معرفی کتاب خاطرات یک آدم کش اثر یونگ-ها کیم مترجم خاطره کردکریمی

خاطرات یک آدم کش

خاطرات یک آدم کش

یونگ-ها کیم و 1 نفر دیگر
3.6
333 نفر |
103 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

17

خوانده‌ام

561

خواهم خواند

208

شابک
9786220108177
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1400/4/21

توضیحات

کتاب خاطرات یک آدم کش، نویسنده یونگ-ها کیم.

لیست‌های مرتبط به خاطرات یک آدم کش

نمایش همه
حنا

حنا

23 ساعت پیش

کاج هاکلکسیونربیمار خاموش

به هیچکس اعتماد نکن

33 کتاب

دنیایی از توطئه، خیانت و رازهای مرگبار! در این لیست، با تاریک‌ترین گوشه‌های ذهن بشر روبرو می‌شوید... جایی که هر لبخند پشت نقابی از دروغ پنهان شده، هر قربانی رازی دارد که با مرگش دفن می‌شود و هر شاهد بی گناه ممکن است تیغ تیز بعدی را در دست گرفته باشد. داستان هایی از خانه‌های متروکه با دیوارهایی که فریاد های خاموش را در خود نگه داشته‌اند، تا خیابان‌های تاریک شهری که هر چراغ روشن، سایه‌ای مشکوک را آشکار می‌کند. از قاتلی که با چهره‌ای دوست‌داشتنی در جمع حاضر می‌شود و قربانی‌ای که شاید به اندازه جلادش بی‌رحم باشد... ‼️هشدار‼️عوارض جانبی: در حین و یا بعد از خواندن این کتاب‌ها، ممکن است دچار: - واکنش های غیرقابل کنترل - فحاشی به شخصیت ها، روند داستان و یا حتی شخص شخیص نویسنده - تحسین یا شک کردن به مغز و هوش خودتان بابت حدس های درست و غلطی که در طول داستان زدید - نیاز سریع به ‌پیدا کردن قربانی بعدی و اسپویل کردن داستان برای او - میل شدید به قرار گرفتن جلوی آینه و صبحت کردن با فرد مقابلتان(که احتمالا تصویر خودتان است) " تموم شد؟ یه لحظه صبر کن؟ اصلا اخرش چی شد؟ یعنی....؟؟؟ پس.... اره خودمم حدس زده بودم ... ولی اخه.... اصلا مگه..... نه نه نه نه" پ.ن: بروز این عوارض پس از خواندن کتاب های موجود در لیست کاملا طبیعی و قابل درک می‌باشد و در صورت نداشتن هیچکدام از عوارض و علائم اشاره شده نیاز است در سلیقه‌ و سبک مورد علاقه‌تان تجدید نظر کنید.

19

یادداشت‌ها

        تو سایت آوانگارد در مورد نویسنده این کتاب گفته  که خودش هم در کودکی فراموشی رو تجربه کرده . گفتم شاید براتون جالب باشه.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

          یک داستان خوش خوان ،خلاقانه و جذاب که میشه یه نفس خوند
ماجرای قاتل زنجیره ای پا به سن گذاشته ای که دچار آلزامیر و زوال عقل شده و به ناچار مجبور به ثبت وقایع روزانه خودش میشه تا درصورت فراموشی با مراجعه به نوشته هایش،چیزهایی که فراموش کرده به یاد بیاره!
قاتلی حرفه ای که اتفاقی غیر منتظره باعث میشه بعد از سالها که مرتکب هیچ جنایتی نشده،به فکر ارتکاب قتلی جدید بیوفته!
نکته جذاب و جالب داستان پردازش دقیق حالات یک فرد آلزایمری و مبتلا به زوال عقله که برای خواننده بسیار ملموس و قابل درک ترسیم شده و اینکه تا انتهای داستان نمیتونیم متوجه بشیم که کدامیک از این خاطرات واقعا اتفاق افتاده و کدامیک نتیجه توهمات پیرمرد مبتلا به آلزایمر هستش!
پایان داستان با اینکه برای خواننده تا حدودی شوکه کنندست ولی میتونست بهتر باشه.

از کتاب:
" همسایه ای دارم که بعد از هر شب نوشیدنِ بیرون از خانه پس می افتد. شاید مرگ هم نوشیدنی سنگینی است که کمک می کند شب کسالت آوری را، که همان زندگی مان باشد، از یاد ببریم."

"آدمی که چند دقیقه پیش بودم به آدمی که چند دقیقه بعد خواهم بود دستور میدهد.بدین ترتیب،آدمی هستم که بینهایت بار تقسیم میشود."

"بعضی ها احتمالاً احساس گناه دارند اما شرم نه.آنها می‌ترسند دیگران مجازاتشان کنند من احساس شرم می کنم اما احساس گناه ندارم هیچ وقت نترسیده ام مردم چی فکر می‌کنند و نگران مجازات شدن هم نیستم اما این حال احساس شرمم شدید است. من حتی یکی را فقط به خاطر شرم کشتم! آدم های شبیه من موجودات خطرناک تری اند"
        

28

M.Amin Tavakolian

M.Amin Tavakolian

6 روز پیش

          کتابی خوب؛ با پایانی که سعی در حیرت‌زده کردن مخاطب دارد ولی بعضی جاها کمی می‌لنگد. کتاب را بعضا به‌اشتباه، مربوط به فیلم کره‌ای "Memories of Murder" می‌دانند که احتمالا بخاطر یکی بودن کشورهای ساخته شده و تشابه اسمی‌شان است—چه‌بسا ترجمه درست فیلم هم "خاطرات قتل" است و نه "خاطرات یک قاتل" که به اشتباه گفته می‌شود—،ولی هیچ ارتباطی بین فیلم و کتاب نیست. همچنین کتاب بسیار یادآور فیلم سینمایی "پدر" است.
کتاب بیشتر از اینکه به بخش‌های جنایی داستان بپردازد به بیماری آلزایمر شخصیت اصلی می‌پردازد و این یکی از نکات بسیار مثبت کتاب است. اینکه مارا به این ذهن درحال فروپاشی دعوت می‌کند و تمامی شک‌ها و ترس‌های شخصیت اصلی را بی‌پرده نشان می‌دهد به شخصیت‌پردازی و همچنین به جذاب شدن روند داستان کمک می‌کند تا خواننده کشش مناسب برای ادامه دادن داشته باشد.
درکنار اینکه در متن کتاب بعضا جملات "فلسفی" و قناسی هم نوشته شده که چندان جذاب نیستند و کلیشه‌ای جلوه می‌کنند و یا وصله‌ی ناجور شده‌اند ولی توصیفات و جملات قابل تامل و جالبی را هم ارائه می‌دهد.
مسئله اصلی این است که نویسنده در اینکه بتواند پایانی جالب با پیچش‌های شوکه کننده‌ ارائه بدهد موفق عمل کرده ولی پایانِ کتاب چندان راضی کننده‌ نیست. پایانی است که بعد از مدتی اثر خود را از دست می‌دهد و مخاطب را در این فکر رو می‌برد که شاید "اتفاقاتی" که افتاد شوکه کننده و جذاب بود ولی "پایان" چندان عجیب و راضی کننده نبود.
        

40