نهج البلاغه
در حال خواندن
72
خواندهام
105
خواهم خواند
70
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
نهجالبلاغه، ترجمه سيد جعفر شهيدى به زبان عربى و فارسى است. اهميت اين ترجمه بر ترجمههاى ديگر بر آن است كه علاوه بر صحت و امانت و اتقان و تطبيق يكايك واژگان عربى به فارسى، در مراعات ويژگى ادبى اين اثر جاودانگى؛ يعنى به كار بردن صنايع لفظى و آريشهاى ادبى از استعاره و تشبيه و جناس و موازنه و مراعات نظير و به ويژه سجع است كه در برگردان فارسى تا آن جا كه ممكن بوده، مورد توجه قرار گرفته، اما با اين همه معنى فداى آرايش لفظ نشده است. علاوه بر اين مؤلف تعليقههایى مناسب و بايسته بر خطبهها و كلمات قصار نوشتهاند كه در پايان كتاب آمده و در روشن ساختن وضع اشخاص و اجتماع، معنى واژهها و كاربرد آنها و تاثير گفتار امام همام عليهالسلام در سرايندگان و نويسندگان متضمن فايده بسيار است. ايشان انگيزه ترجمه خويش را مطرح شدن و خواندن اولين خطبه نهجالبلاغة در جلسهاى دانسته و همت به ترجمه آن خطبه و خواندن آن نزد دوستان و مقبوليت و تشويق ايشان دانسته است. ساختار توضيح ناشر، مقدمه مؤلف، متن، تعليقات و فهرستها ساختار اين اثر را تشكيل مىدهند. ايشان در مقدمه روش ترجمه خود را بر اين امر مىداند كه مترجمين قبل از ايشان يك نكته را چنان كه بايد رعايت نكردهاند و آن اين است كه سخنان مولى چنان كه مىبينيم، در عين علو معنى به زيورهاى لفظى؛ همانند: استعار، جناس، موازنه سجع و مراعات النظير نيز آراسته است. بدين جهت مؤلف كوشيده است تا در حد توانايى خويش ضمن برگرداندن عبارت عربى به فارسى چندان كه ممكن است، صنعتهاى لفظى را نيز رعايت كنم. همچنين ايشان كوشيدهاند تا در ترجمه خويش هر واژه فارسى برابر واژه عربى قرار گيرد و اگر نيازى به آوردن كلمهاى يا جملهاى برون از متن افتاده است، آن را ميان دو خط تيره نهاده شده است. گزارش محتوا توضيح ناشر درباره نهجالبلاغة و اثر مورد نظر مىباشد. مقدمه كتاب از مؤلف در چند بخش است كه فصاحت و بلاغت، مؤلف نهجالبلاغة، ترجمههاى نهجالبلاغة، روش مترجم، متنى كه در دسترس شماست. مؤلف كتاب را بر اساس كتاب نهجالبلاغة در سه بخش خطبهها، نامهها و كلمات قصار مىباشد. چينش مطالب كتاب به اين صورت است كه در سمت راست متن عربى و در سمت چپ متن فارسى آمده است. نمونهاى از ترجمه ايشان؛ عبارت است از: «خطبه 154: و دل مرد خردمند را ديدهاى است كه بدان پايان كار خويش نگرد و به ژرفى و بلندى آن راه برد. دعوت كنندهاى خواند و اميرى حكومت راند. پس دعوت كننده را پاسخ دهيد و فرمانروا را فرمان بريد. به درياهاى فتنه درشدند و بدعتها را گرفتند و سنتها را وانهادند. مومنان به گوشهاى رفتند و گمراهان دروغ زن به زبان آمدند و سخن گفتند...». در اين ترجمه كوشش مترجم بر اين بوده است كه تا حد ممكن صناعتهاى لفظى را نيز در ترجمه رعايت كند؛ اما بر اين دقيقه آگاه بوده است كه نبايد معنى فداى آرايش لفظ گردد. بدين رو در حد توانايى كوشيده است، هر دو جنبه رعايت شود. ممكن است، مطالعه كنندگان در متن عربى، به فعلى برخورند كه ماضى است و در نتيجه مضارع آمده است و يا حال است و در فارسى صفت به كار رفته باشد. اين دگرگونى را از ناآشنايى مترجم ندانند، چه خاصیت تعبيير هر زبان در اين گونه موارد با زبان ديگر متفاوت است و رعايت فصاحت گاه چنين تغييرى را رخصت مىدهد. وضعيت كتاب تعليقهها كه بر خطبهها، نامهها و كلمات قصار نوشته شده - در روشن ساختن وضع اشخاص و يا اجتماع و يا معنى واژهها و كاربرد آن و يا تاثير گفتار امام در سرايندگان و نويسندگان - متضمن فايدت خواهد بود. جاى اين تعليقهها با گذاردن شماره در متن فارسى مشخص شده است. اين تعليقهها در بخش پايانى كتاب قرار گرفته است. همچنين مترجم مىنويسد: «نخست مىخواستيم تعليقها را در پايان هر صفحه و يا لااقل در پايان هر خطبه قرار دهيم؛ اما چون مقرر شد كه ترجمه فارسى برابر متن عربى قرار گيرد، تا خواننده به هنگام لزوم متن عربى را هم پيش چشم داشته باشد، نهادن آن تعليقهها در پايان صفحه برابرى متن و ترجمه را به مىزد و اگر تعليقها در پايان هر خطبه نهاده مىشد. ناهماهنگى در صفحههاى كتاب پديد مىگرديد. بدين رو ترجيح داده شد كه تعليقه نامهها و سپس تعليقههاى كلمات قصار.» بخش فهرستها نيز در پايان كتاب قرار گرفته است. متن موجود بر اساس متن نهجالبلاغة شيخ محمد عبده مفتى كشور مصر است. جزء در مواردى كه خطا و يا نقصان آن متن مسلم است كه به شرح ابن ابىالحديد و يا نسخه صبحى صالح مراجعه شده است. در شماره خطبهها و نامهها و كلمات قصار بر اساس نسخه مرحوم صبحى صالح سود برده شده است. بدليل اين كه معجم المفهرس الفاظ نهجالبلاغة كه از سوى مؤسسه انتشارات اسلامى تابع جامعه مدرسين حوزه قم فراهم شده، بر اساس همين نسخه است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به نهج البلاغه
نمایش همهیادداشتها