زهرا جعفری

زهرا جعفری

@mzjafari

4 دنبال شده

20 دنبال کننده

            On the path of knowing ✨
در جستجوی سکوت در دنیای پرهیاهو  :)
📚 Educational Psychology


          

یادداشت‌ها

نمایش همه
زهرا جعفری

زهرا جعفری

5 روز پیش

        بعضی از کتاب‌ها بقدری مفهوم سنگین و در عین حال شیرینی دارن که باید ذره ذره و آروم خونده بشن که هم تا جای ممکن ازشون لذت ببری و هم بقدر فهمت بتونی درک و جذب شدنش رو در صفحات وجودت احساس کنی🫀

بعد از گذشت بیش از یک ماه، خوندن کتاب "کهکشان نیستی" به اتمام رسید، اقرار میکنم از شناختن شخصیت سید علی قاضی طباطبایی خوشحالم، از فهم اینکه تقریبا هم عصر ما بوده و تا 80 سال قبل زنده بوده عجیب حس خوبی گرفتم و غم از دست دادنِ همچین شخصیتیُ، با وجود گذشت 80 سال، روی دلم حس کردم❤️‍🩹

بعد از خوندن این کتاب بیشتر از قبل عاشق نجف و حرم امیرالمؤمنین علی علیه السلام شدم، همراه با سید علی قاضی در جای جای حرم علی علیه السلام زیارت کردم، در بین وادی السلام قدم زدم، در راه کوفه و مسجد سهله در آرزوی رهایی از منیّت و نیست شدن حرکت کردم و خوشحال بودم از این تصمیم، که ماه رمضان رو برای خوندن این کتاب انتخاب کردم ✨

به تماشای قاضی مینشستی وقتی با ذغال‌فروش، گدا و قهوه چی نشست و برخواست میکرد، وقتی که حتی فاسق و لات شهر مجذوب‌ش می‌شد در حالی که بعضی عالمانِ حافظ فقه و تفسیر و حدیث در سودای اخراج‌ش از نجف یا حتی قتل‌ش بودن

حسادت، درک نکردن و ندیدن حقیقت، کوچک شدن مغز و زاویه دیدت روی یک موضوع، دیدن دنیا فقط با عینک تخصص و علم‌ت و نپذیرفتن و نشنیدن عقاید و مطالب دیگران رو در این کتاب حس کردم و اینها مسائلی بودن که از صدها سال قبل تا به الان وجود داشته و "پذیرش" این مسئله بهمون کمک میکنه کمتر بخاطر رفتار و افکار بعضی افراد دوروبرمون اذیت بشیم :)

برای من قاضی و امثال او هنوز زنده اند، شاید بیشتر از زمانی که در کالبد بدنشون هستن.. 
کتاب قشنگ تر گفت: "هرکه به دریای ولایت و توحید پیوست، ازل و ابد در ذیل وجود او خواهد بود" 🙂

مشخصا همونطور که نویسنده اول کتاب اشاره کرده، درآوردن این مطالب در قالب رمان کار خیلی سختی بوده و با اینکه سعی کرده مخاطب این کتاب عام تر باشه اما چندان موفق نشده و خلاصهٔ مطلب اینکه؛ پیشنهاد خوندن این کتاب رو به همه نمیدم! 
بشدت مخاطب خاص داره... 
اگه دریای عظمت تشیّع، توحید و روح رو تا حد مقبولی درک کردین این کتاب برای شماست و إلا خیر :)

      

0

        داستان یک شهر، شهر خرس، ادامهٔ یک تراژدی و دنبال کردن جزئیات زندگیِ افراد مختلف.. 
چرا باید این داستان ادامه داشته باشه؟ مثل زندگی؛ نقطهٔ پایانی نیست، بعد از اتفاقات تلخ زندگی باز هم ادامه داره و باید ادامه بدیم...❤️‍🩹

فردریک بکمن با کتاب "ما در برابر شما" یکی از واضح ترین پیغام هایی که رسوند این بود: کوچیک‌ترین کارها، حرف‌ها، نگاه‌ها در طی گذر زمان مثل یه گوله برفن که میتونن تبدیل به بهمنی بشن که آوارش باعث آسیب‌های جبران ناپذیری روی خیلی‌ها بشه

این کتاب میتونه بهت یادآوری کنه یه کار کوچیکِ خوب میتونه یه نفرو نجات بده و یه کار ظاهرا بی‌اهمیت اما بد، زندگی‌ای رو تباه❗️
جامعه؟ "جامعه یعنی حاصل جمع‌ انتخاب‌های ما"

رویکرد بکمن اینطوریه که به یادمون بیاره همهٔ آدما، هم خوبن هم بد، خیلی ها خاکستری ان و الزاما سفید یا سیاه محض نیستن، 
مگه تو واقعیت همینطور نیستیم؟  :)

شخصیت‌پردازی های این نویسنده و پرداختن به جزئیات از نقاط قوت این نویسنده است که باعث شده کتاباشو با علاقه بخونم، انگار یه رمان میخونی که زوایای مختلف کاراکترها رو روانکاوی میکنه ❤️‍🔥

و سوال بزرگی که حین خوندن کتاب ذهنتو مشغول میکنه اینه که آیا ما هم تو جامعه ای که زندگی می‌کنیم مسئولیت انتخاب هامون رو برعهده میگیریم؟ :) 

تو بخشی از این کتاب بکمن به یک کاراکتر هم‌جنس‌گرا پرداخته بود، نحوه برخورد مردم با اون جوری بود که باعث می‌شد دلت براش بسوزه و حق رو به اون بدی.. نمیدونم اینو باید جزو تبلیغات وسیع صورت گرفته بدونم که غربِ امروز میخواد به بقیه بقبولونه یا بهتره بگیم نویسنده خودش قربانی این تبلیغاته؟ داستان‌پردازی کتاب "فقط" نمیخواست واقعیت‌های جامعه رو نشون بده، مشخصا "فراتر" از اون بود... طبیعی و عادی نشون دادن این گرایش و آموزش درک این موضوع که: مردم! اینم عادیه...🚶‍♂

فارغ از شهر خرس و داستان‌هاش، این مسئله تو فیلم و سریال‌ها و کتاب‌ها زیاد بهش پرداخته میشه، این حجم از تبلیغات باعث تغییر ذائقه‌ها و افکار مردم شده و اگه کسی هویت خودشو نشناسه و نتونه حق و باطل و تشخیص بده تو منجلابی که غرب برای خودش و بقیه ساخته غرق میشه❕

و در آخر این کتاب ادامه شهر خرس محسوب میشه و حتما اول باید اونو بخونید
و آیا پیشنهادش میکنم؟ اگه شهر خرس رو دوست داشتید حتما چرا که نه؟ 🫠🫀

      

0

        بعضی از کتابها واقعا گیج کننده ان، نویسنده طوری نوشته که نمیتونی براشون یه رنج سنی خاص انتخاب کنی😵‍💫

یعنی الان باید به این کتاب بگم یه کتاب تینیجری؟ نه! مفاهیمی که داشت برای اکثر نوجوون‌ها قابل درک نیست چون زیاد درگیر این مسائل نبودن
چرا؟ چون زیاد کتاب نخوندن!
پس باید بگم کتابش برای بزرگسالانه؟ بازم نه... اصل داستان خیلی ساده و فانتزی و نوجوون طور بود

تمام مدتی که درحال خوندن این کتاب بودم این افکار از سرم می‌گذشت 😶

تو این کتاب بعضی مفاهیم و دیالوگ هایی که گه‌گاه رد و بدل میشدن زیادی خوب بودن و فکر نمیکنم کسی که اوایل مسیر کتابخونی باشه بتونه عمیقا بفهمه چی داره میخونه :) 

این کتاب تو دسته "کتاب هایی درمورد کتاب" قرار میگیره و به این نتیجه رسیدم که این کتاب مناسب یه نوجوونه که حداقل 50 تا کتاب درست و حسابی خونده باشه یا بزرگسالی که بتونه با همچین داستانی ارتباط بگیره
همچین مخاطبی چقدر پیدا میشه؟ 🌝

بشخصه نظر مثبتی به این کتاب دارم با اینکه داستانش برام زیاد جذاب نبود اما نکاتی که داشت برام مثل یه تلنگر بود که باعث میشد خطاب به نویسنده بگم: "عجب نکته ای نوشتی" 🔥

در نهایت نتیجه گیری برای اینکه این کتاب ارزش خوندن داره یا نه به خود شما بر میگرده :)


      

60

        خوندن کتابای چند جلدی مثل دیدن یه سریال چند فصلی میمونه که بعد از تموم شدنش انگار یه تیکه از خودتو لابه‌لای اون صفحات و قسمت‌ها جا گذاشتی 🫠

مجموعه کتاب "راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب" با خوندن کتاب "خوب مثل مرده‌ها" تموم شد اما همیشه توی ذهنم به عنوان یه مجموعه کتاب عالی باقی میمونه ✨

جلد سوم رو بیشتر از دو جلد قبل دوست داشتم، عاشق داستانایی ام که جذابیتشون با ادامه پیدا کردن فصل های جدید افت که نمیکنن هیچ، گاهی قوی تر ظاهر میشن و جلد سوم دقیقا برای من همینطوری بود 🔥

هالی جکسون با جلد سوم نشون داد که به حق یه نویسنده تواناست تو ژانر معمایی_جنایی و تبدیل به یکی از نویسنده های مورد علاقم شد ❤️‍🔥

توی این جلد با اینکه تشخیص مظنون برام آسون بود اما از اواسط داستان با روندی مواجه شدم که بشدت جالب بود و اصلا انتظارشو نداشتم❗️

روندی خاص از دید روانشناسی، تضاد تفکرات درمورد مفاهیمی مثل عدالت و مسائل پیچیدهٔ قانونی و توجه بیش از حد قانون به وجود مدرک و.. باعث شد این جلد برام جذاب تر از دو جلد قبل باشه 🫀

شاید اسم کتاب های این مجموعه چندان جالب نباشه (حداقل برای من اینطوری بود :)
اما وقتی اسمشونو به انگلیسی میخونی میبینی اتفاقا اسم‌های قشنگ و جالبی دارن که اتفاقا به داستانشون هم خیلی میاد🪄

A good girl's guide to murder
Good girl bad blood
As good as dead

در آخر اگه ژانر معمایی_جنایی دوست دارید به هیچ‌وجه خوندن این مجموعه کتاب جذاب رو از دست ندید ❤️‍🔥🌝


      

4

        همیشه گفتن وقتی تو یه نعمتی غرق باشی ارزشش رو درک نمیکنی 
اما کسی که از اون نعمت محروم بوده مثل کسی که تشنه است با تمام وجود خواهان اون نعمته

درکش سخته اما امثال "ادواردو آنیلی" وارث ایتالیاییِ کارخانجات اتومبیل سازی فیات، فراری، مازراتی، باشگاه یوونتوس و... با میلیاردها دلار ارزش سرمایه به این نعمت میرسن و مثل یه آدم تشنه از این چشمه سیراب میشن❤️‍🔥

همونجور که ما غرق در نعمت ولایتیم و اصلا درک نمیکنیم چی داریم :)
امام علی قشنگ‌تر توصیف کردن که فرموندن: شیعیان ما چون زنبور عسل هستند، اگر درونشان شناخته مى شد، از شهد خود مى خوردند ✨

کتاب "من ادواردو نیستم" سرگذشت ادواردو رو در قالب چند خاطره از اطرافیانش در اختیار ما میذاره🪄

برای من که از قبل درمورد شهید "مهدی آنیلی" اطلاعات نسبتا خوبی داشتم این کتاب چندان مفید نبود و بنظرم میتونست پخته‌تر با شاخ و برگ بیشتر و کامل‌تر باشه؛ اما مطمئنا برای کسایی که اطلاعاتی ندارن خیلی مفید واقع میشه🫀

و البته که خوندنشو خیلی پیشنهاد میدم 🌝🌟


      

2

        علایق، آدم‌ها رو جهت میدن 
که از بین هزاران سوژه یکی رو انتخاب کنی، مثل انتخاب یه لباس خاص، یه شغل، یه کتاب، فیلم و... 👁

از اونجایی که به ژانر معمایی و جنایی علاقه مندم چه انتخابی بهتر از دومین جلد از مجموعه کتاب راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب، به اسم "دختر خوب، خون بد"؟ 
غرق شدن در دنیای معما و دنبال کردن رد پای جنایت در یه شهر کوچیک :)

بله علاقه آدم‌ها رو جهت میده؛ 
همونطور که پیپا فیتز آموبی رو جهت داد برای دنبال کردن یه پرونده معماگونهٔ دیگه 🔍🔥

موقع خوندن کتاب به این فکر میکردم که شاید آدم دیگه میلی به ادامه مسیر نداشته باشه اما گاهی"انتخابی" که در گذشته انجام دادی و راهی که در پیش گرفتی برگشت ناپذیره❗️

گاهی نتایج کارهات فاجعه آورن و باید با عواقبش رو به رو بشی؛ اما بنظرم داشتن شجاعت برای قدم زدن تو راهی که کسی حاضر نیست تو اون پا پیش بذاره ارزشمندتره
"املای نانوشته غلط نداره" درسته؟ :)

از خوندن این کتاب لذت بردم شاید بیشتر از جلد قبلی❤️‍🔥
تو این کتاب باز هم آشنا شدن با صورت های جدیدی از رفتار مردم رو، تجربه کردم که همیشه برام جذابه ✨

هالی جکسون باز هم در ژانر معمایی_جنایی عالی عمل کرد و قطعا  برای خوندن جلد بعدی مشتاقم 🔥 

اگه این ژانر رو دوست دارید خوندن این مجموعه کتاب رو بشدت پیشنهاد میدم 🫀


      

21

        وقتی آخرین روزهای عمرت رو سپری میکنی دوست داری چه کارایی انجام بدی؟ احتمالا سعی میکنی چند تا از آروزهای عمرتو تجربه کنی و شایدم درحال گریه و شکایت از خدا باشی که چرا من؟ چرا الان؟ 💔

چقدر باید عقلا بزرگ شده باشی که روزهای آخر عمرت فقط بخوای بیشتر به جزئیات طبیعت توجه کنی و از روابط انسانی ات و صحبت با بقیه لذت ببری؟ یا حتی تجاربت رو به بقیه منتقل کنی؟ مگه چقدر زمان برات مونده که بخوای بخش زیادی‌ش رو به بقیه اختصاص بدی؟ 

میچ آلبوم به عقیده من خوش‌بخت بود که یه استاد خوب داشت و تونست روزهای آخر عمر استادش، کنارش باشه و از کلی از تجاربش برای خودش بهره بگیره ✨

آلبوم تو کتاب "سه‌شنبه ها با موری" مینویسه "آیا تا به حال مرشدی داشته اید که با وجود خامی و بی‌تجربگی‌تان، شما را به شکل شیئی گرانبها نظاره کند؟"

بشخصه تا یه حدی شاید از این نعمت برخوردار شدم ولی اونقدر نبوده که برام راضی کننده باشه در نتیجه به میچ آلبوم غبطه میخورم 🫠

به موری شوارتز هم غبطه میخورم که ماه‌ها قبل از مرگش میدونست قراره بمیره و در نتیجه بهتر، قشنگ‌تر و مفیدتر زندگی کرد 🌱

این کتاب و نگاه‌های موری شوارتز درسته همه شون قابل قبول و استناد نبودن؛ اما خیلی از جملاتش و نگاه های موری برام قشنگ و مفید بود

میتونم بیشتر از قبل به زیبایی برگ‌ها، فرم و انحنای تنه درختا، پشمکی بودن ابرا، آبی آسمون توجه کنم و بیشتر لذت ببرم، میتونم مهربون‌تر باشم و کمتر سر مسائل بی‌اهمیت ناراحت بشم ❤️‍🔥

موری درست میگفت که "اگر چگونه مردن را یاد بگیری، چگونه زیستن را هم فرا خواهی گرفت" :)

      

22

        خوندن یه کتاب خاص، در مناسبتش بیشترین لذت و بهره‌وری رو داره؛ 
درک بهتری رو از اون روز و مناسبت بهمون میده که میتونه با اشک چشمات آمیخته بشه :)

برای منی که کتاب درمورد شخصیت و زندگی امام علی علیه السلام کم نخوندم، خوندن کتاب "ناقوس‌ها به صدا در می‌آیند" روز قبل از 13 رجب و تولد این امام یه هدیه است 🥹

رفرنس های کتاب جالب بودن و تونستم با کتاب های جدیدتری درمورد امیرالمؤمنین آشنا بشم، متوجه شدم جرج جرداقِ مسیحی یه کتاب داره به اسم "امام علی، صدای عدالت انسان" و چقدر مشتاق شدم برای خوندن این کتاب ❤️‍🔥

کتاب ناقوس‌ها به صدا درمی‌آید روایت یه کشیش مسیحی در روسیه است که عاشق کتاب های خطی و قدیمیه که یه کتاب خطی خیلی قدیمی بدستش میرسه

خوندن این کتاب سرآغاز آشنایی این کشیش با شخصیت علی علیه السلامه، موقع خوندن بخش هایی از این کتاب از سر ذوق دوست داشتم نجف می‌بودم و ضریح امام علی رو بغل میکردم و گاهی از جهالت مردم اون زمان و قدرنشناسی شون دوست داشتم گریه کنم ❤️‍🩹

هرقدر هم که درمورد امام علی کتاب بخونم، هرقدر تکراری.. بازم برام بی‌نهایت دوست داشتنین 🫀
سرگذشت این امام پر از علم، پر از عبرت، پر از محبت، غم و اشکه

شهریار بهتر توصیف کرد که گفت:
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را؟ :)

بنظرم کتاب‌ هایی که درمورد شخصیت امیرالمؤمنین هستن رو باید جزو اولویت ها قرار داد و هرچند وقت یکبار خوند
بخونید و شیرینی شیعهٔ علی بودن رو در سینه حس کنید 🫠✨


      

1

        ظواهر، خیلی‌وقتا آدم‌ها رو فریب میدن؛ 
تعصب، برتر دیدن یه نژاد خاص و...
گاهی چشما رو کور میکنن که حقیقت رو نبینی 😵‍💫

برخلاف جمعیت زیادی که یه دروغ رو که مطابق با میلشونه و پذیرشش راحت‌تره رو میپذیرن، عده کمی فراتر از اینها رو میبینن و سعی میکنن منطقی باشن و فکر کنن 👁

زود قضاوت نکردن اصلا آسون نیست، چیزیه مغز میخواد، که زودتر نتیجه بگیری و پروندهٔ ناقص مغزت بسته بشه
و چه "خوبن" اونایی که برخلافِ این عادت مغزشون عمل میکنن :)✨

کتاب "راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب" نمونهٔ یه دختره که بر خلاف یه شهر! که معتقدن قاتل همونیه که معرفی شده، باور نمیکنه و درموردش تحقیق میکنه

نتیجه میتونه همونی باشه که از ابتدا بود؛ اما در این راه سخت و گاهی خطرناک، حداقل میشه آدم‌ها رو بهتر شناخت
درک اینکه یه کار بظاهر ساده میتونه دومینو وار به یه فاجعه منجر شه ☠

این کتاب در ژانر خودش، یعنی معمایی، خیلی خوب عمل کرد و پیچیدگی خوبی داشت 🔍 

همگام با کاراکتر اصلی در حال کامل کردن تختهٔ قتل بودیم، و با نخ های قرمز مضنون‌ها و ترتیب حوادث رو به هم وصل کردیم و در آخر با نتیجه شوکه آورش مواجه شدیم 🤯

اگه به ژانر معمایی علاقه دارید خوندن این کتاب رو خیلی پیشنهاد میکنم 🫠🫀


      

1

        جامعه، والدین، اطرافیان، مدرسه، همه و همه ازت میخوان بهترین باشی
هرکاری که انجام میدی باید بی نقص و بدون اشتباه باشه✨

تو 5 سالگی داری یه طرحو رنگ میزنی نباید از از خط بزنی بیرون، 
نباید نمره هات از 18 کمتر باشه، 
جزوه ای که مینویسی باید تمیز، خوش خط و رنگی رنگی باشه
روزی نیم/یک ساعت باید ورزش کنی! ده دقیقه که اصلا ورزش حساب نمیشه! 
و... 

همه چی باید در بهترین حالت ممکن باشه تا بتونی با افتخار بگی "هی من این کارو انجام دادم!" وگرنه اصلا حس نمیکنی کاریو انجام داده باشی... 
+ تبریک میگم تو یک کمالگرا شدی :)🎖

استفن گایز تو کتاب "چگونه کمالگرا نباشیم" کمالگرایی رو توصیف میکنه، معمول گرایی رو توصیه میکنه و در آخر بهت بر خلاف بقیه کتابای توسعه فردی که فقط مشکل رو توضیح میدن راهکار عملی میده که بتونی مشکلتو حل کنی🪄

این کتاب برای من کتابی بود که دوست نداشتم نسخه الکترونیکی شو بخونم، نیاز دارم کتاب کاغذی شو بخرم و خط به خط شو سه دور بخونم و هایلایت کنم 🔥

و میشه به جرئت گفت 95 درصد آدما حداقل تو یک زمینه کمالگرایی دارن فقط خودشون نمیدونن :)
در نتیجه اگه حس میکنی "من کمالگرا نیستم" باید بگم سخت در اشتباهی 🦦🩵

در نهایت اگه کارهاتو نصفه رها میکنی فقط بخاطر اینکه به اون ایده‌آلی که باید شروع نکردی یا مرتب نشخوار ذهنی میکنی و اگه فکر میکنی همه چی باید در بهترین حالت خودش باشه که یه کاری رو شروع کنی و موفق بشی
این کتابو خیلی بهت پیشنهاد میکنم 🌝

      

1

        صبر کردن همیشه سخت بوده؛ اما گاهی رسیدن به مقصود و پایانی که منتظرش بودی باعث میشه به این فکر کنی که، ارزششو داشت :)✨

طولانی شدن روند یه موضوع و تموم نشدنش همیشه برام زجرآور بوده مثل تماشای یه سریال خیلی طولانی یا خوندن یه کتاب حجیم که از قضا روند کندی هم داره

کتاب "شهر خرس" رو تموم کردم و با وجود اینکه تموم کردنش حداقل 3 هفته طول کشید و روند کندی داشت اما الان که تمومش کردم، منم میگم: ارزششو داشت 🫠

و بعد از کتاب "مردی به نام اُوِه" از فردریک بکمن، میگم این کتابشو خیلی دوست دارم و همیشه در خاطرم میمونه ✨

شخصیت پردازی های این نویسنده و پرداختن به جزئیات تمام کاراکترهای داستان، گفتن سرگذشتشون و افکارشون از نقاط قوت این نویسنده است که باعث شده قلم‌شو دوست داشته باشم 🫀

انگار هیچ کدوم از کاراکترهای داستان رو بی‌جهت و فقط برای سیاه لشکر شدن اضافه نکرده و هرکدومشون یه آدم مهمن تو داستان، جزئیات شخصیت های سفید و سیاه و خاکستری رو باید بدونی که یک طرفه به کسی حق ندی فقط برای اینکه شخصیت اصلیه 😶

شهر خرس با تمام کاراکترهاشو دوست دارم، شهری که افراد باید فدای تیم و شهر میشدن، مصلحت شهر مهمتر از افراده و همه اینو میدونن! 

اما شاید گاهی باید به فرد هم اهمیت داد :)
شاید جور دیگه ای هم بشه این شهر به بقای خودش ادامه بده
شاید اونطوری نباشه که تصور میکردی و برنامه ریخته بودی، ولی میشه 🙂

اگه کتاب مردی به نام اُوِه رو خوندی و دوست داشتی، از اینم قطعا خوشت میاد ❤️‍🔥😉

      

27

        بعضی از رمان ها که یه روند مشخص دارن جورین که میتونی حدس بزنی قراره با چه نوع پایانی رو به رو بشی 

اینکه قراره چه نوع داستان و فراز و نشیب هایی رو شاهد باشی و احتمالا اواسط داستان، کتابها دیگه کشش چندانی ندارن و دلت میخواد خوندنشو رها کنی

اما بعضی از داستان ها اونطوری که فکر میکردی پیش نمیره و با زیر و رو شدن ناگهانی داستان توسط نویسنده سوپرایز میشی 🪄


این مدل نویسنده‌ها حقیقتا قابل ستایشن🫠✨
و در اینجا میتونم به دافنه دوموریه اشاره کنم و کتاب جذابش "ربکا" ⚡️

داستانی به ظاهر ساده و تکراری، ازدواج مردی ثروتمند با دختری خدمتکار،
دختری که قراره در سایه همسر اول مرحوم مرد، یعنی ربکا زندگی کنه

دختری که به هیچ وجه نمیتونه خودش رو در جایگاه شخصیت ستودنی ای مثل ربکا بدونه و دائم درحال نشخوار فکریه که هیچ وقت نمیتونم مثل ربکا باشم 🎭

اما تمام داستان این نیست، نه
همه چیز به ربکا برمیگرده :)

اگه دنبال خوندن رمانی با ژانر معمایی، عاشقانه، دلهره‌آور هستید خوندن ربکا رو پیشنهاد میدم 🌝🫀

      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.