مهارت‌هایی برای محقق)
▪︎تحلیل مضمونی 
▪︎نظریه مبنایی
▪︎روش تحلیل پدیدارشناسی
▪︎روایتگری (روایت شناسی و تحلیل روایت)
▪︎اتوبیوگرافی (تاریخچه و پشتوانه نظری و استراتژی)
▪︎مردم‌نگاری
▪︎نگارش و ارزیابی پژوهش کیفی
🖊چرا یک ستاره کم کردم؟ به عنوان یک دانشجو نیاز داشتم در بعضی عناوین، تعریف‌های ساده‌تر و توضیحات مفصل‌تری ببینم نه فقط عین ترجمه نظریه پردازان و ... را.
🖊پ.ن: عکس‌ مربوط به آخرین جلسه از کلاس خانم دکتر زردار، مدرس این کتاب و کلاس روش پژوهش کیفی، است. آخرین کلاس دوره کارشناسی در دانشگاه عزیزم؛ دانشگاه علامه طباطبایی :)
        

15

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/3/20

🚯 این داس
        🚯 این داستان درمورد لوکاس است. مرد درونگرا و گیمری که معتقد است: شادی= گیم + پَدتای + تنهایی. همه چیز خوب است تا وقتی زنگ خانه‌اش به صدا در می‌آید. و دوباره به صدا در می‌آید. و چندبار دیگر هم به صدا در می‌آید. در حقیقت یک ماهیتابه قدیمی باعث می‌شود از بازی‌اش بماند، فرشته شود، عضو هیأت مدیره شود، در فیسبوک پست بذارد و به کما برود.
🚯 بکمن، با نگاهی طنز به تقابل سنت و مدرنیته و جهان معاصر می‌پردازد.
🚯 شخصیت‌سازی و گره داستان پختگی سایر آثار بکمن رو نداشت، اما بازهم دوست‌داشتنی و برای من قابل همذات‌پنداری بود.
🚯 طنز داستان در فصل ۷ و ۸ و ۹ به اوج خودش می‌رسه. سر این ۳فصل خیلی خندیدم.
🚯 کل داستان کتاب، مثل خواب‌هام بود. عجیب، خنده‌دار و مملو از اتفاقات غیرمنطقی اما قابل توجیه😳🤷‍♀️
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

29

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/3/13

🧝‍♂ تالکی
          🧝‍♂ تالکین نابغه نمادسازی است. سه‌گانه را که می‌خوانید، با جهان خودمان مواجه می‌شوید. همه چیز با احوالات کنونی ما قابل تطبیق است...
🧝‍♂️ جلد اول از سه‌گانه ارباب حلقه‌ها. این جلد باید بعد از کتاب هابیت خوانده شود. جلد دوم: دو برج - جلد سوم: بازگشت پادشاه
🧝‍♂️ حالا بیلبو (هابیت محبوب ما) پا به کهنسالی گذاشته و قصد دارد آخرین روزهای عمرش را در ریوندل بگذراند. بیلبو همه اموالش را تقسیم می‌کند و ارزشمندترین‌ آنها را برای پسرخوانده‌اش، فرودو می‌گذارد. ارزشمندترین و سیاه‌ترین دارایی جهان. حلقه یگانه. حلقه قدرت.
اما سیاهی‌ها دوباره درحال جان گرفتن هستند. جادوگر سفید هم به آنها پیوسته و سائورون (شر مطلق) بدنبال بازیابی قدرت خودش است. به دنبال لشکرسازی. به دنبال حلقه!
گندالف(جادوگر خاکستری)، فرودو طفلک را تشویق می‌کند همراه با دوستان معتمد خود مسیری را برای خارج کردن حلقه از شایِر در پیش بگیرد تا دوباره به آنها بپیوندد و قدم بعدی را مشخص کند. اما در این راه آنها به هر چیزی بر می‌خورند جز جادوگر ما.
⚠️از اینجا به بعد کمی اسپویل داریم⚠️
🧝‍♂️ داستان فراتر از خلاصه‌ای که نوشتم پیش خواهد رفت. فرودو، دوستان و متحدان جدیدی را خواهد شناخت و در راه نابودسازی حلقه، به گروه یاران حلقه خواهد پیوست.
🧝‍♂ این جلد هم مملو از توصیفات ریز و جزئی، حوادث متعدد، شخصیت‌ها و مکان‌های فراوان است. تالکین برای اولین بار به میزان بسیار کمی، داستان عاشقانه وارد کتاب می‌کند. البته در چند اشاره و جمله کوتاه.
🧝‍♂ این جلد شروع حضور آراگورن است. آراگورن، منجی وعده‌ داده شده است. پادشاهِ پادشاهان!کسی که باید رهبری را دست بگیرد و جهان را از وجود سیاهی‌ها پاک کند. (من آراگورن رو از همه شخصیت‌های جهان تالکین، بیشتر دوستدارم. به نظرم "ویگو مورتنسن" تو فیلم، شاهکار بازی کرده و بهترین انتخاب برای آراگورن بود)
        

14

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/2/31

✒ آوینی را
          ✒ آوینی را باید از آوینی جویید! به یادداشت‌های زیرکتاب‌ها و ... اکتفا نکنید که گاهی پر از سوگیری و حتی غلط است.
✒ سومین (آخرین) جلد از مجموعه آیینه جادو.
✒ این کتاب را هم (مثل جلد دوم) خود شهید مستقیم ننوشته. کتاب مجموعه‌ای است از سخنرانی‌، مقاله و مصاحبه‌های شهید.
✒ خواندن این کتاب برای اهالی هنر/سینما/ارتباطات و رسانه واجب است.
✒ چیزی که بیشتر از هرچیز در این کتاب به چشم می‌خورد، بحث‌های فلسفی درمورد سینما، مخاطب، جریان روشنفکری در ایران و تکنولوژی است.
✒ خواندن این کتاب اگرچه مثل باقلوا شیرین است، اما ساده نیست. فهم مطالب نیاز به تکرار و تأمل خاصی دارد.
✒ عناوین فصل‌های کتاب به این شرح است: سینما و مردم/ کدام سینما؟/ سینما، مخاطب/ سینما هنر محض نیست/ سینما، تکنولوژی و.../ تکنیک در سینما/ نگاهی دوباره به "روایت فتح"/ واقعیت در سینمای مستند/ یک تجربه ماندگار/ جايگاه فیلم کوتاه در سینمای ایران/ درباره سینمای کودک/ سینما و هویت دینی دفاع مقدس/ گزارشی شتابزده درباره سینمای پاکستان
✒ درنهایت باید بگویم یک مقاله از این شهید بزرگوار، بیشتر از یک ترم آکادمیک عمق، دانش و ارزش دارد.

        

23

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/2/30

          ■ قبل از هرچیز، یک نکته‌ای رو باید بگم. من اصلا به اینکه "همه باید متن‌های نخبگانی بخونن؛ هر متنی جز متن‌های فلان نویسنده روسی یا فلان روشنفکر پست‌مدرن آمریکایی پَست و بی‌ارزش هستن و..." باور ندارم. منتها از اون طرف به شدت معتقدم همچین متن‌هایی رو هیچ‌کس نباید بخونه. خصوصا نوجوان‌ها.
■ موقعی سراغ این کتاب رفتم که فکر می‌کردم مو لای درز لیست‌ها و گزارشات کتابی نیویورک‌تایمز نمی‌ره. نسخه فارسی رو بعد از چند فصل رها کرده بودم. گفتم شاید اصل ماجرا در نسخه انگلیسی باشه. عملا هیچ خبری نبود. یعنی بودها منتها چیزی که ارزش خبر شدن رو داشته باشه، نبود. این کتاب رو هم نتونستم کامل بخونم.
■ کتاب به شدت زرد و کلیشه‌ای است. هیچ‌چیز عمق نداره خصوصا شخصیت‌ها، به ویژه شخصیت‌ مرد اصلی. کلی سوراخ‌سنبه‌های محتوایی و فرمی هم با ملات اروتیک پوشانده شده. عملا درحد اکثر داستان‌های اپلیکیشن Wattpad و چیزهای شبیه اونه.
■ متوجهم گاهی دل آدم یه داستان ساده و گوگولی عاشقانه می‌خواد که فقط ذهن آروم بشه. منتها به نظرم می‌شه اون موقع هم نویسنده‌ و متن‌های بهتری پیدا کرد.
■ یه رشته متن کوتاه نوشتم درمورد کتاب خانم هوور و امثالهم. از کانال تلگرامم قابل دسترسی هست.
        

21

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/1/24

📹 درد اها
          📹 درد اهالی فوعه با این چند بند مداحی آقای مطیعی گره خورده: "جرم ما اينجا، عشق مولا بود / اين نه جرم ما، جرم زهرا بود/.../محاسنم به خون سر خضاب شه؛ فدا سرت /.../ حُب علی تقاصش اینه / دلم خوشه آقام می‌بینه..." 
📹  جمیل الشیخ، دانشجوی اهل فوعه (منطقه شیعه‌نشین سوریه) است که در ابتدای بحران‌های سال ۲۰۱۱ سوریه، از ایران به وطنش باز می‌گردد و با شبکه العالم وارد همکاری می‌شود. خاص بودن تجربیات این سوژه بدلیل حضور او در محاصره فوعه و ارسال گزارش از منطقه محاصره شده است.
📹 این کتاب را خیلی اتفاقی در نمایشگاه کتاب سال ۱۴۰۳ دیدم و، بدلیل رشته تحصیلی و علایقم به حوزه رسانه، خریدمش. از آن موقع تا الان خواندنش را به تاخیر انداخته بودم چون دل خوشی از این ژانر خصوصا از نوع تالیفیش نداشتم. اما به جرات می‌توانم بگویم جزو بهترین زندگی‌نامه‌هایی بود که از نوجوانی تا الان خوانده‌ام. 
📹 ادبیات نویسنده خیلی روان بود. مشخصا نویسنده تلاش کرده بود فقط شنونده باشد، سوگیری‌اش را کاهش بدهد و کمترین دست را در خاطرات سوژه ببرد.
البته گاهی نکاتی در پاورقی ذکر می‌شد که به نظرم بجا و مناسب بود.
📹 کتاب، علاوه بر مقدمه نویسنده، شامل ۵ بخش است. در این ۵ بخش ما از تولد سوژه را داریم تا لحظه‌ای که، به اجبار، از فوعه خارج می‌شوند.
📹 همانطور که برای خواندن و فهمیدن این کتاب نیازی به دانش عمیقی از مسائل سوریه ندارید، صرفا به این کتاب هم نمی‌توانید به عنوان یک کتاب جامع از مسائل سوریه و منطقه تکیه کنید.
📹 آیا کتاب را به نوجوانان زیر ۱۵سال توصیه می‌کنم؟ خیر! به نوجوان ۱۵ تا ۱۸ سال چی؟ بستگی به مخاطب دارد.
📹 در نهایت کتاب را به راحتی و در زمان کوتاهی خواندم. همراه با جمیل الشیخ و خانواده‌اش گریه کردم، حرص خوردم، خندیدم، ترسیدم و حقیقتا با آنها زندگی کردم. امیدوارم هر کجا هستند، خداوند حافظ آنها باشد و روزی بی هیچ ترس و نگرانی به وطن خود برگردند.
        

33

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/1/13

🧙‍♂️ گاهی
          🧙‍♂️ گاهی هنگام مطالعه بعضی کتاب‌ها، احساس می‌کنم تمام مشکلاتم حل شده‌اند و شادترین انسان جهانم. در این یک ماه که به چشمانم اجازه دادم کلمات تالکین، به زبان خودش، را بنوشند؛ بی‌شک خوشبخت‌ترین موجود عالم بودم.
🧙‍♂️ متن کتاب (برای افراد با دانش انگلیسی متوسط به بالا)، روان و شیرین است. اصلا می‌توانی روی جملات موج‌سواری کنی.
🧙‍♂️مدل ادبیات تالکین و زاویه‌دیدِ روایتی که استفاده می‌کند، سنتی است. یعنی یک راوی مجزا از شخصیت‌ها وجود دارد، مستقیم با خواننده هم‌کلام می‌شود و خواننده را مخاطب قرار می‌دهد. امروزه کمتر از این سبک استفاده می‌شود. اساتیدی که من پیش آنها نویسندگی را یادگرفتم، این سبک را نمی‌پسندیدند. اما به نظر من اگر درست اجرا بشود، شیرین‌ترین حالت روایت و تجلی حقیقی قصه‌گویی است. این مدت احساس می‌کردم تالکین پدربزرگم است و می‌خواهد خاطرات دوران جوانی‌اش را برایم بگوید!

🧙‍♂️ و اما درمورد خود کتاب: ابتدا باید بدانید که تالکین در زمان حیات خود، یک جهان فانتزی کامل خلق کرد. جهانی که روز اول خلقت، انواع نژاد و خطوط و زبان، سرزمین های متعدد و افتان و خیزان دارد. جهانی با تاریخچه کامل و دقیق. بعدا یک پست مفصل خواهم نوشت. ان‌شاالله.
🧙‍♂️ داستان هابیت، یکی از ماجراهای مهم این جهان است. سال‌هاست که از فروپاشی حکومت باشکوه دورف‌ها در اره‌بور می‌گذرد. اتفاقات شومی آرام آرام در حال وقوع است که به چشم هر کسی نمی‌آید. سیاهی‌هایی که قبلا شکست خورده بودند، در حال بازگشت هستند. در این میان شاهزاده دورف‌ها، ثورین سپر بلوطی، قصد بازپس‌گیری سرزمین خود را می‌کند. گروهی از دورف‌ها آماده می‌شوند تا خانه و ثروت خود را با کمک جادوگر معروفی به نام گَندالف پس بگیرند. اما این گروه یک نیرو کم دارد. یک عیار.
اینجاست که هابیت جوان ما وارد داستان می‌شود. (هرچند که خودش هم اوائل داستان از این اتفاق خبر ندارد) هابیتی که دلبسته زندگی آسوده خود است. نه از آنچه در جهان می‌گذرد خبر دارد، نه می‌داند عیاری چیست. این داستان، ماجرای هابیتی به نام بیلبو بَگینز است که یک قهرمان شد. این کتاب را باید قبل از سه‌گانه ارباب‌حلقه‌ها بخوانید. بهترین حالت این است که این کتاب را پیش از هر کتابی دیگری که تالکین درمورد این جهان نوشته بخوانید.
🧙‍♂️ عاشقانه شعر The Misty Mountains را دوست دارم. اکیدا توصیه می‌کنم برید در یوتیوب/اسپاتیفای و کاور Geoff Castellucci از این شعر رو گوش بدید.
🧙‍♂️ خلاصه که اگر زبان انگلیسی‌تان خوب است و می‌خواهید حالتان با خواندن کتابی خوب شود، اوصیکم!
🧙‍♂️ یادداشتی هم برای نسخه فارسی نوشته‌ام (از بخش یادداشت‌های صفحه می‌تونید پیداش کنید) که کمی با این یکی متفاوت است. خواندنش بد نیست، خصوصا برای دوستداران فیلم‌های این مجموعه :)
        

28

نرگس🐚

نرگس🐚

1404/1/13

🧙‍♂️ نتیج
          🧙‍♂️ نتیجه تمام آنچه در ادامه خواهم گفت، این است: تالکین را بخوانید، نه با چشم سر بلکه با دل و جان. خواندش اما و اگر ندارد.
تالکین نیازی به اضافه‌گویی و تعریفات من ندارد. خودش آنقدر بزرگ است که فقط نامش برای خرید یک کامیون کتاب کافی است. اما اجازه بدهید چند خط در مورد این کتاب بنوسیم.
🧙‍♂️ ابتدا باید بدانید که تالکین در زمان حیات خود، یک جهان فانتزی کامل خلق کرد. جهانی که روز اول خلقت، انواع نژاد و خطوط و زبان، سرزمین های متعدد و افتان و خیزان دارد. جهانی با تاریخچه کامل و دقیق. بعدا یک پست مفصل خواهم نوشت. ان‌شاالله.
🧙‍♂️ داستان هابیت، یکی از ماجراهای مهم این جهان است. سال‌هاست که از فروپاشی حکومت باشکوه دورف‌ها در اره‌بور می‌گذرد. اتفاقات شومی آرام آرام در حال وقوع است که به چشم هر کسی نمی‌آید. سیاهی‌هایی که قبلا شکست خورده بودند، در حال بازگشت هستند. در این میان، شاهزاده دورف‌ها، ثورین سپر بلوطی، قصد بازپس‌گیری سرزمین خود را می‌کند. گروهی از دورف‌ها آماده می‌شوند تا خانه و ثروت خود را با کمک جادوگر معروفی به نام گَندالف پس بگیرند. اما این گروه یک نیرو کم دارد. یک عیار.
اینجاست که هابیت جوان ما وارد داستان می‌شود. (هرچند که خودش هم اوائل داستان از این اتفاق خبر ندارد) هابیتی که دلبسته زندگی آسوده خود است. نه از آنچه در جهان می‌گذرد خبر دارد، نه می‌داند عیاری چیست. این داستان، ماجرای هابیتی به نام بیلبو بَگینز است که یک قهرمان شد. این کتاب را باید قبل از سه‌گانه ارباب‌حلقه‌ها بخوانید. بهترین حالت این است که این کتاب را پیش از هر کتابی دیگری که تالکین درمورد این جهان نوشته بخوانید.

⚠️️بخش بعدی یادداشت یک کوچولو اسپویل دارد و مخصوص عاشقان سینما و فیلم‌های این اثر است.
🧙‍♂️یکی از تفاوت های بزرگ کتاب و سه‌گانه سینمایی هابیت، نوع پرداخت به شخصیت ثورین است. ثورین در کتاب آنقدری مرکز توجه نیست که در فیلم نورافکن رویش روشن شده. اما همانقدر هم که ازش صحبت شده، رهبری با کفایت و کمالات نشان داده می‌شود. برعکس فیلم، ثورین مشکل کنترل خشم ندارد. صبور و دقیق است. در لحظه حمله ارتش آزوگ، از همان ابتدا گروهش را به میدان نبرد می‌برد و مانند فیلم، درگیری‌های دراماتیک ندارد.
هرچند تو فیلم‌ها هم دوست داشتنی است و صحنه مرگش، از دراماتیک‌ترین سکانس‌های سینما است؛ اما کتاب بازنمایی بسیار بسیار مثبت و سفیدتری از او دارد.
🧙‍♂️ برعکس، کاراکتر بیلبو تقریبا عالی درآمده. هرچند کمی روی شجاعت و سرعت تغییر و تحولاتش غلو سینمایی شده.
تفاوت‌های دیگری هم وجود دارد اما در کل اقتباس‌های سینمایی هابیت و ارباب حلقه ها جزو بهترین فیلمهای سینمایی جهان است.🤌
🧙‍♂️ این ترجمه (رضا علیزاده از نشر روزنه) جزو بهترین ترجمه‌های فارسی تاریخ است. روان، زیبا و دقیق.
این کتاب را در نوجوانی خواندم و اخیرا کتاب زبان اصلی، چاپ خود انتشارات تالکین، را بازخوانی کردم.
🧙‍♂️ این متن را اینجا تمام می‌کنم. یک یادداشت هم برای نسخه زبان اصلی نوشته‌ام که کمی با این یادداشت متفاوت خواهد بود. (از بخش یادداشت‌های صفحه می‌تونید پیداش کنید) آن را هم بخوانید بدک نیست ؛)
        

22

نرگس🐚

نرگس🐚

1403/12/19

          🧳 این کتاب شامل ۱۵ ناداستان از تجربیات زیسته نویسنده در سفرهایش است. هر کدام در دلش روحیات و اعتقادات نویسنده را به ما نشان می‌دهد.
🧳 از بین این ۱۵ روایت، ۴تایشان را خیلی خیلی دوستداشتم. با خواندنشان هم‌زمان اشک ریختم و خندیدم. (روایت اول، دوم، سوم و دوازدهم). ۲تا از روایت‌ها هم برای بسیار قابل تامل و جالب بودند. دوستدارم بیشتر درموردشان فکر کنم. (روایت دهم و پانزدهم). بقیه را دوست نداشتم.
🧳 قلم نویسنده برایم شیوا دوست‌داشتنی بود.
🧳 بیش‌ از نصف روایت‌های کتاب را دوست نداشتم. چرا؟ شاید  چون سوگیری، زاویه دید و یا اصلا دغدغه نویسنده را نمی‌پسندیدم. روایت‌ها را می‌خواندم چون می‌خواهم جهان را با عینک‌های متعددی ببینم. دوستدارم به POVای‌های متعددی  اجازه بدهم که حرفشان را برایم بزنند. شاید عجیب باشد وقتی می‌گویم با وجود این شیفتگی که نسبت به فرهنگ‌ها و نگاه‌های متفاوت دارم، آدمی نیستم که هر نگاه و حرفی را محترم بشمارم. اهل دعوا گرفتن نیستم. به هر اعتقادی اجازه می‌دهم برایم خودنمایی کند، اما به خودم یاد داده‌ام هر نظر و نگاهی محترم نیست. همین باعث شد روایات را دانه‌دانه بخوانم اما درنهایت از ۹تایشان به هیچ عنوان لذت نبرم. نمی‌دانم چرا این همه حرف زدم و نوشتم‌. می‌توانستم خلاصه بگویم ۹تا روایت را دوست نداشتم. به گمانم دلم برای نوشتن تنگ شده... بگذریم.
🧳 از خانم الیاسی متشکرم. خواندن کتاب‌شان برایم بسیار مفید و تاحدودی لذت‌بخش بود 😊
        

20

نرگس🐚

نرگس🐚

1403/12/12

          🏛 این کتاب اولین جلد از مجموعه "قهرمانان کوه المپ" و مجموعه‌ای مربوط و در ادامه سری "داستان‌های پرسی جکسون" است.
🏛 شخصیت خود پرسی جکسون در این کتاب حضور ندارد پس اگر کاراکتر خود پرسی رو دوستدارید بدانید و آگاه باشید در این جلد قرار نیست باهاش روبرو شوید.
🏛 پرسی جکسون را دوران راهنمایی صرفا بخاطر محبوبیت زیادش خیلی جسته و گریخته خوانده بودم، همان موقع هم، با وجود علاقه‌ام به داستان‌های اساطیری، خیلی از کتاب خوشم نیامد. قلم نویسنده هیچ ویژگی خاص و تحسین برانگیزی (جز سادگی) ندارد.
🏛 شخصیت سازی و خلق جهان نویسنده پر از ایرادات فنی و محتوایی است. اساسا نویسنده باید چارچوب منطقی و فکت‌های شخصیت‌ها/جهان خود را آرام آرام به مخاطب معرفی کند. اصطلاحا می‌گویند باید با مخاطب قرار‌مدارهای خود را بگذارد و از آن تخطی نکند. این ویژگی در داستان‌های غیرفانتزی هم واجب است چه رسد به  داستان‌های اساطیری و فانتزی. بزرگترین ایراد این مجموعه هم همین موضوع بود. برای مثال شخصیت‌ها ناگهان در آسمان و زمین یک شهر واقعی شروع به مبارزه می‌کردند یا با تاکسی می‌توانستند به میدان نبرد بروند اما هیچ چیز درمورد نسبت مردم عادی با این نیمه‌ایزد‌ها مشخص نمی‌شود. اصلا معلوم نیست مرز جهان اساطیری کجاست و...
🏛 قلم نویسنده بیش از اندازه ساده است. تاحدی باعث می‌شود سرعت خوانش مجموعه برای مخاطب بالا برود اما این سادگی گاهی تنه‌به‌تنه خام بودن می‌زند. برای مثال نویسنده با دم‌دستی‌ترین واژگان و جملات بارها به تکرار یک موضوع بدیهی داستان می‌پردازد. (مثلا ما تا فصل‌های پایانی شاهد تکرار مداوم این موضوع هستیم که جیسون حافظه خود را از دست داده. موضوعی که به اندازه کافی چند فصل اول درموردش صحبت شد)
🏛 کتاب مملو از اتفاقات و پستی‌بلندی بود منتها اتفاقات برای من خیلی جالب یا هیجان‌انگیز نبودند.
🏛 برعکس آثاری مثل هری‌پاتر یا شاهکاری مثل ارباب حلقه‌ها که در هر بازه سنی جذابیت زیادی برای اکثریت افراد دارد، این کتاب به شدت نوجوانانه است. احتمالا بچه‌های ۱۲-۱۳ ساله خیلی باهاش کیف بکنند اما بعد از این سن جذابیتش را از دست می‌دهد.
🏛 بعید است که جلدهای بعدی را بخوانم.
        

17