مهدیه دستجردی

تاریخ عضویت:

اردیبهشت 1404

مهدیه دستجردی

@Mahdune

24 دنبال شده

11 دنبال کننده

                می‌خوام بیشترِ دنیا و آدمهاش رو ببینم. راهی جز کتاب هست؟✏️📚
              
Mhdune

یادداشت‌ها

        احساسات متناقضی را در طی این کتاب تجربه کردم. دختری روستایی و کم سن و سال، عاشق مردی می‌شود که حدود ده سالی از او بزرگتر است. ماجرای این عشق و عاشقی بسیار معمولی امّا قابل درک است. کتاب قرار نیست شمارا با اتفاقی شگفت زده کند و توی پَرِ کسالتتان بزند. بسیار توصیف می‌کند که گاه بیش از دو صفحه طول می‌کشد و دلتان می‌خواهد دست ببرید و چند برگه‌ای را از کتاب جدا کنید تا بفهمید «خب بعدش؟»؛ یا حتّی چند بخش ابتدایی کتاب را فقط با افکار و عادات دخترک سر می‌کنید که اعمالش بسیار برایتان قابل حدس می‌شود. تولستوی مسیحی‌ست و این باور را آنقدر پذیرفته که در این کتابش نیز همچون سایر کتابهاش، رد و بویی از دین و مذهب به چشم می‌خورد. این برایم جالب بوده همیشه.
امّا بنظرم چیزی که در این کتاب ارزش خواندن داشت درک احساسات ماشا و سِرگی میخائیلیچ بود. انگار می‌شد پس از چند صفحه همراهشان بودن، درد و رنج را در وقایع مختلف از بطنِ وجود آنان چشید و درک کرد. 
سِرگی میخائلیچ نوعی عشق را پذیراست که با آرامش و سادگی همراه است و ماشا بعد می‌فهمد این آرامش و سادگی برای او معنایی ندارد و دلش شور و هیجان می‌طلبد. شور و هیجانی که مقتضای سن اوست. سادگی از نظر او سهل گرفتن روزگار و گذراندن آن بدون تکلف است؛ در حالی که سرگی میخائیلیچ سادگی را در کارهای ساده می‌بیند.
این تفاوت نگاه بسیار قابل لمس بود.
عبارات و دیالوگهایی که گاهی حرف دلشان را افشا می‌کرد، بسیار بر دل می‌نشست. اگر کسی می‌خواهد این کتاب را بخواند؛ حتماً سراغ نشر و ترجمه‌ی خوبی را بگیرد، چون احتمال می‌رود داستان توسط مترجمِ بد، تباه شود. 
که خب حیف است ...
انتهای داستان گرچه باب میلم نبود امّا با روند داستان همخوانی داشت.
قسمتی از کتاب را در تصویر زیر قرار می‌دهم تا متوجه منظورم بشوید.

      

1

        تا حد قابل توجهی لذت بردم امّا به آن انتقاداتی نیز دارم. کتاب درباره‌ی دو نوجوان بود که با کل کلهایشان زیر سایه‌ی دو درخت مدرسه برای خود طرفدار جمع می‌کنند. این کل کلها به جایی می‌رسد که تاریخ زمان رضاشاه را بیان می‌کنند(خوبی‌ها&بدی‌ها).
کتاب اطلاعات تاریخی مفیدی را با زبانی "تقریباً" ساده و قابل فهم بیان می‌کند و اگر کسی بخواهد خلاصه‌ای مفید از آن زمان بخواند؛این کتاب پیشنهاد خوبی است. 
و امّـــا انتقادات ..
اشخاص این کتاب ابداً لحن نداشتند و اگر هرکدامشان را رها می‌کردی به زبان کوچه بازاری سخن می‌گفتند.
استفاده از ضرب المثلها بسیار زیاد و کلافه کننده شده بود. اگر این بکاربردن ضرب المثل فقط برای یک شخصیت بود؛ میشد گفت که لحن او بوده، ولی این عبارات در همه‌ی کاراکترهای داستان استفاده می‌شد.
فکر نمی‌کنم این کتاب برای اکثریت قشر نوجوان مناسب باشد. گرچه سعی شده بود با زبان ساده وقایع تاریخی را بیان کند، امّا آنقدر هم ساده نبود که یک نوجوان متمایل شود کتاب را دست بگیرد و تا انتها زمینش نگذارد. 
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.