بسم الله الرحمن الرحیم 
یک بحث خیلی مهم درباره اینکه چرا باید انسان یک راه و روش رو انتخاب کنه این هست که در انتهای این راه به چه هدف و جایگاهی میرسه و نکته دیگه هم اینه که این مسیر چطور هست و افرادی که به اون هدف خاص رسیده اند از چه راه و مسیری به این هدف رسیدند. حالا در بحث غرب و الگو بودن غرب ما باید ببینیم وضعیتی که جوامع غربی داشته و دارند اصلا اینقدر جذاب  و با معیار عقل و دین ارزشمند هست که ما برای رسیدن به اون تلاش کنیم یا اصلا ارزشش رو نداره و نکته بعد هم اینکه که آیا مسیری که غربی ها رفتن تا به این جا برسن باز از لحاظ منطقی و عقلی و اخلاقی و دینی قابل توجیه هست که ما هم این کار رو انجام بدیم یا نه. تو این جلد و در مجموع کلا مجموعه سرگذشت استعمار سعی شده مسیری که غربی ها رفتند تا تبدیل بشن به جوامعی که سرمایه داری توی اون ها همه چیز هست رو توضیح بده و من یکی قانع شدم که نه هدف شون برام ارزشمنده و از اون مهم تر اصلا حاضر نیستم این مسیری که اون ها رفتند رو برم. فقط به عنوان مثال از جلد ۶ این کتاب این مسئله رو میگم که یک زمانی در کشور هایی مثل انگلستان کودکان ۴ و ۵ ساله مجبور بودن روزی ۱۲ ساعت و یا بیشتر در کارخانه ها کار کنند. حالا اگه به شما بگن بیا مثل انگلیس متمدن و پیشرفته شو و همون مسیری که اون رفته رو برو واقعا حاضری این کار تو کشورت انجام بشه یا نه؟
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- علت حمایت آمریکا از اسرائیل دلایل مختلفی داره اما نکته ای که بعد از خوندن این کتاب متوجه شدم این هست که احتمالا یکی از اون دلایل این هست که خود آمریکایی ها غاصب هستند و دقیقا با همین تکنیک های اسرائیلی ها مثل شهرک سازی و آدم کشی و نقض عهد و پیمان صاحب آمریکا شدند. اینها با حرامی های اسرائیلی همزاد پنداری میکنن.
۲- یک بحث دیگری که مطرح است این است که آیا فلسفه غرب توجیه گر و عامل این رفتار استعمارگران هست یا نه. مثلا آیا جدایی اخلاق از سیاست و اینکه هدف وسیله را توجیه مکند که ماکیاولی گفت باعث این رفتار غربی ها شده است یا نه. بحث درباره این مطلب زیاد است . بعضی دوستانی که علم شان درباره این مطلب خیلی بیشتر از من است توجیهاتی می آورند که حرف این فلاسفه و ایدئولوژیست ها معنای دیگر دارد و برای افراد خاص هست و ....  در هر صورت انسان با خواندن تاریخ و خاصه کتاب سرگذشت استعمار می‌فهمد که این دوستان غربی استعمارگر به حد اعلی به این حرف ها عمل کردند و هدف پول و قدرت وسیله را برای شان توجیه کرد و ذره ای انسانیت و اخلاق و دین داری درکارشان نبود. حالا اگر تاثیر بزرگان و فلاسفه شان است که چه بدتر و اگر هم خودشان این طوری اند باز هم از این ننگ و پلیدی چیزی کم نمیشود.
      

        جلد دوم کتاب سرگذشت استعمار درباره رقابت بین کشور های استعمارگر و در نهایت پیروزی انگلستان هست. بیشترین حس و نکته ای که به انسان از کتاب منتقل میشه حس وحشی گری و جنون قدرت استعمار گرا هست ولی به جز این مطلب مهم نکات آموزنده دیگه ای هم داره. نکات آموزنده برای پیشرفت کشور ها. بعضی کارایی که کردن که پیشرفت کردن بد نبوده و قابل الگو گرفتن هست.
پ.ن: زمان کرونا گفته شد که بعضی از این کشور های متمدن کشتی حامل وسایل بهداشتی و ماسک کشور های دیگه رو می دزدیدند. این جلد کتاب رو بخونید می‌بینید کلا این دزدی ریشه در این کشور ها داره و دزد دریایی بودن بعضا شغل شریفی برای بعضی ها بوده😏
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- کتاب حماسه حسینی جلد اول مجموعه سخنرانی های شهید مطهری درباره نهضت و قیام امام حسین و جلد دوم مجموعه یادداشت های ایشون هست. مثل همیشه پر از مطالب عالی و نو و با ادبیات زیبا که نیاز هست همه افراد حتما این کتاب رو مطالعه کنند.
۲- یک نکته که باید مد نظر داشته باشیم مقایسه نوشتار و کتاب با سخنرانی و بعد با یادداشت هست. وقتی انسان کتابی مینویسه کلی روی اون مطالب فکر و تحقیق کرده و به دور از احساسات لحظه ای اون کتاب رو نوشته. درباره سخنرانی قطعا تحقیق کمتری صورت گرفته و ممکنه انسان در هنگام سخنرانی دچار هیجانات بشه و حرفی بزنه که دقیقا باورش نبوده یا ادبیات مد نظرش نبوده. از همه پایین تر یادداشت هست. یادداشت یعنی من این مطلب رو دیدم و نوشتم اما هنوز کاملا روی اون تحقیق نکردم و به خاطر همین هنوز از یادداشت در سخنرانی و کتاب استفاده نمیکنم. حالا در ماجرای این کتاب باید در نظر بگیریم که کتاب همه اش سخنرانی و یادداشت هست پس از اعتبار کمتری نسبت به کتاب هایی که خود شهید نوشتن برخوردار هست و احتمال وجود اشتباه در این کتاب بیشتر هست.
۳- انسان باید هر کتابی رو به نیت فهم مطلب و درک حقایق بخونه نه این‌که جواب مسئله همین کتاب هست و دیگه لازم به مطالعه نیست و هرکی مخالف این کتاب حرف بزنه اشتباه کرده و با همین دانش اندکش بخواد همه رو هدایت کنه. کتاب های شهید مطهری هم از این ماجرا مستثنی نیستند.
مثلا شهید مطهری تو این کتاب انتقاداتی به کتاب شهید جاوید نوشته آقای صالحی نجف آبادی و کتاب های دیگه میکنن. همون زمان علمای دیگه مثل آقای صافی و علامه طباطبایی و .. هم به کتاب شهید جاوید نقد میکنن و کتاب ها و مقالاتی مینویسن‌. بعد آقای صالحی نجف آبادی به نقد ها جواب میدن و یه کتاب اختصاصی در نقد حماسه حسینی می‌نویسند. و البته بعد ها افرادی جواب این نقد به کتاب حماسه حسینی رو میدن و ...
هدفم از نقل ماجرا اینه که با خوندن کتاب حماسه حسینی اندکی از این دریا رو خوندیم و تازه اگه همه این کتاب ها و نقدها رو هم بخونیم شاید بشه گفت تازه به مقدار اندک حق اظهار نظر عالمانه رو داریم. همه این کتاب ها و نقد ها در کمال احترام و ادب نوشته شده و با اینکه کلی با هم اختلاف داشتند به هم توهین نکردند و هم دیگه رو از قطار اسلام پیاده نکردند. ما هم باید الگو بگیریم. هم بدونیم با یه کتاب آنچنان عالم نمیشیم و لزوما جواب همه مسائل رو پیدا نمی‌کنیم و بدونیم که نظرات مختلفی پیرامون این مسائل هست و با این همه اختلاف باز هم علما و دانشمندان هم دیگه رو احترام میکردند
      

        مناسب برای نوجوانان و آشنایی اون ها با این شهید بزرگوار.
      

        خدا رحمت کنه این شهید مظلوم رو. واقعا احساس حقارت میکنم نسبت به این شهید. هم این کتاب هم کتاب قصه های ادواردو بسیار زیبا هستند و به نظرم بسیار مناسب برای هدیه دادن و شروع مطالعه درباره شهدا.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- کتاب حوادث سال های ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ ( البته با یک مرور گذشته و اندکی آنچه خواهید دید 😁) رو روایت میکنه که منجر به فروپاشی امپراتوری عثمانی و ایجاد خاورمیانه جدید شد. نحوه بیان مطالب کتاب این طور هست که نمیاد فقط از نگاه یک کشور مطالب رو بیان کنه بلکه در یک زمان میگه همزمان در انگلیس و عثمانی و فرانسه و آمریکا و ... در قبال یک موضوع مشخص چی گذشته که این مزیت این کتاب هست و قابلیت تحلیل رو میده.
۲- یک دغدغه ای که وجود داره این هست که مطالب یک کتاب چقدر نو و جدید هست و افراد حوصله خوندن مطالب تکراری رو ندارن. برای خود من ۹۹ درصد مطالب جدید بود و مفید و الان یک دید کلی دارم که به نظرم خیلی ارزشمند هست
۳- یه نکته آموزنده برای همه افراد که بعد از خوندن این کتاب آدم بهش میرسه پیچیدگی بیش از حد سیاست و مسائل کلان هست. متاسفانه امروز تو جامعه در همه گروه ها و تفکرات این مسئله خیلی رایج هست که خیلی راحت مسائل رو تحلیل میکنن و هر کسی مخالف اون ها نتیجه گرفته باشه رو ساده لوح و احمق میدونن‌. مثلا میگن آقا دیدی این ترامپ احمق این طوری کرد یا پوتین عقلش نرسید این کار رو کرد. چرا آقای روحانی و ظریف این کار رو کردن ، یا احمق اند یا خائن و .... . این مسئله ناشی از این هست که سیاست رو خیلی ساده پنداشتیم و با اطلاعات کم خودمان همه چیز رو تحلیل میکنیم و مخالف تحلیل خود رو احمق و خائن میدونیم. به نظرم آدم عاقل بعد از خوندن این کتاب یکم ترمزش کشیده میشه و محتاط تر میشه که خیلی هم خوبه
۴- یک نکته خوب دیگه که از کتاب برداشت میشه این هست که ابرقدرت ها و کشور های بزرگ هم اشتباه میکنن و لزوما همیشه به خواسته هاشون نمیرسن. متاسفانه الان در همه گروه های سیاسی چه انقلابی و ضد انقلاب این تفکر هست که همه چیز دست ابرقدرت ها و فراماسون ها و .. هست و هر اتفاقی میفته کار اون هاست و ما هیچ کاری نمیتونیم در مخالفت اون ها انجام بدیم. حالا من مثال های یک گروه رو میزنم. انقلاب اسلامی که پیروز شد نمیتونستن باور کنن مخالف خواسته آمریکا کاری انجام شده. حادثه طبس رو باور نکردن. دفاع مقدس رو هم باور نکردن. شکست داعش رو هم باور نکردن. هر چی بگی آقا ما میدونیم اونا چقدر قدرتمند هستند و به بسیاری از هدف هاشون هم میرسن ولی هست جاهایی هم که اشتباه محاسباتی دارن و شکست میخورن. 
حالا علاوه بر مسائل معنوی که کمک ما هست اگر ما هم محاسبات دقیقی مثل اون ها داشته باشیم میتونیم اون ها رو شکست بدیم. تو این کتاب پر است از جاهایی که محاسبات ابرقدرت ها غلط از آب در اومده اونم در مقابل گروه های بسیار بسیار کوچک.
۵- بزرگ ترین عیب کتاب از نظر من این هست که بالاتر از درصدی که به نظرم معقول هست مسائل رو شانسی و از روی اتفاق دونسته. دو حالت بیشتر نداره یا از عمد این کار رو کرده با یه هدف خاص یا واقعا تحلیلی برای اون حادثه نداشته.  تو کتاب پر است از این کلمات   به طور اتفاقی ، از قضا و ..... حالا من اینجا رو یکم اغراق میکنم ولی واقعا رو مخ بود. از قضا فرمانده یک دفعه تصمیم گفت عقب نشینی کنه در حالیکه اگه ۵ دقیقه بیشتر وایساده بود امپراتوری عثمانی سقوط می‌کرد. از قضا وزیر جنگ به گزارش هواشناسی توجه نکرد و از قضا کشتی ش خورد به یه مین و مرد. به طور اتفاقی مأمور انگلیس حرف یک عرب هیچ کاره را باور کرد و بعد این باور به کل بریتانیا رفت و همه باور کردند و بر اساس اون جنگ ها راه انداختند. نخست وزیر فرانسه مردی ساده لوح و منفعل بود در نتیجه  انگلیس گولش زد و مرز ها رو جا به جا کرد. و کلی از این مثال ها که رو مخ بود. من منکر دخیل بودن اتفاق و شانس تو تاریخ نیستم ولی از اون حدی که من قائلم ایشون بیشتر حوادث رو به شانس و .. مربوط کرد.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- متاسفانه بعد از ۱۹۸۴ کتاب های پاد آرمان شهری که میخونم به نظرم به نسبت اون کتاب ضعیف به نظر میرسن. کاش روند مطالعه ام برعکس بود.
۲- اسم کتاب و بخش هایی از این کتاب رو در کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب شهید آوینی خونده بودم و واقعا ترغیب شده بودم که این کتاب رو بخونم
۳- داستان کتاب و شخصیت پردازی به نظرم متوسط بود ولی قسمت های قوی کتاب یکی ایده های عالی در توصیف اون جهان بود و دومی بیان نکات فلسفی و مفهومی.  در کل همون توصیف اون زمان و جهان برای من جالب هست و قانعم میکنه کتاب هایی مثل ۱۹۸۴ و سرگذشت ندیمه و آیا آدم مصنوعی ها خواب گوسفند برقی می‌بینند و این کتاب رو بخونم. حالا اگه فلسفه و ایدولوژی پشت این ماجرا قوی بود و در کتاب هم در خلل داستان بیان شد که چه بهتر و در نتیجه خلق شاهکاری مثل ۱۹۸۴. اگرم بیان نشد بازم من دوست دارم این مدل کتاب ها رو بخونم حالا با رغبت کمتر
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- کتاب عالی که برای چندمین بار مطالعه کردم. خانم محمدی واقعا خیلی مظلوم بودند. خدا رحمتشون کنه. 
۲- این کتاب به نظرم جزو کتاب های مناسب هستند برای شروع و معرفی مطالعه در دسته کتاب های دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم. هم  از لحاظ حجم کتاب ، هم روایت زیبا  و هم این رهبری هم بر این کتاب تقریظ نوشتند.
۳- یه نکته ای که میخوام این جا به صورت مختصر بگم و ان شا الله اگر قسمت بشه بعد ها به تفصیل بگم تفاوت کتاب های دفاع مقدس و مدافعان حرم با رمان ها هست. یه سری عبارات و توصیف ها درباره رمان ها بد هست. مثل این که جذاب نبود ، کلیشه بود ، پایانش خوب نبود. اما این عبارات درمورد کتاب های دفاع مقدس خیلی صدق نمیکنه. ببینید اومدن زندگی یه شهید که بر اساس واقعیت هست نوشتن. خب فرد یه زندگی نرمال داشته و شهید شده. حالا شما بگی چرا جذاب نیست. خب همینه دیگه زندگی ش همین بوده و با همین زندگی عادی و رعایت نکات ریز شایسته شهادت شده و من و شما نشدیم بعد میگیم چرا جذاب نیست. اصلا این کتاب رو برای عبرت و تذکر نوشتن نه برا جذابیت. حالا اگه چند تا کتاب دفاع مقدسی به خاطر اون شهید خاص جذاب بودن قرار نیست همه کتاب ها این طور باشن. یا مثلا بحث کلیشه. میلیون ها نفر تا الان در تاریخ به شهادت رسیدند. خب زندگی خودشون و همسران و خانواده هاشون قطعا اشتراکاتی داشته. حالا یکی میاد کتاب زندگی این عزیزان رو مینویسه. برای تذکر . برای عبرت. برای الگو. بعد ما بگیم چرا تکراری هست. تمام نصایح و عبرت ها تکراری هست. تمام مناسک دینی ما و روضه ها تکراری هست. برای تفریح که نیست. اگر زندگی تمام شهدای تاریخ رو هم بنویسن خوب هست و مایه عبرت. تازه همین مقدار هم که نوشتن از تاکیدات رهبری بود وگرنه اصلا چنین ادبیاتی وجود نداشت. بله در رمان شما به نویسنده انتقاد میکنی که در این دنیای بی نهایت چرا یه چیزی نوشتی که این قدر تکراری هست در حالیکه میتونستی هر چیزی تخیل کنی.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱- این کتاب رو چون توی لیست برترین کتاب های پاد آرمان شهری بود انتخاب کردم که بخونم
۲- به نظرم سیر داستان و شخصیت پردازی در حد متوسط بود و واقعا جلوی کتابی مثل ۱۹۸۴ در حد ضعیف به نظر می‌رسید 
۳- انتقادات کتاب به وضعیت زنان از نظر من به دو دسته تقسیم میشه. انتقادات وارد و درست و انتقادات غلط. مثلا از انتقادات درست میشه به حق تحصیل و کار زنان اشاره کرد که در داستان این کتاب از اون ها سلب شده. اما انتقادات غلط. برای توضیح اون ها باید یک مثال بزنم. جمله هر کس باید اندازه حق و سهم خود در نظر بگیرد و حقوق دیگران را رعایت کند را در نظر بگیریم. جمله بدیهی و درستی به نظر می‌رسد. حالا اگر من یک کتاب بنویسم و در آن جامعه ای را توصیف کنم که افرادی بسیار پولدار و قدرتمند هستند و افرادی بسیار ضعیف و فقیر و هر گاه این افراد فقیر اعتراض می‌کنند افراد قدرتمند جمله بالا را به آن ها می‌گویند،  و در این کتاب اغراق های وحشتناک انجام دهم و در مجموع چند صد صفحه این مطلب را بسط دهم، بعد از خواندن این کتاب از این به بعد اگر شما جمله ای درباره حق و سهم و این جیز ها بشنوید حال تان بد می‌شود و میگویید این ها جملات زورگویان هست در برابر ضعیفان!!! عملا یعنی من با یک اغراق سنگین و یک توصیفات قوی چند صد صفحه‌ای جمله ای واضح و درست را برای شما خراب کردم. چون عده ای انسان بد از این جمله درست استفاده کردند و توجیه رفتار غلط خودشان را کردند که دلیل نمی‌شود آن جمله و مفهوم درست زیر سوال برود. 
همه این مثال ها رو گفتم که توضیح بدهم تعدادی از انتقادات کتاب مانند حجاب و پوشش و حیا و ایمان و دعا ... از این دست هستند. مفاهیمی درست از نظر من که با اغراق کتاب بد به نظر می‌رسد. 
هر انسانی با هر عقیده ای این کتاب را بخواند معترف می‌شود که وضع زنان در این داستان بد و ناراحت کننده است اما جایگزین این وضعیت چیست؟ چه کسی گفته جایگزین آن وضعیت امروز جوامع غربی است. حال آنکه امروز  خودشان معترض به وضعیت زنان در جوامع خودشان هستند. در کل حرفم این است که بله وضعیت زنان در کتاب نامطلوب است اما جواب در غرب نیست و به نظر چیزی ما بین این هاست.
از جمله جاهای غیر منطقی کتاب همین قسمت ها بود که در مقابل این وضعیت ، عقاید مادر شخصیت اصلی را رو کرده بود که ببینید نگذاشتند سقط جنین کنیم و همجنسگرا شویم ، این وضعیت کنونی تان است. اخه کجا از لحاظ منطقی مخالف و نقیض وضعیت زنان در کتاب این عقاید میشود؟
۴- این که نویسنده کتاب را درباره ایران نوشته یا نه نمیدانم دوستان در پست ها و نظرات قبلا در این باره بحث کرده اند اما در کل بعضی توصیفات کتاب ، درباره وضعیت زنان در ایران صدق می‌کند و بعضی نه. مثلا بحث پوشش اجباری البته نه در حد کتاب و بحث روابط نامشروع و همجنسگرایی و سقط جنین درباره ایران درست است اما ممنوعیت طلاق و حق تحصیل زنان و حق کار کردن زنان و .. درباره ایران صدق نمیکند.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 
۱-باز هم کتب شهید مطهری و لذت خواندن و یادگیری مطالب عالی و کاربردی به زبانی گویا. الحمدلله.
۲-این کتاب مروری است بر عناوین و موضوعاتی که از سخنان امیرالمومنین در نهج البلاغه آمده است. دو بخش جالب کتاب برای من یکی بخش الهیات بود و دیگری بخش زهد و دنیاپرستی. یکی از مسائلی که در بین بخشی از دینداران هست مخالفت با فلسفه هست و بیان اینکه ما به فلسفه نیاز نداریم و یا مطالب کفر آمیز و غلط در فلسفه هست و یا اینکه بنی عباس فلسفه رو برای مقابله با علوم اسلامی وارد جهان اسلام کردند. تو بخش الهیات نه به صورت خیلی کامل و مفصل اما تا حد خوبی به این پرسش ها پاسخ داده میشه که واقعا برای من جذاب و مفید بود. بخش زهد و دنیاپرستی هم خیلی کاربردی بود و واقعا نیاز هست که هر از چند گاهی انسان این قسمت ها رو به نیت موعظه مرور کنه.
در پایان خطاب به خودم و شما : حتما همه کتاب های شهید مطهری رو چند باره مطالعه کنید.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 

اگه به من بگن دیگه فقط حق داری کتاب های یک نویسنده رو تا آخر عمر بخونی گزینه اولم کتب شهید مطهری هست. واقعا وقتی میخونم لذت میبرم و اصلا گذر زمان رو نمیفهمم. فرمول   بیان نظرات مختلف ، قرآن ، حدیث ، شعر ، نظر دانشمندان و نتیجه گیری نهایی برای من همیشه جذاب هست. 
یک نکته جالب این کتاب این بود که بخش قابل توجهی از این کتاب درباره خوارج بود و خود شهید مطهری واقعا تمام عمر مبارک شون در حال مبارزه با افکار خوارج در زمان فعلی بودند و آخر هم به دست پیروان همین فکر به شهادت رسیدند.
من کی باشم که به خوندن کتاب های ایشون توصیه کنم ، رهبری و امام خمینی و بسیاری از بزرگان این کار رو کردند اما به هر حال من هم تا میتونم و تا هر جا که از دستم بر بیاد کتب و آثار ایشون رو ترویج میکنم.  در پایان خطاب به خودم و شما دوستان: خواهش میکنم همه آثار ایشون رو چند بار مطالعه کنید.
      

        بسم الله الرحمن الرحیم 

۱- ایرانی ها از خوندن کتاب و دیدن فیلم عاشقانه همیشه لذت می برند و این کتاب هم به نظرم یک داستان خوب عاشقانه بود. 
۲- روند کتاب گاهی کند میشد ولی چون شخصیت پردازی و کلیت داستان خوب بود این کشش رو داشت که آدم کتاب رو تموم کنه
۳- کتاب پر از نکات اخلاقی بود و این از نقاط قوتش بود وگرنه من یکی حال خوندن یه کتاب فقط عاشقانه رو نداشتم
۴- نقطه قوت اصلی داستان شخصیت پردازی ش بود. از شخصیت های رو مخ و با رذائل اخلاقی زیاد تا شخصیت های معقول و اخلاقی رو خیلی خوب ایجاد کرده بود.
۵- یه نشونه اینکه کتاب داستانی خوب بوده اینه که وقتی تموم شه اندکی ناراحتی در آدم به وجود بیاد که چرا از همراهی شخصیت های داستان دور میشه و دیگه از ادامه زندگی شون خبری نداره. این حالت در مقیاس کم ش برام به وجود اومد.
      

        این کتاب رو انسان میخونه میفهمه چرا میگن اول مظلوم عالم امیرالمومنین هستن‌. 
کتاب واقعا فوق‌العاده هست. من که از این به بعد حتما بخوام کتابی رو به کسی توصیه کنم یکی از کاندیداها این کتاب هست. از نظر علمی عالی هست. از نظر تاریخی عالی هست. از نظر دینی عالی هست. 
نکته دیگه این هست که خدا به آقای پناهیان خیر بده که باعث این شدن که یه کتاب تاریخی درباره امیرالمومنین این طور بین افراد محبوب و معروف و مطالعه بشه. فقط یه انتقادی که به ذهنم میرسه این هست که باید در عنوان کتاب عبارت ترجمه آزاد هم قید بشه. چون واقعا این کتاب ترجمه دقیق الغارات نیست. امروزی نوشتن و حذف و  جابه‌جایی مطالب و اضافه کردن مقدمه با منظور دلخواه و ... واقعا این کتاب رو از عبارت ترجمه الغارات دور کرده.
      

        هنر نویسندگی اینجا معلوم میشه که از یک اتفاق عادی ۲۰۰ صفحه متن تولید شه و خوندنش برای دیگران لذت بخش باشه. 
جدای از اینکه از خوندن کتاب لذت بردم کاش میشد یک چنین دسته بندی داشته باشیم به این صورت که این کتاب داستان و رمان از جهت توصیفات ش قشنگه یا شخصیت پردازی یا داستان یا بیان مباحث علمی و فلسفی و یا ...
این چندمین کتابی بود که خوندم و واقعا هم لذت بردم ولی برای من که خود داستان و پایانش و اندکی غیر قابل پیش‌بینی بودنش هم بسیار مهم هست از این جهت ناامید کننده بود. توانایی این رو دارم که ۱۰۰۰ تا کتاب دیگه هم که در دسته بندی توصیف کننده قوی هستن رو بخونم ولی ترجیح م بر اینه که کتابی رو بخونم که قوتش شروع و داستان و پایانش باشه یا مثل ۱۹۸۴ کلی مفاهیم تاریخی و فلسفی توش داشته باشه