معرفی کتاب دخیل عشق اثر مریم بصیری

دخیل عشق

دخیل عشق

3.2
70 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

178

خواهم خواند

19

شابک
9789649734262
تعداد صفحات
360
تاریخ انتشار
1396/8/10

توضیحات

        
آن قدر می رود تا به حرم برسد. دلش گرفته؛ دلش به اندازه تمام دنیا گرفته است. هیچ چیز هم در دنیا نمی تواند مانند زار زدن در ایوان طلا حالش را جا بیاورد. هیچ چیز به اندازه گره زدن انگشتان بر گره مشبک های ضریح نمی تواند آرامش کند. هیچ چیز به اندازه به سر کشیدن چادر سپید و نقطه ای در میان ردیف های نماز زنان شدن، نمی توان از شدت فشاری که روی قلبش سنگینی می کند، بکاهد. سبک می شود؛ مانند پرهای همه کبوترهایی که از بالای سرش پر می کشند و روی گنبد طلایی سقاخانه می نشینند.

      

لیست‌های مرتبط به دخیل عشق

نمایش همه
لولیتادخیل عشقمستوری

هرگز نخواهم خواند!

4 کتاب

به نظرم بهخوان باید یه قفسه هم اضافه کنه با همین عنوان. مگه چندتا کتاب می‌تونیم تو عمرمون بخونیم که این وسط بعضیاش بی‌فایده باشه؟ این لیست رو به مرور تکمیل می‌کنم. قطعا شماره ۱ این لیست لولیتاست. اسم ناباکوف رو زیاد می‌شنیدم. بنابراین رفتم سراغ معروف‌ترین اثرش. ۴،۳ صفحه خوندم. طبیعیه که یه نفر رمانی اروتیک که راویش یک مرد پدوفیل با مشکلات جنسیه رو نخونه، هرچقدر هم که تکنیک‌های رواییِ اون قوی باشه... شماره دو هم فعلا باشه دخیل عشق. یک رمان مذهبیِ عجیب در مورد یک خانم پرستار آسایشگاه جانبازان که عاشق یکی از جانبازها شده. چون شوهرِ جانباز دوست داره! کتاب توی طیف همون کتاب‌های شهداییه که خودتون می‌دونید و نیاز به توضیح نداره... بعضی وقت‌ها گول نویسنده و آثار قبلیش رو نباید خورد. احتمالا اگر این کتاب رو بخونید شک می‌کنید که آیا نویسنده این کتاب و کتاب نامیرا یکیه یا دو نفرن؟ داستان کلیشه. شخصیت‌ها کلیشه و تیپِ خالی. دوبار تلاش کردم برای خوندنش، هر دوبار ناموفق... ۴۰صفحه از کتاب را خواندم. به شدت بدون کشش. تقریبا با ایده کلیشه‌ایِ خانواده محافظه‌کار و پسر شجاع در دوران تظاهرات قبل از انقلاب. نخونده می‌تونم بگم برادر شخصیت اول شهید میشه!

8

یادداشت‌ها

          داستان جذابی بود از فراز و نشیب‌های زندگی یک زن که پرستار آسایشگاه جانبازانه و آرزو داره همسر یک جانباز بشه.
به نظرم روند داستان خیلی خوب بود و در روایت اتفاقات داستان، تا جای ممکن جملات اضافه و بدیهی حذف شده بود. ویژگی جالب داستان، پرش‌های ناگهانی از یک صحنهٔ داستان به صحنهٔ دیگه هست؛ البته این ویژگی در ابتدا ممکنه باعث کمی غافلگیری برای مخاطب بشه، اما در ادامه، کاملاً عادی جلوه می‌کنه و بسیار شیرین به نظر میاد.
توصیف وضعیت جانبازان، خانواده‌هاشون، پرستارها و سایر آدمای مربوط به اون‌ها برام بسیار جذاب بود. البته با حال و هوای آسایشگاه جانبازان، غریبه نبودم، اما این توصیفات و حکایت‌ها خواننده رو تا حد زیادی در جریان حس و حال جانبازان سرافراز تنها در کنج آسایشگاه‌ها آشنا می‌کرد. 
نکتهٔ دیگه اینکه شخصیت اصلی داستان، به نظرم یک شخصیت عادی و به‌دور از اغراق بود. 
از همسرم که من رو به خوندن این کتاب تشویق کرد، بسیار ممنونم.
توصیه می‌کنم شما هم حتما بخونید.
        

3

5

          زندگی ؟! زیبایی؟!توصیف؟!
به شخصه علاقه ای به  صورت جدی  به مبحث جانبازی نداشتم ، راحت تر بگم برام مهم نبود 
کتاب از مسئول کتابخونه گرفتم و شروع کردم  به خوندن 
اول از همه تعجب و بعد سردرگمی و بعد گم شدن در صحن آزادی 
و بعد ضربه ناگهانی مرگ رضا ، و بعد آغاز گریه هایم 
گریه از لحظه بسته شدن چشم های رضا  تا تشییع اش در حرم 
لحظه به لحظه همراه حوریه بودم 
و لحظاتی حوریه یاد گرفت مادر باشد 
امان از آن لحظاتی که حوریه 
باید روی پاهایش می‌ایستاد و مقاومت می‌کرد 
چقدر آشنا بود پناهگاهش 
در آغوش مهربان ترین ، مگر حالت می‌تواند بد باشد ؟!
و بنظرم کلمه زیبا یا قشنگ  یا عالی 
هیچ کدام عمق ماجرا را نمی‌گوید 
عمق ماجرا  عمق قلب همه ما انسان هاست 
و برای من کتابی بود که برایش تا ۳ صبح بیدار ماندم 
نمی توانستم نخوانم 
* صرفا یک نقد به نویسنده 
داستان خیلی مشوش بود یه جاهایی 
خیلی صحنه عوض میشد و باعث شد اول از همه کتاب رو درست نخونم 
جدا کردن زمان ها از هم با یک ویرگول و جدا کردن پاراگراف ها  می‌توانست جذابیت را صد برابر  کند 
        

4

          یک قطره خون کافی است تا اثر هنری خلق شود، حال این طبیعی است که هنوز هم که هنوز است از ۸ سال جنگ ما آثار هنری بیرون می‌ریزد که بعضی از آن‌ها رکورد نشر کتاب در ایران را شکسته است. و این از خاصیت خون است، اگر هم خونی مقدس به ناحق ریخته شود که دیگر غوغا است.



دخیل عشق هم یک عاشقانه‌ای است که در امتداد این جنگ در جریان است. وقتی عشق با عقیده درهم تنیده می‌شود، عاشق حق دارد برای رسیدن به معشوقش دخیل ببندد به حضرت خورشید، امام رضا علیه‌ السلام که دعا نکرده حاجت می‌دهد.



امّا از این‌ها که بگذریم؛ صبر، تحمل، تلاش، اخلاق و رفتار حوریه ستودنی است. و این کتاب هوس همجواری با امام را دل می‌کارد.



و البته چون رمانی عاشقانه است نیاز به تشبیه‌های ادبی دارد ولی به نظرم در ابتدا کتاب این پیچ و تاب‌های ادبی زیاد بود و خواننده را خسته می‌کند، ولی هرچه به انتها نزدیک‌تر می‌شود ساده‌تر و خوانا تر می‌شود، و شاید هم من به قلمش عادت کردم ... و شاید هم من آدم خواندن رمان‌های عاشقانه نیستم و از همان ابتدا کار را درست پیش برده است.

مشکل بعدی این است که طول می‌کشد تا سر از جریان حوریه در بیاوری ... اطرافیان که شخصیت اول نیستند که بماند.

لذا دو پیشنهاد دارم:

اولا؛ به عنوان اولین کتاب و یا اولین رمان و یا حتی اولین رمان عاشقانه لای این کتاب را باز نکنید! بگذارید برای سوم یا چهارم به بعد.

دوما؛ از ابتدای کتاب خسته نشوید بگذارید حداقل ۱۵۰ صفحه از این دخیل بگذرد بعد اگر خوش‌تان نیامد کنارش بگذارید.
        

3

مظفری

مظفری

1401/8/22

1

        کتاب خیلی جذابیه 
کلا قلم خانم مریم بصیری خیلی عالیه 
این داستان را طوری توصیف کردن که در آن غرق میشی با مشکلات خم به ابرو می آوری و با شادی هایش می خندی 


      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

          کتاب رمان «دخیل عشق»؛ مریم بصیری


این کتاب را بیشتر از این جهت خواندم که موضوع پویش #کتاب_و_زندگی قرار گرفته بود و به همین علت،‌ بسیاری از مردم عادی آن را می‌خواندند و طبعاً از من نظرم را خواهند پرسید و اصلاً زشت بود که می‌گفتم نخوانده‌ام!


اولش که خواندن کتاب را شروع کردم، نسبتاً ناامید شدم و تعجب کردم چرا این کتاب را انتخاب کرده‌اند. شروع قدرتمندی نداشت. اما به تدریج نظرم عوض شد و به انتخاب‌کنندگان حق دادم. الآن هم که کتاب تمام شده، راضی‌ام از وقتی که پای خواندنش گذاشتم.


ماجرای کتاب، داستان زن پرستاری است که از ۲۰ سال پیش تا حالا می‌خواهد با کسی ازدواج کند که جانباز باشد!


اگر فیلم‌هندی‌بازی‌های غافل‌گیرنده آخر کتاب را نادیده بگیریم، نویسنده تلاش خوبی کرده تا کلی شخصیت طراحی کند و از آن‌ها برای پرورش داستانش استفاده کرده است اما ته ماجرا برای آشنایان با فرهنگ دفاع مقدس قابل حدس‌زدن است و جای غافل‌گیری ندارد.


عمده اتفاقات کتاب در مشهد می‌گذرد. حرم امام رضا و توسل هم نقش جدی دارد. مضمون اصلی اما جانبازان و آسایشگاه آنان است. مشکلات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و سازمانی هم کم‌وبیش هست. جای خالی سیاست اما احساس می‌شود! ما از یک کتاب رمان انتظار داریم کتاب همه‌چیز باشد؛ از اخلاق فردی تا زندگی اجتماعی.


قهرمان اصلی کتاب، یک زن است. پرداختن به زنان و ارائه یک الگوی خوب قابل تقدیر است. البته نمی‌توان گفت که کتاب به سبک زندگی دینی پرداخته است ولی خالی از اشعار به آن نیست.


چاپ اول کتاب ظاهراً در ۲۹۰ صفحه توسط عصر داستان در ۱۳۹۱ انجام شد و بعدها ۶۰ صفحه به کار اضافه شده است بدون اینکه به داستان و اتفاقات آن چیزی اضافه شود.


نویسنده نثر خوب و قدرتمندی دارد و داستان‌نویسی را بلد است.


استفاده از اسامی واقعی کوچه‌ها و محله‌ها در مشهد بر جذابیت کار افزوده است.


خدا به نویسنده خیر دهاد.
        

0