یادداشت ریحانه محمودی

        ناطور_دشت از آن کتاب‌هایی بود که هیچ به مذاقم خوش نیامد. زندگی کوتاه مدت نوجوانی که از همه چیز و همه کس بی‌زار است و دچار خودبزرگ‌بینی شده.
قصه‌ای بی‌آغاز و بی‌پایان که در سراسر کتاب صرفا یک حالت موقتی روزمره را خواهید خواند. شخصیت‌های بسیاری و موقعیت‌های فراوانی وارد بعد قصه می‌شوند که نمی‌دانید از کجا آمده و به کجا خواهند شتافت!
تنها نکته قابل توجه این است که جزئیات و بیان خاطرات شاید جالب به نظر برسد.
۲ از ۵.
      
12

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.