یادداشت عارفه شاه حسینی

انجمن قتل پنجشنبه ها
        همون طور که قبلا گفتم ژانر جنایی و معمایی رو خیلی دوست دارم، لذت میبرم از اینکه همراه سیر داستان سعی کنم معماها رو حل کنم و از نظر من هرچی حدس‌هام غلط‌تر از آب دربیاد اون کتاب جذاب‌ و قوی‌تره، موقع خوندن این کتاب بیشتر جاها قبل از پلیس به نتیجه می‌رسیدم و همون حدسی رو میزدم که چند خط یا چند صفحه بعد پلیس بهش می‌رسید ولی خب همه حدس‌ها کاملا غلط از آب در اومدن و این مهارت زیاد نویسنده رو نشون میده، واقعا تک تک سرنخ‌ها دور هم پیچیده و یک کلاف گره خورده رو ایجاد کرده بودن.
وقتی گره‌ها شروع به باز شدن کردن (که تا صفحات آخر کتاب این اتفاق نمیوفته) من خیلی گیج شدم و دلیل تعدادی از اتفاقات رو نمیتونستم متوجه بشم.
فکر میکنم نویسنده سعی داشت مخاطب رو بازی بده و اونو به چالش بکشه.
 در مجموع کتاب خوبیه من 50 صفحه اول رو توی 5 روز و 300 صفحه باقی مونده رو یک روزه خوندم.
یک جاهایی از کتاب خیلی کسل کننده پیش میره و فکر می‌کنم برای همین باید آدم صبوری باشی که بتونی ادامه بدی، به تعداد انگشت شمار قسمت‌های هیجانی داره، ولی چون غالب شخصیت‌های این کتاب میان‌سال یا پیر بودن و اکثرشون هم آدم‌های خاصی بودن کتاب  برای من جذاب میشد و دلم میخواست با قهرمان‌های داستان آشنا بشم چون تا جایی که یادم میاد کتابی با قهرمان‌های این سنی نخونده بودم.
انتقادی که به این داستان وارده اینه که یک سری از معماها حل نشدن و مطمئن نیستم که تو جلد بعدیش حل بشن چون تو خلاصه کتاب اشاره‌ای به این مسئله نشده.
مثلا من نفهمیدم شغل "الیزابت" چی بوده؟ چطوری تو سراسر دنیا آشنا داره؟ یا اینکه چرا سه بار ازدواج کرده؟ (اینا اسپویل نیست تو صفحات اول کتاب اشاره میشه بهشون) یا مثلا جوری راجع به همسر سومش صحبت میشد انگار قراره از مسائلی پرده برداشته بشه ولی اینطور نشد.
خلاصه اینکه من تعدادی سوال بی‌جواب راجع به الیزابت دارم که نمیدونم چطوری باید به جوابشون برسم؟!
به طور کلی خیلی جا داشت بیشتر با شخصیت‌ها آشنا بشیم من دوست داشتم بیشتر احساس نزدیکی کنم باهاشون. 
و یک نکته انتقادی دیگه اینکه اصلا به جلسات قبلی انجمن پرداخته نشد، اینکه چطوری پرونده‌های قتلی که حل نشده بسته شدن رو بررسی میکردن و آیا میتونستن حلشون کنن یا نه؟ با توجه به نظرات و خلاصه کتاب فکر میکردم حداقل درصدی از کتاب رو به پرونده‌های قدیمی بپردازه و بعد بره سراغ قتلی که تازه رخ داده. 
حرف آخر اینکه اگه کتاب‌خون صبوری هستید، از آدم‌های پیر باحال یا متفاوت خوشتون میاد، علاقه به ژانر معمایی دارید ولی هیجانی بودن یا نبودن داستان خیلی براتون مهم نیست این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم از خوندنش پیشمون نمیشید.
      
10

3

(0/1000)

نظرات

جایی در بخش اول یادداشت اشاره فرمودید که «همه حدس‌ها کاملاً غلط از آب در اومدن و این مهارت زیاد نویسنده رو نشون میده»؛ بنده این کتاب را نخوانده‌ام و نمی‌توانم در این‌باره اظهار نظر کنم اما همین جمله شما را که خواندم بی‌درنگ یاد سکانسی از پوآرو افتادم که به تماشای تئاتر رفته بود و مرحله به مرحله پیش‌بینی می‌کرد که چه اتفاقی رخ داده و مثلا چه کسی قاتل است اما ناگهان نتیجه کاملاً متفاوت از تصور پوآرو بود و او نویسنده را یک نادان که هیچ درکی از مسائل جنایی و پلیسی ندارد خطاب میکرد و می‌گفت :
«نه! این غلط است!»
شاید سلول‌های خاکستری شما هم مسیر درستی را طی و نتیجه‌گیری کرده اما نویسنده برخلاف تصور شما نه تنها مهارت نداشته که از سر اشتباه طور دیگری داستان را پیش برده!! 🥸

0