بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

شاهزاده سنگدل

شاهزاده سنگدل

شاهزاده سنگدل

هالی بلک و 4 نفر دیگر
4.4
70 نفر |
28 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

143

خواهم خواند

106

می خواهم مثل آن ها باشم؛ همچون شمشیرهایی که در آتش مقدس ساخته شده اند و تا ابد زنده اند.و بین شان کاردن از همه زیباتر است، بیشتر از دیگران از او نفرت دارم، آنقدر که وقتی نگاهش میکنم، نمی توانم درست نفس بکشم.جود هفت ساله بود که پدر و مادرش کشته شدند و او و دو خواهرش دزدیده شدند تادر دربار بزرگ پریان زندگی کنند. ده سال از آن ماجرا می گذرد و جود چیزی نمی خواهد جز اینکه متعلق به این دنیا باشد. اما او فانی است و بیشتر پریان از موجودات فانی متنفرند. مخصوصا شاهزاده کاردن، جوان ترین و پلیدترین پسر شاه بزرگ.جود برای رسیدن به جایگاهی در دربار، باید با کاردن رویا رو شود و عواقبش را بپذیرد.حینی که او بیشتر و بیشتر غرق دسیسه ها و نیرنگ های قصر میشود، به مهارتش در جنگ وخون ریزی نیز پی می برد.اما وقتی دربار پریان به خاطر خیانت یکی از درباریان در معرض خطر قرار میگیرد، جود باید زندگی اش را به خطر بیندازد تا خواهرش و سرزمین پریان را نجات بدهد... .

لیست‌های مرتبط به شاهزاده سنگدل

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به شاهزاده سنگدل

‌         والری

3 روز پیش

                من معمولا برای بهتر قضاوت کردن کتاب هر ستاره رو به یه اپشن اختصاص میدم که توی نقد های قبلیم بهش اشاره نشده ولی اینجا میخوام بهتون بگم که چرا با وجود این ستاره های کم هنوزم مجموعه موردعلاقه منه.
از ترجمه نمره کامل میدم مترجم کم نذاشته واقعا توی ترجمه. کیفیت انتشارات و اهمیتشون به چیزی که چاپ میکنن قابل قدردانیه برای همین من یه ستاره کامل میدم بابتش.
از شخصیت پردازی من نیم نمره میدم نه بابت نقص هاش چون کارکتر ها شخصیت منحصربه فرد خودشونو داشتن فقط مسئله این بود که شخصیت ها کم و بشدت بی استفاده بودن! یعنی ما نفهمیدیم روچ و بمب این وسط چی کار کردن، شاهزاده دین چه اهدافی داشت، بالکین چه جور شاهی میشد که جود زرتی زد کشتتش. ویوی خواهر جودم که عملا بودن و نبودنش تغییری ایجاد نمیکرد حتی از ترین هم خل تر و احمق تر بود. شخصیت ها بشدت کم بودن و جود جز ترین نمیتونست به کس دیگه ای تکیه کنه و هیچ دوستی نداشت. نویسنده هم که فقط ویراژ میداد رو جود و کاردن و بقیه کاپل های فرعی رو نشون نمیداد یعنی یه مجموعه به این وصیعی کلا دو کاپل بیشتر نداشت ( که بماند روچ و بمب اصلا اشاره ای بهشون نشده بود )
از وقایع ها و اتفاقاتم از یک ستاره، نیم ستاره پیش من داره. پلات توییست های این کتاب مغز منفجر کن بودن ولی برعکس نویسنده از یه سری اتفاقا انقدر سریع رد شده بود که ادم نمیفهمید کجای کتابه. اونهمه از اول انتظار مسابقه جودو داشتیم که نویسنده تو یک صفحه جمعش کرد و اصلا معلوم نشد اخرش چی شد. نقشه هایی که دربار سایه و کاردن باهم کشیدن درحد یک پارگراف یا نیم صفحه بهشون اشاره شد انگار خانم بلک نمیدونسته چی باید بنویسه. توی جلد سومم ما کلی منتظر مثلث بین کاردن و نیکاسیا و جود بودیم که ببینیم وقتی نیکاسیا بفهمه جود ملکه شده چه واکنشی نشون میده که اصلا از نصفه به بعد کتاب نیکاسیا از خط داستانی حذف شد انگار نه انگار جلد اول و دوم خودشو واسه کاردن می‌کشته.
قلم نویسنده صد و پنجاه صفحه اول غیرقابل درک بود و نمیشد چیز زیادی ازش فهمید و صحنه هارو توی ذهن ساخت با این حال از یه جایی به بعدش قابل فهم تر شد.
فضاسازی کتاب برعکس توقعم اشاراتی هم به دنیای فانی داشت که درکش رو سخت تر میکرد با این حال ، حرف اخرم اینه : 
کتاب موردعلاقه با بهترین کتابی که یک نفر خونده کاملا متفاوته. پادشاه پریان با وجود این نقص هاش باز هم خوبی هایی داره که بخوام بگم و همینش باعث میشه این جزو موردعلاقه هام باشه.
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.