بعضی از کتابها بقدری مفهوم سنگین و در عین حال شیرینی دارن که باید ذره ذره و آروم خونده بشن که هم تا جای ممکن ازشون لذت ببری و هم بقدر فهمت بتونی درک و جذب شدنش رو در صفحات وجودت احساس کنی🫀
بعد از گذشت بیش از یک ماه، خوندن کتاب "کهکشان نیستی" به اتمام رسید، اقرار میکنم از شناختن شخصیت سید علی قاضی طباطبایی خوشحالم، از فهم اینکه تقریبا هم عصر ما بوده و تا 80 سال قبل زنده بوده عجیب حس خوبی گرفتم و غم از دست دادنِ همچین شخصیتیُ، با وجود گذشت 80 سال، روی دلم حس کردم❤️🩹
بعد از خوندن این کتاب بیشتر از قبل عاشق نجف و حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام شدم، همراه با سید علی قاضی در جای جای حرم علی علیه السلام زیارت کردم، در بین وادی السلام قدم زدم، در راه کوفه و مسجد سهله در آرزوی رهایی از منیّت و نیست شدن حرکت کردم و خوشحال بودم از این تصمیم، که ماه رمضان رو برای خوندن این کتاب انتخاب کردم ✨
به تماشای قاضی مینشستی وقتی با ذغالفروش، گدا و قهوه چی نشست و برخواست میکرد، وقتی که حتی فاسق و لات شهر مجذوبش میشد در حالی که بعضی عالمانِ حافظ فقه و تفسیر و حدیث در سودای اخراجش از نجف یا حتی قتلش بودن
حسادت، درک نکردن و ندیدن حقیقت، کوچک شدن مغز و زاویه دیدت روی یک موضوع، دیدن دنیا فقط با عینک تخصص و علمت و نپذیرفتن و نشنیدن عقاید و مطالب دیگران رو در این کتاب حس کردم و اینها مسائلی بودن که از صدها سال قبل تا به الان وجود داشته و "پذیرش" این مسئله بهمون کمک میکنه کمتر بخاطر رفتار و افکار بعضی افراد دوروبرمون اذیت بشیم :)
برای من قاضی و امثال او هنوز زنده اند، شاید بیشتر از زمانی که در کالبد بدنشون هستن..
کتاب قشنگ تر گفت: "هرکه به دریای ولایت و توحید پیوست، ازل و ابد در ذیل وجود او خواهد بود" 🙂
مشخصا همونطور که نویسنده اول کتاب اشاره کرده، درآوردن این مطالب در قالب رمان کار خیلی سختی بوده و با اینکه سعی کرده مخاطب این کتاب عام تر باشه اما چندان موفق نشده و خلاصهٔ مطلب اینکه؛ پیشنهاد خوندن این کتاب رو به همه نمیدم!
بشدت مخاطب خاص داره...
اگه دریای عظمت تشیّع، توحید و روح رو تا حد مقبولی درک کردین این کتاب برای شماست و إلا خیر :)