یادداشت محمد حسین زاده
1402/12/9
نادر ابراهیمی روشنفکری است عاشق وطن؛ برای همین است که جریان روشنفکری ادبیات با او میانهی خوبی ندارد. نادر در هفت جلدی #آتش_بدون_دود مانیفست فکری خودش را ارایه می کند؛ رمانی که به گفته خودش سی سال از عمرش را صرف نوشتن آن کرد. آن همه ظرافتی که از آداب و سنتهای ترکمنها در این رمان هفت جلدی آمده است جز تحقیق و زندگی در ترکمن صحرا به دست نمی آمده است. نادر در آتش بدون دود اول عشقش را به ایران و بعد به اقوام ایرانی نشان داده است و همین را بگذارید در مقابل جریان تجزیه طلبی که به اسم اقوام و به کام استعمار در دویست سال گذشته فتنه به پا کرده است. دوم پهلوی ستیزی و دشمنی خونین نادر با پهلوی اول و دوم که نه در لفافه که عیان در داستان به آن پرداخته است سوم عشق و ارادتش به مولا علی در کنار تقویت حوزه تقریب چهارم ارادتش به انقلاب و انقلابیون. خصوصا در جلد های آخر نشان می دهد که چگونه خودش شیفته ی قهرمان انقلابی اش شده است. آتش بدون دود، داستانی است پر کشش؛ سرشار از اطلاعاتی در باب زندگی ترکمنها و بسیار جملات بی بدیل و حکمت آموز. جلد اول و دوم که عشق سوزان گالان و سولماز است نوعی رومئو و ژولیت است ولی جسورانه تر و پر کششتر. بسیار دلنشین و جذاب. جلد سوم و چهارم و پنجم تلاش نادر است برای مبارزه با جهالت و خرافات و جلد ششم و هفتم انقلاب نادر علیه پهلوی و پهلویسم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.