معرفی کتاب خاطرات یک آدم کش اثر یونگ-ها کیم مترجم خاطره کردکریمی

خاطرات یک آدم کش

خاطرات یک آدم کش

یونگ-ها کیم و 1 نفر دیگر
3.6
378 نفر |
116 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

23

خوانده‌ام

637

خواهم خواند

239

شابک
9786220108177
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1400/4/21

توضیحات

کتاب خاطرات یک آدم کش، نویسنده یونگ-ها کیم.

لیست‌های مرتبط به خاطرات یک آدم کش

نمایش همه
حنا

حنا

1404/4/6

کاج هاکلکسیونربیمار خاموش

به هیچکس اعتماد نکن

33 کتاب

دنیایی از توطئه، خیانت و رازهای مرگبار! در این لیست، با تاریک‌ترین گوشه‌های ذهن بشر روبرو می‌شوید... جایی که هر لبخند پشت نقابی از دروغ پنهان شده، هر قربانی رازی دارد که با مرگش دفن می‌شود و هر شاهد بی گناه ممکن است تیغ تیز بعدی را در دست گرفته باشد. داستان هایی از خانه‌های متروکه با دیوارهایی که فریاد های خاموش را در خود نگه داشته‌اند، تا خیابان‌های تاریک شهری که هر چراغ روشن، سایه‌ای مشکوک را آشکار می‌کند. از قاتلی که با چهره‌ای دوست‌داشتنی در جمع حاضر می‌شود و قربانی‌ای که شاید به اندازه جلادش بی‌رحم باشد... ‼️هشدار‼️عوارض جانبی: در حین و یا بعد از خواندن این کتاب‌ها، ممکن است دچار: - واکنش های غیرقابل کنترل - فحاشی به شخصیت ها، روند داستان و یا حتی شخص شخیص نویسنده - تحسین یا شک کردن به مغز و هوش خودتان بابت حدس های درست و غلطی که در طول داستان زدید - نیاز سریع به ‌پیدا کردن قربانی بعدی و اسپویل کردن داستان برای او - میل شدید به قرار گرفتن جلوی آینه و صبحت کردن با فرد مقابلتان(که احتمالا تصویر خودتان است) " تموم شد؟ یه لحظه صبر کن؟ اصلا اخرش چی شد؟ یعنی....؟؟؟ پس.... اره خودمم حدس زده بودم ... ولی اخه.... اصلا مگه..... نه نه نه نه" پ.ن: بروز این عوارض پس از خواندن کتاب های موجود در لیست کاملا طبیعی و قابل درک می‌باشد و در صورت نداشتن هیچکدام از عوارض و علائم اشاره شده نیاز است در سلیقه‌ و سبک مورد علاقه‌تان تجدید نظر کنید.

152

یادداشت‌ها

          بسم الله 

عجیب و غریب...
نمی‌دانم داستان را به آلزایمر و یک بیماری جسمی و روانی مرتبط کنم یا داستان مرتبط است به دنیاهای موازی و یا نویسنده به نوعی قائل به تناسخ است...
هرچه که باشد یک حس مشترک در همه این اتفاقات موج می‌زند و آن اینکه انسان، سرگشته است...
نمی‌دانم تا به امروز برایتان پیش آمده که در حال انجام کاری باشید و ناگهان در میانه آن با خودتان بگویید، برای چه این کار را انجام می‌دهم؟ یا بگویید، اصلاً من این کار را شروع کردم؟ در این زمینه با پیرمرد داستان همزاد پنداری می‌کنم...

در خلاصه داستان می‌خوانیم، جریان کتاب پیرامون پیرمردی است که آدم کشی را کنار گذاشته و سال‌های سال است دیگر جنایتی نمی‌کند و این روزها مبتلا به آلزایمر شده است...
اما حقیقتاً این پیرمرد آدمکش بوده است؟؟؟؟

این جنس کتاب‌ها و دیدگاه‌ها برایم جالب نیست و لذت آنچنانی از خواندنش نمی‌برم. چرا که فلسفه چنین دیدگاهی را قبول ندارم...
بیشتر احساس می‌کنم چنین کتاب‌هایی لباس لخت پادشاه است و من دوست دارم همان کودکی باشم که بلند در شهر فریاد می‌زند: پادشاه لخت است.
        

11

سامان

سامان

1404/4/13

        این کتاب بیانگر این واقعیت است که اگرچه ممکن است ذهن انسان فراموش کند، اما برخی زخم ها در روح انسان نهادینه شده اند و قابل فراموش کردن نیستند‌.
پیرمرد قاتل، با اینکه دچار آلزایمر شده، اما هر چه را از خاطر ببرد، عذاب وجدان و خاطرات مربوط به قتل ها را از یاد نمی برد. 
از جنبه روانشناختی، به علت داشتن پدری که به مادر و خواهر او آزار می رساند و در نهایت این پدر توسط پسر خود به قتل رسید، تاثیر خانواده بر ایجاد یک قاتل در جامعه را روایت می کند. 
به طور کلی این داستان کوتاه، به خوبی تاثیر عذاب وجدان ناشی از گناهان بزرگ بر روح انسان را به تصویر می کشد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

Hedixpoker

Hedixpoker

1404/4/10

        کتاب نسبتا خوبی بود نویسنده داستانو توی ی هاله پیش میبرد
داستان از زبون اول شخص بود و دقیقا همونجوری ک اون فرد دچار آلزايمر و زوال عقل شده بود اون حس گیجی رو ب مخاطب هم منتقل میکرد ک من دوست داشتم  
درکل‌تجربه خوبی بود :) و من صوتی این کتابو گوش دادم با صدای هوتن شکیبا که صدای گیرای ایشون  کتابو زیباتر میکرد، پیشنهاد میکنم
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

          کتاب معمولی و ساده با انتظاراتم که داستان با تعلیق و پیچش‌های خوب بود تفاوت داشت، این کتاب نه اونقدر صاحب ارزشه که بخوام چند بار بخونمش و یه عضو ثابت از کتابخونه‌ام بشه، نه هم کتابی که ازش متنفر باشم.... چیزی در توصیف کتاب میتونم بگم که ممکنه به شما برای انتخاب این کتاب یا نخوندنش کمک کنه، اونم این موضوع که این کتاب حال و وصف یک آدم آلزایمریه اینکه زندگی بهشون چطور میگذره... نه چیزی بیشتر نویسنده صرفا داستان رو جنایی کرده تا احساسات مخاطب رو تحریک کنه و از طرفی دیگه حفره‌های داستان رو پنهان کنه... به نظر من داستان در هیچ کدوم از دو مورد نشان دادن یک قاتل در موضع ضعف و یک فرد مواجهه با زوال عقل و آلزایمر به طور کامل موفق عمل نمیکنه... شاید بخشی از نپسندیدن من به خاطر ماهیت ادبیات کره و ژاپن باشه که روایت گزارش گونه بر همه چیز اولویت داره حتی نتیجه و هدف داستان و اینجا هم داستان عملا نقطه اوجی نداره و نقاط جذاب داستان جملاتی هستن که تماما از کتاب‌های دیگه وام گرفته شدن... بشخصه اگر دوباره امکان انتخاب داشتم این کتاب رو نمیخوندم امتیاز من به این کتاب ۲/۵ از ۵ هست.
        

22