معرفی کتاب شاهزاده سنگدل اثر هالی بلک مترجم رضا موسوی

شاهزاده سنگدل

شاهزاده سنگدل

هالی بلک و 4 نفر دیگر
4.2
265 نفر |
79 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

42

خوانده‌ام

528

خواهم خواند

262

ناشر
باژ
شابک
9786009871711
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1399/2/13

توضیحات

        می خواهم مثل آن ها باشم؛ همچون شمشیرهایی که در آتش مقدس  ساخته شده اند و تا ابد زنده اند.و بین شان کاردن از همه زیباتر است، بیشتر از دیگران از او نفرت دارم، آنقدر که وقتی نگاهش میکنم، نمی توانم درست  نفس بکشم.جود هفت ساله بود که پدر و مادرش کشته شدند و او و دو خواهرش دزدیده شدند تادر دربار بزرگ پریان زندگی کنند. ده سال از آن ماجرا می گذرد و جود چیزی نمی خواهد جز اینکه متعلق به این دنیا باشد. اما او فانی است و بیشتر پریان از موجودات فانی متنفرند. مخصوصا شاهزاده کاردن، جوان ترین و پلیدترین پسر شاه بزرگ.جود برای رسیدن به جایگاهی در دربار، باید با کاردن رویا رو شود و عواقبش را بپذیرد.حینی که او بیشتر و بیشتر غرق دسیسه ها و نیرنگ های قصر میشود، به مهارتش در جنگ وخون ریزی نیز پی می برد.اما وقتی دربار پریان به خاطر خیانت یکی از درباریان در معرض خطر قرار میگیرد، جود باید زندگی اش را به خطر بیندازد تا خواهرش و سرزمین پریان را نجات بدهد... .
      

لیست‌های مرتبط به شاهزاده سنگدل

نمایش همه

پست‌های مرتبط به شاهزاده سنگدل

یادداشت‌ها

        امشب بهت گفتم چقد خبیث بنظر میای؟
نه بگو!
نمیتونم..
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

yalda

yalda

1404/1/15

          همونطور که انتظار داشتم از این کتاب خوشم اومد. 
به طور کلی ژانر های فانتزی رو دوست دارم و پادشاه پریان جزو لیست نخونده هام بود که همونطور که  همه میدونیم بسیار بسیار معروفه و منم کنجکاو بودم بخونمش اما چیزی از توضیحات و حتی موضوع داستان هم نمی دونستم و پی دی افش رو خوندم. 
به نظرم در ابتدای داستان روند آنچنان کندی نداشت و یک جورهایی بعضی اتفاقات تند افتاد و این خوب بود. 
میان های کتاب، داستان جالبتر شد و هیجان منم بیشتر. و پایان داستان واقعا عالی بود. 
شخصیت های دوست داشتنی و جالبی هم داشت اما واقعا خیلی هاشون برای من اعصاب خرد کن بودن. 
و اما نظر کلیم راجع به این کتاب اینه که واقعا کتاب جالبیه و به فانتزی خون ها صد در صد پیشنهاد میشه (که مطمئنم خیلی هاشون این رو زودتر از من خوندن) اما خب از نظر من طوری نبود که بگم عاشقش شدم و محشره. به نظرم باید کل مجموعه رو بخونم و بعد همچین چیزی بگم. 
یک نقطه ضعف هم که از نظر من داشت، این بود که بعضی چیز ها به سرعت حل میشد. نه اینکه چیز بدی باشه، چون توی بعضی داستان ها این مشکلات به شدت کش پیدا میکنن و واقعا باعث بی حوصلگی خواننده میشه اما توی این کتاب به راحتی حل میشد. نمی تونم بگم نقطه ضعف خیلی بدیه چون ممکنه از نظر خیلی ها عالی باشه اما من انتظار کمی کشش بیشتر رو داشتم. 
و در نهایت دوست دارم هر چه سریعتر ادامه مجموعه رو بخونم. 

        

1

          ۳.۷۵
قبل از هر چیزی باید خیلی خلاصه این رو بهتون بگم که از نظر من این کتاب چندان خاص نیست اما بخاطر اینکه کتاب فانتزی با قدرت چسبوندنتون به صندلی مبل یا هر چیز دیگه ایه که روش کتاب میخونیده به امتحانش می ارزه و براتون اوقات خوشی فراهم میکنه 
---------------
شاهزاده سنگدل چیزی بود که قطعا در این لحظه از زندگی بهش نیاز داشتم چون سریع به پایان 
رسید و از صد صفحه آخر کتاب مشخص شد که چرا به من پیشنهاد میشد و واقعا میتونست چیزی باشه که من عمیقا میپسندم اما این قطعیه که خیلی با چیزی که توی تیک تاک و... میگن فرق داره و حتی نصف اون تروپ ها واقعا توش حس نمیشه و واقعا عشق و عاشقی خاصی داخلش نخواهیم دید همچنین ویلن خاصی هم وجود نداره و حقیقتش به نظر من تقریبا میشه نصف اول کتاب رو حذف کرد بدون از دست دادن چیز خاصی
اما خب بهترین چیز ها راجع بهش اینا بودن :
- اول اینکه الف ها رو طوری نشون میده که به نظر من واقعا میتونن باشن اما خب میشه گفت یکم تک بعدی بودن گاها گونه الف ها داخلش و چیز جدیدی اضافه نشده بود که صرفا سلیقه شخصی منه( اگه به این دید به الف ها علاقه دارید اقای استرنج و دکتر نورول رو پیشنهاد میدم )
- سرعت کتاب بالا بود و میشد در یک نشست خوندش


در مجموع حس میکنم قرار بود داستان شخصیت هایی باشه که اکثرشون با چیزی که نشون میدن فرق دارن ... درواقع داستان کسی بود که فکر میکرد چیزی رو پنهان میکنه در حالی که بقیه گاها از اون پنهان کار تر بودند 

در مورد شخصیت پردازی میتونم این رو بگم که حقیقتش واقعا به هیچ کدوم از کاراکترا به اون شکل اهمیت نمیدادم و مهم نبود کی بمیره و.. میدونستم که ذره ای احساساتم درگیر نخواهد شد 
همچنین حس میکنم که این شخصیت ها توی جلد های بعد بیشتر به کار میان وگرنه میگفتم که واقعا یک سری کاراکتر ها هم به راحتی میتونستند حذف بشن

همچنین من چندان سیاست عمیقی در کتاب ندیدم و اتفاق غافلگیر کننده ای و کلا این کتاب رو بیشتر برای فان میشه خوند نه برای یافتن چیزی بی همتا 

از نظر زیبایی بصری اما میشه گفت کتاب خوب بود و کن شخصا انتخاب های استایلی جود رو میپسندیدم:))
چند تا چیز رندوم راجع به بعضی شخصیت ها:
یطورایی لوک به نظرم داخلش بانمک بود و از اونجایی که کاردن تبدیل به یه تردست مست شد هم ازش خوشم اومد خصوصا اونجا که جود اومد تو و دید داره با اونا ورق بازی میکنه:))
خود جود آما خیلی کمتر از تصورم چشمم رو گرفت که نا امید کننده بود 
ویویی رو دوست داشتم و حتی بعضی لحظات کوتاه پدر خونده اش رو 

اسپویلر
        

1

        من معمولا برای بهتر قضاوت کردن کتاب هر ستاره رو به یه اپشن اختصاص میدم که توی نقد های قبلیم بهش اشاره نشده ولی اینجا میخوام بهتون بگم که چرا با وجود این ستاره های کم هنوزم مجموعه موردعلاقه منه.
از ترجمه نمره کامل میدم مترجم کم نذاشته واقعا توی ترجمه. کیفیت انتشارات و اهمیتشون به چیزی که چاپ میکنن قابل قدردانیه برای همین من یه ستاره کامل میدم بابتش.
از شخصیت پردازی من نیم نمره میدم نه بابت نقص هاش چون کارکتر ها شخصیت منحصربه فرد خودشونو داشتن فقط مسئله این بود که شخصیت ها کم و بشدت بی استفاده بودن! یعنی ما نفهمیدیم روچ و بمب این وسط چی کار کردن، شاهزاده دین چه اهدافی داشت، بالکین چه جور شاهی میشد که جود زرتی زد کشتتش. ویوی خواهر جودم که عملا بودن و نبودنش تغییری ایجاد نمیکرد حتی از ترین هم خل تر و احمق تر بود. شخصیت ها بشدت کم بودن و جود جز ترین نمیتونست به کس دیگه ای تکیه کنه و هیچ دوستی نداشت. نویسنده هم که فقط ویراژ میداد رو جود و کاردن و بقیه کاپل های فرعی رو نشون نمیداد یعنی یه مجموعه به این وصیعی کلا دو کاپل بیشتر نداشت ( که بماند روچ و بمب اصلا اشاره ای بهشون نشده بود )
از وقایع ها و اتفاقاتم از یک ستاره، نیم ستاره پیش من داره. پلات توییست های این کتاب مغز منفجر کن بودن ولی برعکس نویسنده از یه سری اتفاقا انقدر سریع رد شده بود که ادم نمیفهمید کجای کتابه. اونهمه از اول انتظار مسابقه جودو داشتیم که نویسنده تو یک صفحه جمعش کرد و اصلا معلوم نشد اخرش چی شد. نقشه هایی که دربار سایه و کاردن باهم کشیدن درحد یک پارگراف یا نیم صفحه بهشون اشاره شد انگار خانم بلک نمیدونسته چی باید بنویسه. توی جلد سومم ما کلی منتظر مثلث بین کاردن و نیکاسیا و جود بودیم که ببینیم وقتی نیکاسیا بفهمه جود ملکه شده چه واکنشی نشون میده که اصلا از نصفه به بعد کتاب نیکاسیا از خط داستانی حذف شد انگار نه انگار جلد اول و دوم خودشو واسه کاردن می‌کشته.
قلم نویسنده صد و پنجاه صفحه اول غیرقابل درک بود و نمیشد چیز زیادی ازش فهمید و صحنه هارو توی ذهن ساخت با این حال از یه جایی به بعدش قابل فهم تر شد.
فضاسازی کتاب برعکس توقعم اشاراتی هم به دنیای فانی داشت که درکش رو سخت تر میکرد با این حال ، حرف اخرم اینه : 
کتاب موردعلاقه با بهترین کتابی که یک نفر خونده کاملا متفاوته. پادشاه پریان با وجود این نقص هاش باز هم خوبی هایی داره که بخوام بگم و همینش باعث میشه این جزو موردعلاقه هام باشه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

44

ama

ama

1403/5/5

          ابن جلد اول این مجموعه ی شاهکاره. حالا که تموم شده دوست دارم راجع به هر جلد نظراتمو بنویسم. 
این جلد، به وضوح از جلد های قبلی داستان ضعیف تر بود ولی میشه گفت کارهای بالکین و پلات توییستی که داشت هیجان انگیز بود. مشخصه که هالی بلک با نوشتن هر جلد توی قلمش پیشرفت داشته و نقاط ضعفی که توی این جلد بودن توی جلد های دیگه حس نمیشدن    
، این جلد کمی کند بود چون بیشتر تلاش بر اشنایی با شخصیت ها و فضای داستان بود و بنظرم واقعا هم باید اینطوری باشه، سرزمین پریان ، الف هیم و زیر دریا جایی نیستش که بتونی توش یه زندگی رویایی و امن داشته باشی و پر از حیله گری، فریب، وحشی گری و شهوته و همه ی این ها نسبتا توی این جلد خوب به تصویر کشیده شد، البته نه به اندازه ی دو جلد بعد! 
این جلد هیجان خاصی نداشت نسبتا، و جود صرفا بین هالوهال و ماموریت هایی که دین بهش میداد در چرخش بود. اشنایی با خانواده ی جود هم برام توی این جلد لذت خودش رو داشت، و از همه مهمتر، درد و رنجی که جود توی جلد اول کشید و سختی هاش برای رسیدن به مقامی بالا به عنوان یه فانی واقعا قابل ستایش بود . 
و حالا راجع به شخصیت ها اگه بخوام چیزی بگم، کاردن، نظر صادقانه ام رو بخوام بگم، از کاردن توی این جلد متنفر بودم 💀 
خب اگه واقع بین باشیم ، هیچ کسی از یه شخصیت مست و دختر باز و قلدر که همیشه به فکر دردسر درست کردن برای جوده، صرفا چون چشم و ابروش مشکیه و خوشتیپه خوشش نمیاد! ؛ البته، هر چند جلد که جلوتر رفتم دلیل این رفتار کم کم برام واضح تر شد و تونستم درکش کنم و حالا میشه گفت کاردن یکی از شخصیتاییه که خیلی دوستش دارم، البته کاردنی که توی اواخر پادشاه پلید و ملکه ی پوشالیه U_U 
و خب خواهرای جود، ترین و ویوین، ترین از همین اول برام نفرت انگیز بود، شخصیت لوس و خیانت کاری بود که صرفا بخاطر یه شخصیت احمق تر مثل لوک حاضر شد به خواهرش دروغ بگه و خیانت کنه، خواهری مثل جود که اون رو از خودش هم عزیز تر می دونست، البته ترین هم توی جلد سه یکم بهتر شد، ولی هنوز هم ازش خوشم نمیاد ! ؛ ولی ویوین، این شخصیت رو خیلی دوست دارم، دختر شجاع و رک و محشریه! همینقدر میتونم بگم . 
در کل این جلد مقدمه ی خوبی بود، ولی هیچ جوره به پای دو جلد دیگه نمی رسید ! 
        

11