معرفی کتاب انجمن قتل پنجشنبه ها اثر ریچارد آزمن مترجم محدثه احمدی

انجمن قتل پنجشنبه ها

انجمن قتل پنجشنبه ها

ریچارد آزمن و 2 نفر دیگر
3.2
49 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

97

خواهم خواند

82

ناشر
نون
شابک
9786227566147
تعداد صفحات
352
تاریخ انتشار
1400/6/8

توضیحات

        کتاب «انجمن قتل پنجشنبه ها» رمانی نوشته ی «ریچارد آزمن» است که اولین بار در سال 2020 انتشار یافت. در یک روستای آرام و خلوت، چهار دوست هر هفته جمع می شوند تا در مورد جنایت های حل نشده صحبت کنند؛ آن ها نام خود را «انجمن قتل پنجشنبه ها» گذاشته اند. وقتی جسد یکی از اهالی روستا به همراه عکسی اسرارآمیز در کنارش پیدا می شود، اعضای «انجمن قتل پنجشنبه ها» درمی یابند که اولین پرونده ی واقعی خود را به دست آورده اند. اما با افزایش تعداد جسدها، آیا اعضای این گروه غیرمعمول اما دوست داشتنی می توانند قبل از این که بیش از اندازه دیر شود، قاتل را دستگیر کنند؟
      

لیست‌های مرتبط به انجمن قتل پنجشنبه ها

نمایش همه
حنا

حنا

1404/4/6

کاج هاکلکسیونربیمار خاموش

به هیچکس اعتماد نکن

33 کتاب

دنیایی از توطئه، خیانت و رازهای مرگبار! در این لیست، با تاریک‌ترین گوشه‌های ذهن بشر روبرو می‌شوید... جایی که هر لبخند پشت نقابی از دروغ پنهان شده، هر قربانی رازی دارد که با مرگش دفن می‌شود و هر شاهد بی گناه ممکن است تیغ تیز بعدی را در دست گرفته باشد. داستان هایی از خانه‌های متروکه با دیوارهایی که فریاد های خاموش را در خود نگه داشته‌اند، تا خیابان‌های تاریک شهری که هر چراغ روشن، سایه‌ای مشکوک را آشکار می‌کند. از قاتلی که با چهره‌ای دوست‌داشتنی در جمع حاضر می‌شود و قربانی‌ای که شاید به اندازه جلادش بی‌رحم باشد... ‼️هشدار‼️عوارض جانبی: در حین و یا بعد از خواندن این کتاب‌ها، ممکن است دچار: - واکنش های غیرقابل کنترل - فحاشی به شخصیت ها، روند داستان و یا حتی شخص شخیص نویسنده - تحسین یا شک کردن به مغز و هوش خودتان بابت حدس های درست و غلطی که در طول داستان زدید - نیاز سریع به ‌پیدا کردن قربانی بعدی و اسپویل کردن داستان برای او - میل شدید به قرار گرفتن جلوی آینه و صبحت کردن با فرد مقابلتان(که احتمالا تصویر خودتان است) " تموم شد؟ یه لحظه صبر کن؟ اصلا اخرش چی شد؟ یعنی....؟؟؟ پس.... اره خودمم حدس زده بودم ... ولی اخه.... اصلا مگه..... نه نه نه نه" پ.ن: بروز این عوارض پس از خواندن کتاب های موجود در لیست کاملا طبیعی و قابل درک می‌باشد و در صورت نداشتن هیچکدام از عوارض و علائم اشاره شده نیاز است در سلیقه‌ و سبک مورد علاقه‌تان تجدید نظر کنید.

148

یادداشت‌ها

11

          همون طور که قبلا گفتم ژانر جنایی و معمایی رو خیلی دوست دارم، لذت میبرم از اینکه همراه سیر داستان سعی کنم معماها رو حل کنم و از نظر من هرچی حدس‌هام غلط‌تر از آب دربیاد اون کتاب جذاب‌ و قوی‌تره، موقع خوندن این کتاب بیشتر جاها قبل از پلیس به نتیجه می‌رسیدم و همون حدسی رو میزدم که چند خط یا چند صفحه بعد پلیس بهش می‌رسید ولی خب همه حدس‌ها کاملا غلط از آب در اومدن و این مهارت زیاد نویسنده رو نشون میده، واقعا تک تک سرنخ‌ها دور هم پیچیده و یک کلاف گره خورده رو ایجاد کرده بودن.
وقتی گره‌ها شروع به باز شدن کردن (که تا صفحات آخر کتاب این اتفاق نمیوفته) من خیلی گیج شدم و دلیل تعدادی از اتفاقات رو نمیتونستم متوجه بشم.
فکر میکنم نویسنده سعی داشت مخاطب رو بازی بده و اونو به چالش بکشه.
 در مجموع کتاب خوبیه من 50 صفحه اول رو توی 5 روز و 300 صفحه باقی مونده رو یک روزه خوندم.
یک جاهایی از کتاب خیلی کسل کننده پیش میره و فکر می‌کنم برای همین باید آدم صبوری باشی که بتونی ادامه بدی، به تعداد انگشت شمار قسمت‌های هیجانی داره، ولی چون غالب شخصیت‌های این کتاب میان‌سال یا پیر بودن و اکثرشون هم آدم‌های خاصی بودن کتاب  برای من جذاب میشد و دلم میخواست با قهرمان‌های داستان آشنا بشم چون تا جایی که یادم میاد کتابی با قهرمان‌های این سنی نخونده بودم.
انتقادی که به این داستان وارده اینه که یک سری از معماها حل نشدن و مطمئن نیستم که تو جلد بعدیش حل بشن چون تو خلاصه کتاب اشاره‌ای به این مسئله نشده.
مثلا من نفهمیدم شغل "الیزابت" چی بوده؟ چطوری تو سراسر دنیا آشنا داره؟ یا اینکه چرا سه بار ازدواج کرده؟ (اینا اسپویل نیست تو صفحات اول کتاب اشاره میشه بهشون) یا مثلا جوری راجع به همسر سومش صحبت میشد انگار قراره از مسائلی پرده برداشته بشه ولی اینطور نشد.
خلاصه اینکه من تعدادی سوال بی‌جواب راجع به الیزابت دارم که نمیدونم چطوری باید به جوابشون برسم؟!
به طور کلی خیلی جا داشت بیشتر با شخصیت‌ها آشنا بشیم من دوست داشتم بیشتر احساس نزدیکی کنم باهاشون. 
و یک نکته انتقادی دیگه اینکه اصلا به جلسات قبلی انجمن پرداخته نشد، اینکه چطوری پرونده‌های قتلی که حل نشده بسته شدن رو بررسی میکردن و آیا میتونستن حلشون کنن یا نه؟ با توجه به نظرات و خلاصه کتاب فکر میکردم حداقل درصدی از کتاب رو به پرونده‌های قدیمی بپردازه و بعد بره سراغ قتلی که تازه رخ داده. 
حرف آخر اینکه اگه کتاب‌خون صبوری هستید، از آدم‌های پیر باحال یا متفاوت خوشتون میاد، علاقه به ژانر معمایی دارید ولی هیجانی بودن یا نبودن داستان خیلی براتون مهم نیست این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم از خوندنش پیشمون نمیشید.
        

3

          کتاب های جنایی  به ریتم تند و پر تب و تابشون معروف هستند.اما اگر مثل من از موقعیت های دلهره اور و خون آلود کتاب ها و فیلم ها فراری باشید انجمن قتل پنج شنبه ها یه کتاب ایده  آل میشه
اساسا قصه بر پایه ی آرامش خاصی  شکل میگیره که کاملا با شخصیت ها و فضای داستان هم خوانی داره.
4تا پیر مرد و پیر زن از سر کسالت بار بودن دنیای اطرافشون تصمیم میگیرند پرونده ی جنایی حل کنن اما کار کم کم جدی میشه.
اولین نکته  طنز داستانه که با توجه به شخصیت ها شکل میگیره(توجه کردید که پیرمرد و پیرزن)
دومین نکته فضای آرام داستانه که باز‌هم به خاطر شخصیت هاست.یعنی انطباق کامل قصه و فضا و شخصیت ها با هم دیگه
نکته  بعدی  روند  قصه است که  حدس پایان بندی ان را حداقل برای من سخت کرده بود
در کل با یک جنایی شیرین طرف هستید
باز هم تاکید دارم این کتاب اصلا کتاب هیجانی ای نیست  و اتفاقا همین ارامش  در اوج دلهره و هیجانه که منو جذب خودش کرده.این که توی اتفاقات پر از التهاب همه چیز با ارامش و ملایمت خاصی حل و فصل میشه 
یه نکته نویسنده کتاب بنا به نوشته ی ناشر ریچارد ازمن هست که بهتره در معرفی کتاب تصحیح بشه
تقدیم به عاشقان جنایی ملایم
دو کتاب بعدی یعنی گلوله ای که خطا رفت و مردی که دو بار مرد را هم از‌ دست ندید.

        

3