معرفی کتاب فرانی و زویی اثر جی. دی. سلینجر مترجم میلاد زکریا

فرانی و زویی

فرانی و زویی

جی. دی. سلینجر و 2 نفر دیگر
3.7
103 نفر |
26 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

191

خواهم خواند

69

شابک
9789643055875
تعداد صفحات
184
تاریخ انتشار
1399/4/11

توضیحات

        
کتاب شناسی آثار جی. دی. سالینجر بسیار کوتاه است اما او با همین مجموعه ی کم حجم آثار، یکی از پرتاثیرترین و پرخواننده ترین نویسندگان معاصر آمریکا بوده است. نخستین اثر مشهور او ناطور دشت، که روایت رنج ها و دغدغه های نسلی از دانشجویان و نوجوانان آمریکای پس از جنگ دوم است با ستایش بسیار روبه رو شده و آن نسل را به طرفداران و خوانندگان شیفته ی او تبدیل کرد. فرانی و زویی، که از مهم ترین آثار دیگر او شمرده می شود، و فیلم ایرانی پری، ساخته ی داریوش مهرجویی، گونه ای انطباق بومی آن است، مملو از اندیشه های ژرف درباره ی مسائلی همچون عرفان و تامل، تلاش دانش پژوهان در اندوختن گنجینه های آکادمیک به جای پول، شجاعت هیچ کس نبودن و خودپرستی اذعان شده.

      

لیست‌های مرتبط به فرانی و زویی

پست‌های مرتبط به فرانی و زویی

یادداشت‌ها

          هیچ وقت شأن یک رمان رو حل مسائل و مشکلات نظری ندونستم و بعد از خوندن این کتاب هم باز این نظرم تقویت شد. هنر رمان باید قصه گویی و مواجه کردن شما با دنیایی باشد که نمی شه در قالب تعابیر تنگ و خسته کننده دانشگاهی بیان کرد؛ هنر رمان ترسیم گری و فضاسازی محیطیه که همه بتووند در انتقال یه فضا تاثیرگذار باشند، فضایی که باید همگی عناصرش در خدمت ترسیم شدن وضعیتی باشه که رمان می توونه از خلال اون یک ایده رو منتقل کنه؛ شرط تاثیرگذاری و ماندگاری رمان همینه نه استدلال ها و درگیری های نظری که امروزه حتی در جستارهای دانشگاهی بسیار بهتر میشه پیداشون کرد.
تنها چیزی از رمان که برای من جالب بود موقعیت شخصیت های داستانه؛ خصوصاً موقعیت امور غایب: از تصور کیفیت برنامه ای که بچه های حاضر جواب توش بازی می کردن تا موقعیت بادی و سیمور در داستان، مولفه هایی ند که قدری تصور اونا رمان رو جذاب می کردند. 
و نکته نهایی که نباید ازش غافل شد نظر سلینجر درباره دانشگاه است که اساساً نمیفهمم موضع نقدش کجاست. 
به هر حال کتاب جز در موقعیت های برای من دلچسبی نداشت.
        

4

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          به نام او

فرنی  در سال 1955 در مجله نیویورکر  به چاپ رسید و به دنبال آن زویی در سال 1357 منتشر شد. این دو داستان آغازگر یک رشته داستان اند که دارم درباره خانواده گِلَس در نیویورکِ قرن بیستم مینویسم. این مجموعه طرحی درازمدت و جاه طلبانه است و فکر میکنم این خطر هست که دیر یا زود به بن بست برسم یا در شیوه و سبک و ادا و اصولِ خود محو و ناپدید شوم. اما روی هم رفته خیلی امیدوارم. کار کردن روی داستانهای خانواده گلس را خیلی دوست دارم، بیشتر عمرم را به انتظارِ آنها گذرانده ام و تصور می کنم برنامه جنون آمیزم آنقدر واقعگرایانه هست که آنها را با دقت و مهارت به سرانجام برسانم

متن بالا بخشی از مقدمه سالینجر بر چاپ اول کتاب فرنی و زویی است که در سال 1961 منتشر شده است

بیشتر رمان خوانها و کتاب دوستان سراسر دنیا دیوید جروم سالینجر را با کتابِ ناتورِدشت و شخصیت به یادماندنیِ هولدن کالفیلد می شناسند و از همین روست که این کتاب که اول باردر 1951 منتشر شد هنوز هم که هنوز است جزو پرفروشترین کتابهای داستانی دنیاست. ولی بخش دیگری از طرفداران سالینجر (که من هم جزو آن دسته هستم) علاوه بر احترامی که برای هولدن کالفید قائل اند، شیفته اعضای خانواده گلس اند. خانواده ای که در چندین و چند داستان کوتاه و بلند سالینجر خودی نشان می دهند و ما را با دنیای جذاب و پیچیده خود آشنا می کنند.

فرنی و زویی هم در مورد دو فرزند آخر این خانواده است و شروعی است برای آشنایی هرچه بیشتر ما با ایشان، البته سالینجر پیش از این در کتاب  نه داستان (با ترجمه کاوه میرعباسی) در دو داستان ما را آماده این آشنایی کرده بود
سالینجر بعد از فرنی و زویی در کتاب «تیرهای سقف را بالاتر بگذارید نجاران؛  سیمور: پیشگفتار» باز هم در مورد اعضای این خانواده خصوصا سیمور برادر بزرگتر و جذاب ترین عضو این آن داستان سرایی می کند.

باری خواندن این کتاب به شدت توصیه می شود و نکته آخر اینکه بعد از خواندن فرنی و زویی حتما پری مهرجویی را ببینید تا ببینید آقای کارگردان چه بلایی بر سر داستان سالینجر آورده است
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          نام این کتاب را اول بار از زبان معلم مطالعات اجتماعی‌مان شنیدم، که چو گفتیم ناتور دشت را خواندیم گفت فرنی و زوییْ هم خوبست؛ یا چیزی در این مایه. بعد حسین مهکام در کتاب‌باز به‌عنوان کتاب بالینی خود معرفی‌اش کرد و در خاطرم ماند، تا آنکه شش هفت ماه پیش خریدمش. 
کتاب، دو داستان کوتاه است دنباله‌ی هم، که شاید بتوان گفت جمعا یک داستان بلندست. در داستان اول با فرنی گلس همراهیم که با قطار از دانشگاه برمی‌گردد و ساعتی با دوست‌پسر خود وقت می‌گذراند. در داستان دوم زویی گلس از حمام به یکی دو اتاق و سالن خانه‌شان رفته با مادر و خواهر (فرنی) خود سخن می‌گوید. 
هر دو داستان از منظر سوم‌شخص، حال آنکه ناظر نخست گویی بی‌طرف‌ترست و ناظر دیگری آشکارا نظرورزتر. به‌گمانم رسید نویسنده خود انگار راوی داستان دوم باشد -از زبان شوخ و طعنه‌زنش- اما بیش‌تر نمی‌دانم. 
برای من -با آن توضیحی که مهکام در کتاب‌باز داده بود و خود نیز مدتی مشغولش بودم- چنین مضامینی با خواندن کتاب رخ نمود: تجربه‌ی دینی چیست و چگونه پیش می‌آید؟ چطور خود را به قالب سلوک عملی می‌ریزد؟ چه میزان بکر است و چه میزان پرورده‌ی خودخواهی آدم است؟ آیا می‌توان آگاهانه آن را جست؟ یا جوییدنش نیست مگر به حفظ لاله در باد پوییدن؟ و شاید از معنا و اصلش دور کردن؟
از ریزبینی نویسنده و طنز گزنده‌اش در توصیف رفتار و افکار و دورویی حاصل از نشان دادن این دو، خیلی لذت بردم. به‌علاوه در اینجا هم انگار شخصیتی بود مانند هولدن در ناتور دشت که از ریاکاری بیزارست و با نوعی لاقیدیِ ناشی از صداقت رفتار می‌کند. حتی الان به‌نظرم رسید برادری بزرگ‌تر که نیست اما نامه می‌نویسد و بعضا مرشدی می‌کند هم انگار مشترک است، و حتی خواهری کوچک‌تر؛ اِ چه جالب شد(:
جا دارد بیش‌تر درباره‌ی کتاب فکر کنم، و شاید با دوستی باز بخوانمش، ولی فعلا برای شما آقای س. الف. ح. ه. که نگی من یادداشت نمی‌نویسم. 
پ. ن: یک ستاره برای آنکه بازگردم به کتاب.
        

35

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب را که شروع کردم یادم بود قبل‌تر که خوانده بودمش از «ناتوردشت» بیشتر دوستش داشتم اما حوصله‌ام را هم سر برده بود. تا اواسط کتاب تصمیم داشتم یک ستاره بدهم، اما به نظرم مکالمه‌ی زویی با فرنی به تنهایی ارزش یک ستاره را داشت. با این حال به نظر خیلی‌ها بی‌انصاف یا در حالت بدتر نفهمم و داستان پنج‌ستاره است. 
کتاب دو داستان کوتاه بوده که در نیویورکر چاپ شده و بعد به صورت کتاب منتشر شده و البته داستان‌های کوتاه دیگری از این خانواده هم چاپ شده. داستان با فرنی شروع می‌شود که دیگر تحمل ایگوی آدم‌های‌ دوروبرش را ندارد و کمی مرا یاد هولدن انداخت. بخش دوم هم داستان زویی و تلاشش برای بهتر کردن فرنی است. 
شخصیت‌پردازی و توصیف جزئیات معرکه است. مادر فرنی و زویی حضور کوتاهی دارد اما می‌شود شناخت خوبی از او پیدا کرد حتی درمورد سیمور، بوبو، والت و ویکر هم که اثری ازشان در داستان نیست هم می‌توان چیزهایی فهمید. 
اما من داستان را دوست نداشتم چون موضوع و کل داستان برایم خسته‌کننده و حوصله‌سربر بود. بحث‌های فلسفی و جست‌وجوی عرفان شرقی برایم مسخره بود و حس می‌کردم هوش و استعداد بچه‌های گلس تلف شده. در کل فکر می‌کنم سلینجر با وجود جایگاه ادبی والایش نویسنده‌ی موردعلاقه‌ی من نیست و نخواهد شد.
        

0

          فرانی و زویی
نوشته جی دی سلینجر
ترجمه میلاد زکریا



از همین ابتدا بگویم که ترجمه حالم را بد کرد!
میتوانم بنپیسم حالم رو بد کرد! اما محاوره مخصوص گفتگو و دیالوگ هست به نظر من. 

اولین برخورد من با سلینجر همین کتاب هست که به اجبار گروه کتاب خوانی و به انتخاب خودم برای شکستن برخی گاردها و کمی منعطف بودن، به سمتش رفتم و لذت بردم.

یعنی نه تنها لذت بردم که روزها ذهنم رو درگیر کرد.
سلینجر رو به خاطر ناتوردشت که خیلی مورد اقبال قرار گرفت(مثل ملت عشق شافاک) دوست نداشتم. اما با خوندن این اثر میتونم بگم نویسنده توانایی به نظرم رسیده.


ماجرا یا روایت، شرح زندگی هفت برادر و خواهر باهوش آمریکایی در نیمه دوم قرن بیستم است. 
پیشنهاد می‌کنم بخوانید و لذت ببرید، با این که خودم همون یک بار رو کافی میدونم.
اما سبک داستان پردازی نویسنده خوب بود.
سه ستاره دادن به دلیل ترجمه ناپسند و محتوای سطحی کتاب است.

ادبیات امریکا زیاد در سطح وقایع می‌ماند! همینگوی بهتر بود.
در پناه خرد.
        

0