آتش بدون دود (زرکوب)

آتش بدون دود (زرکوب)

آتش بدون دود (زرکوب)

4.8
55 نفر |
20 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

10

خوانده‌ام

111

خواهم خواند

101

شابک
9786001740575
تعداد صفحات
1,604
تاریخ انتشار
1400/1/1

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        نادر ابراهیمی نویسنده ایست توانا در عرصه های شخصیت پردازی، نماد گرایی و کاربرد زاویه دید. رمان سه جلدی آتش بدون دود به خوبی بازتابنده این است. شخصیت زن در این رمان آن گونه که شایسته یک زن ترکمن می باشد در این رمان توصیف شده است. زن ترکمن پا به پای همسر خود برای داشتن یک زندگی آرام تلاش می کند. او مطیع بی چون و چرا همسر خود است." زن ترکمن، نجابت را النگوی طلا و گردنبند جواهرنشان نمیداند، که گاه باشد و گاه نباشد. زن ترکمن، یعنی ذات نجابت ترکمن...".آنچه به اثرنادرابراهیمی ارزش میدهد، استفادة فراوان از نامهای ترکمنی و آذری است نویسنده با چنین رویکردی، رمان خود را بصورت فرهنگی از نامهای بومی درآورده است نامهایی که به مرور زمان و به سبب دگرگونیهای محیط و اجتماع، شاید که امروزه چندان حفظ و نگهداری زبان برای هر ملّتی پشتوانة غنی و ریش ه دار ماندن » . کاربرد نداشته باشد فرهنگ آن قوم است.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

پست‌های مرتبط به آتش بدون دود (زرکوب)

یادداشت‌ها

5

          برای تک تک جلدها ریویوی جداگانه نوشتم
اما اینجا خواستم یک ریویوی کلی هم بنویسم
محور آتش بدون دود آزادی و آزادگی است. شخصیت دکتر آلنی آق اویلر که مبنای داستان است، در آزادی و آزادگی یکه تاز است و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.
نادر ابراهیمی برای به تصویر کشاندن بهتر آلنی و ماجراهایش، ابتدا به سراغ ریشه و نسب او میرود. در ابتدای کتاب در ترکمن صحرا و همراه با گالان و سولماز یک ماجرای عاشقانه بی نظیر و درجه 1 را شاهد هستیم و بعد به سراغ فرزند آنان یعنی آق اویلر میرویم و ماجراهای صحرا و درگیری ها و در نهایت اتحاد صحرا
اما از جلد 4 به بعد جامعه هدف از یک اوبه و روستا و صحرا به وطن تغییر میکند. 
آتش بدون دود بهترین نمونه برای این جمله معروف است که اول خودت را اصلاح کن بعد خانواده و بعد جامعه را!
و النی دقیقا در این راه قدم میگذارد و جلو میرود
آتش بدون دود هویت رمان و داستان ایرانی است. و باید حداکثری ترویج و مطالعه شود

Merged review:

برای تک تک جلدها ریویوی جداگانه نوشتم
اما اینجا خواستم یک ریویوی کلی هم بنویسم
محور آتش بدون دود آزادی و آزادگی است. شخصیت دکتر آلنی آق اویلر که مبنای داستان است، در آزادی و آزادگی یکه تاز است و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکند.
نادر ابراهیمی برای به تصویر کشاندن بهتر آلنی و ماجراهایش، ابتدا به سراغ ریشه و نسب او میرود. در ابتدای کتاب در ترکمن صحرا و همراه با گالان و سولماز یک ماجرای عاشقانه بی نظیر و درجه 1 را شاهد هستیم و بعد به سراغ فرزند آنان یعنی آق اویلر میرویم و ماجراهای صحرا و درگیری ها و در نهایت اتحاد صحرا
اما از جلد 4 به بعد جامعه هدف از یک اوبه و روستا و صحرا به وطن تغییر میکند. 
آتش بدون دود بهترین نمونه برای این جمله معروف است که اول خودت را اصلاح کن بعد خانواده و بعد جامعه را!
و النی دقیقا در این راه قدم میگذارد و جلو میرود
آتش بدون دود هویت رمان و داستان ایرانی است. و باید حداکثری ترویج و مطالعه شود
        

0

        بسم الله الرحمن الرحیم 
معتقدم که شاید چند_هیچ از "کلیدر" جلوتر باشد.اگر کلیدر داستان یک نسل بود،آتش بدون دود نادر(که خدایش بیامرزد) روایت بلند رنج های سه نسل است که گاهی از کینه های دل ساده روستایی رنج می برند ،گاه از جفای شاهزاده ای قجری و تهاجم تزار روسی.گاهی هم از ظلم های شاه پهلوی
کتاب نادر،داستان چند شخصیت ساده نیست،طرح های فرعی با طرح های اصلی درهم می تنند تا داستان مردم را به تصویر بکشند.شاید علت ندیده شدن اش،ترجمه نکردن اش باشد.
....
کتاب اول با داستان دو برادر شروع می شود،برادر هایی که بعد مرگ پدر،طبق وصیت ارث ناچیزی به یکی می رسد و برادر کم بهره،عطای ناچیز را به برادر می بخشد و می رود تا "ایری بوغوز" را بنا بگذارد.
اما این تنها داستان شروع مرکز "یموت" نشین صحراست.ان سوی رود قره چای قوم دیگری است که "گوکلان" نامیده می شود.یموت ها مسیر رود را عوض می کنند و آب به گوکلان نمی رسد.گوکلان نیز آتشی می افرازد و قیر های سد یموتی را اب می کند و این گونه است آغاز داستان "یموت" و "گوکلان".دعوایی که کشیده می شود بین نسل ها تا جایی که سرانجام در کتاب سوم "النی اوجا" نوه گالان(گوکلان کُش ترین مرد یموت) از بین شان دشمنی می زداید.
البته این بین پر است از روایت های گوناگون،از یک کوچ بزرگ گرفته تا داستان انزوا و طرد شدن خانواده ای که روزی نام شان در صحرا می درخشید.
نمکی هم که در کل داستان جاری است،عشق هایی است که گاه و بی گاه رخ می نماید و روایت اش بعضا فرق می کند با روایت های شهری.
.....
 قبل از نوشتن روایت داستان های بعد باید ابتدا بگویم که نادر هیچ وقت تاریخ نویس حکومت نبود.همواره در تمام کتاب هایی که در نظرش می کشیدند بد می گفت از کسانی که به قول خودش،تاریخ نویسان تریاکی درباری بودند.گواه این ماجرا که نادر هیچ گاه حقیقت را برای منفعت تغییر نداد،داستان مبارزه اش با تاریخ نگاری رسمی درباره "میرمهنا دغابی" است.
......
داستان کتاب های بعد که چهار عدد هستند،داستان زندگی ترکمن است که با مبارزه با استبداد درهم امیخته،نه فقط ترکمن که این میان داستان های دیگری نیز خواهی شنید
......
آتش بدون دود را شده یکبار بخوانید،احتمالا ضرر نخواهید کرد


      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

          آتش، بدون دود، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی‌های ترکمن‌صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه‌ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است.
فکر اصلی این داستان بلند را که به گالان و سولماز مربوط می‌شود، سال‌ها پیش از این، روزی، دکتر خدر فروهر به نادر ابراهیمی داده است؛ نرّادی قهّار، که به هنگام تاس ریختن، از اجدادش سخن گفته‌است، و دربارهٔ شخصیتی نزدیک به «گالان» برای نادر ابراهیمی گفته‌است، و آن داستان، سخت به دل نادر ابراهیمی می‌نشیند و برنخاست تا آتش، بدون دود، شد - جلد اول. در سپاسنامه و یادداشت‌های رمان، نادر ابراهیمی می‌گوید: هرجا که هست، گرامی باد خاطرهٔ «دکتر خدر فروهر ترکمن»، هرچند که تخته نرد را بیشتر از طبابت دوست داشت.

قهرمان رمان در جلد اول گالان اوجا نام دارد که یک قهرمان اسطوره‌ای ترکمن به‌شمار می‌رود. در جلد دوم نویسنده با گذاری کوتاه بر اتفاقات صحرا شرایط را برای معرفی یگانه قهرمانان داستان؛ دکتر آلنی آق‌اویلر و همسر وفادارش دکتر مارال آق‌اویلر فراهم می‌کند. آلنی نوه گالان اوجاست و یک شخصیت واقعی به‌شمار می‌رود. او یک انقلابی تحصیل‌کرده‌است که برای اعتلای نام وطن و رهایی آن از ظلم از هیچ کوششی فرو گذار نمی‌کند. موضوع اصلی بقیه رمان زندگی و فعالیت‌های سیاسی این زوج است.

نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش- را صرف کرده‌است. سریالی نیز با همین نام و توسط خود نادر ابراهیمی ساخته شده‌است.
        

4

          نادر ابراهیمی روشنفکری است عاشق وطن؛ برای همین است که جریان روشنفکری ادبیات با او میانه‌ی خوبی ندارد.
نادر در هفت جلدی #آتش_بدون_دود مانیفست فکری خودش را ارایه می کند؛ رمانی که به گفته خودش سی سال از عمرش را صرف نوشتن آن کرد. آن همه ظرافتی که از آداب و سنت‌های ترکمن‌ها در این رمان هفت جلدی آمده است جز تحقیق و زندگی در ترکمن صحرا به دست نمی آمده است.
نادر در آتش بدون دود اول عشقش را به ایران و بعد به اقوام ایرانی نشان داده است و همین را بگذارید در مقابل جریان تجزیه طلبی که به اسم اقوام و به کام استعمار در دویست سال گذشته فتنه به پا کرده است.
دوم پهلوی ستیزی و دشمنی خونین نادر با پهلوی اول و دوم که نه در لفافه که عیان در داستان به آن پرداخته است
سوم عشق و ارادتش به مولا علی در کنار تقویت حوزه تقریب
چهارم ارادتش به انقلاب و انقلابیون. خصوصا در جلد های آخر نشان می دهد که چگونه خودش شیفته ی قهرمان انقلابی اش شده است.
آتش بدون دود، داستانی است پر کشش؛ سرشار از اطلاعاتی در باب زندگی ترکمنها و بسیار جملات بی بدیل و حکمت آموز.
جلد اول و دوم که عشق سوزان گالان و سولماز است نوعی رومئو و ژولیت است ولی جسورانه تر و پر کشش‌تر. بسیار دلنشین و جذاب.
جلد سوم و چهارم و پنجم تلاش نادر است برای مبارزه با جهالت و خرافات   و جلد ششم  و هفتم انقلاب نادر علیه پهلوی و پهلویسم.
        

2