پنج داستان
در حال خواندن
4
خواندهام
100
خواهم خواند
13
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
بدیش این بود که گلدسته مسجد، بدجوری هوس بالا رفتن را به کله ی آدم می زد. ما هیچ کدام کاری به کار گلدسته ها نداشتیم. اما نمی دانم چرا مدام توی چشم مان بودند. توی کلاس که نشسته بودی و مشق می کردی، یا توی حیاط که بازی می کرد... .
بریدۀ کتابهای مرتبط به پنج داستان
یادداشت ها