یادداشتهای نرگس🐚 (77)
1404/3/20

🚯 این داستان درمورد لوکاس است. مرد درونگرا و گیمری که معتقد است: شادی= گیم + پَدتای + تنهایی. همه چیز خوب است تا وقتی زنگ خانهاش به صدا در میآید. و دوباره به صدا در میآید. و چندبار دیگر هم به صدا در میآید. در حقیقت یک ماهیتابه قدیمی باعث میشود از بازیاش بماند، فرشته شود، عضو هیأت مدیره شود، در فیسبوک پست بذارد و به کما برود. 🚯 بکمن، با نگاهی طنز به تقابل سنت و مدرنیته و جهان معاصر میپردازد. 🚯 شخصیتسازی و گره داستان پختگی سایر آثار بکمن رو نداشت، اما بازهم دوستداشتنی و برای من قابل همذاتپنداری بود. 🚯 طنز داستان در فصل ۷ و ۸ و ۹ به اوج خودش میرسه. سر این ۳فصل خیلی خندیدم. 🚯 کل داستان کتاب، مثل خوابهام بود. عجیب، خندهدار و مملو از اتفاقات غیرمنطقی اما قابل توجیه😳🤷♀️
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.