من مارالام. از دامان سرخم عشق میروید.
من گلمحمدام. چوخا بر دوش، در پی خود میگردم.
من بلقیسام. ریشههای خانه از من جان میگیرد.
من بیگمحمدام. آرزوهایم فراوان و عمرم کوتاه است.
من زیورام. به اشتیاق مرگ، زندگی میکنم.
من خانعمویم. دنیا را میخواهم و عقبا را در دست دارم.
من ماهکام. زادهی تنهایی در حصار چادرها.
من شیروام. گیسهایم گرچه بریدهاند اما آبرو هنوز دارم.
من خانمحمدام. در حصار کوهها به اجبار جامانده.
من کلمیشیام. داغدار داغهای بیپایان.
من دلاورام. مردی که عشق را نیکو از دست داد.
من عبدوسام. به بند خو کردهام.
من شیداام. شرم را خوردهام و حیا را قی کردهام.
من بابقلیبندارم. طمع دارد میکشدم.
من موسیام. نمیدانم کجای راه را همیشه اشتباه میروم.
من صبروام. نمیتوانم آن باشم که میخواهم.
من خاله صنمام. شرابخانهام زبانزد است.
من عباسجانام. هم دیگران را میکشم و هم خود را.
من ستارام. تا پای جان، حرفم حرف است.
من نادعلیام. پشیمان از زاده شدن.
من آلاجاقیام. خیانت را از برم.
من مدگلام. تا همیشه از آتش هراس خواهم داشت.
من مدیارام. از دست دادهی عشق و جان و همهچیز.
من ماهدرویشام. سید خوشالحان بداختر.
من فربخشام. سرگردی که بیم داشت از خویش.
من آتشام. در آتش خواهم سوخت.
من
من مارال، گلمحمد، یا کیستم؟
به راستی من کیستم؟