یادداشتهای Panah (16)
1403/6/29
منتظر بودم داستان توی این جلد تموم بشه؛اما اینطور نشد! همون موقع که امیکا متوجه شد که هیدئو برادر داره فهمیدم که صفر کیه... منتظر بودم توی این جلد رو در رو شدن هیدئو و ساسکه رو ببینم اما انگار باید به جلد بعدی مراجعه کنم که خب فعلا در دسترسم نیست :) داستان یکم کش دار بود حوصلم سر می رفت وسطا... اما به طور کلی خوب بود. اگه دنبال یه موضوع متفاوت هستین پیشنهاد میشه. پ.ن:خوندنش تقریبا ۱ ماه طول کشید که زمان زیادی به حساب میاد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
4
1403/3/26
نمیدونم نویسنده چرا یهو همچین کرد :)))))) برخلاف بقیه واقعا دلم میخواست شینگ ین و لیوای باهم باشن😂 وای که چقد حرص خوردم با جلد اول و دوم بخوانید و حرص بخورید...😂 ولی احساس میکردم ۵۰۰ صفحه هم برای جلد اول هم جلد دوم یکم زیاد بود زیادی داستان کش اومده بود در کل خوب بود دوسش داشتم ولی بازهم میگم لیاقت اون همه تعریف و تمجید و نداره با اینکه رمان خوبیه
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
8
1403/3/12
خوب بود ، اما عالی نه! کتاب درباره دختری به اسم ناتالیه شرکتی که ناتالی توش کار میکنه یه شرکت فروش مکمل غذاییه ناتالی همکاری به اسم داون شف داره که به شدت وقت شناسه و همیشه و همه جا به موقع حاضر میشه اما یه روز داون بدون هیچ خبر قبلی سر کار نمیاد و این میشه شروع داستان نسبت به آثار دیگه مک فادن به نظرم این ضعیف تر بود تقریبا اواسط کتاب بود که کاملا از ماجرا پی بردم حقیقتا ناتالی رو دوست داشتم و به نظرم داون دیگه یکم از حد گذرونده بود و دوست داشتم یه پایان بهتری داشته باشه از اونجا که داون تارا رو کشته بود به نظرم داون باید مجازات میشد اینم بگم که از همون اولش متوجه شدم که کیلب یه دستی توی این ماجراها داره درکل اگه ۲ ۳ تا از رمانای مک فادن و خونده باشید به شیوه نوشتاریش مسلط میشین و شاید دیگه اون لذت قبلی رو نداشته باشه صرفا وقت پر کن بود برام از پیشنهاد این کتاب مطمئن نیستم ...
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
12