معرفی کتاب تاریخ با طعم زغال اخته اثر یوسف قوجق

تاریخ با طعم زغال اخته

تاریخ با طعم زغال اخته

یوسف قوجق و 1 نفر دیگر
3.7
9 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

17

خواهم خواند

7

شابک
9786000332990
تعداد صفحات
348
تاریخ انتشار
1398/11/15

توضیحات

        از حرفی که شنیدم جا خوردم. رو کردم به فرهاد و گفتم: «کاری به این کل انداختن هایتان ندارم، اما.. اینی که گفتی مسخره است فرهاد جان.»فرهاد با قیافه ای حق به جانب گفت: «اتفاقا درست ماجرا همینی است که گفتم. چیزی که یحیی دیروز گفت مسخره و چرت است نه حرف من.»و گفت: «کافی است یک کوچولو زحمت به انگشتان مبارکتان بدهید و کتاب های تاریخ مربوط به آن سال ها را ورق بزنید.»از حرفی که زد. چشم هایم از حیرت چهارتا شد. داشت حرف ها و ادعاهایش را ارجاع می داد به کتاب های تاریخ، یحیی هم مثل من، از آن همه اطمینانی که در لحن فرهاد بود. حیرت کرده بود و داشت ناباورانه نگاهش میکرد.فرهاد پرسید: «چرا اینجوری نگاهم میکنید؟ رو دست خوردید و فکر نمی کردید دروغ هایتان رو بشود؟»
      

لیست‌های مرتبط به تاریخ با طعم زغال اخته

یادداشت‌ها

          تا حد قابل توجهی لذت بردم امّا به آن انتقاداتی نیز دارم. کتاب درباره‌ی دو نوجوان بود که با کل کلهایشان زیر سایه‌ی دو درخت مدرسه برای خود طرفدار جمع می‌کنند. این کل کلها به جایی می‌رسد که تاریخ زمان رضاشاه را بیان می‌کنند(خوبی‌ها&بدی‌ها).
کتاب اطلاعات تاریخی مفیدی را با زبانی "تقریباً" ساده و قابل فهم بیان می‌کند و اگر کسی بخواهد خلاصه‌ای مفید از آن زمان بخواند؛این کتاب پیشنهاد خوبی است. 
و امّـــا انتقادات ..
اشخاص این کتاب ابداً لحن نداشتند و اگر هرکدامشان را رها می‌کردی به زبان کوچه بازاری سخن می‌گفتند.
استفاده از ضرب المثلها بسیار زیاد و کلافه کننده شده بود. اگر این بکاربردن ضرب المثل فقط برای یک شخصیت بود؛ میشد گفت که لحن او بوده، ولی این عبارات در همه‌ی کاراکترهای داستان استفاده می‌شد.
فکر نمی‌کنم این کتاب برای اکثریت قشر نوجوان مناسب باشد. گرچه سعی شده بود با زبان ساده وقایع تاریخی را بیان کند، امّا آنقدر هم ساده نبود که یک نوجوان متمایل شود کتاب را دست بگیرد و تا انتها زمینش نگذارد. 
        

3

Soli

Soli

1404/4/16

          عجب.
کتاب خوبی نبود. من که خوشم نیومد. بسیار... متظاهرانه؟ نمی‌دونم چه‌طور باید توصیفش کنم.
اولا که موقعیت اولیه‌ی داستان برام قابل‌درک نبود. چرا بچه‌ها باید هر زنگ جمع شن تا داستانی خیلی باجزئیات درمورد تاریخ پهلوی بشنون؟ اونم تعداد زیادی پسر دبیرستانی؟ من که همچین چیزی تو مدرسه ندیده‌م تا حالا.
بعدم این‌که توصیفات شخصیت‌ها به رفتارهاشون نمی‌خورد. یه جا عین بچه‌های پنج ساله بودن و یه جا عین مردای چهل ساله. کلا هیچی با هیچی همخوانی نداشت. تو اون بگیر و ببندی که توصیف شده بود، چرا یه نفر باید این‌قدررر بی‌احتیاط رفتار کنه؟! 
درمورد اطلاعات تاریخی‌ش نظری ندارم. تقریبا همه‌ش تکراری از درس‌های آخر تاریخ دوازدهم بود. البته که کتاب تاریخ آموزش و پرورش به نظر من خیلی منصفانه‌تر و بی‌طرف‌تر برخورد کرده بود.
می‌گه راسته که رضاشاه فلان کار خوب رو هم کرده؟ طرف جواب می‌ده که خب بله ولی این‌جور اتفاقات‌ خوب بالاخره با توجه به اوضاع جهان، دیر یا زود اتفاق می‌افتادن. نه بابا، جون من؟ :)))
از بعضی بخش‌های کتاب می‌تونستم حدس بزنم که احتمالا آقای قوجق واقعا نویسنده‌ی بدی نیست و اگر بخواد می‌تونه خوب بنویسه _نمی‌دونم چون کتاب دیگه‌ای ازشون نخونده‌م_ ولی توی این کتاب که من از سبکش و کلا هیچی‌ش خوشم نیومد.
        

0