معرفی کتاب آنی شرلی در جزیره اثر لوسی مود مونتگمری مترجم سارا قدیانی

آنی شرلی در جزیره

آنی شرلی در جزیره

4.6
231 نفر |
48 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

575

خواهم خواند

99

شابک
9786000803575
تعداد صفحات
400
تاریخ انتشار
1398/10/23

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        :آن شرلی دخترکی کک مکی است که موهای سرخی دارد و در یتیمخانه بزرگ شده است. او باهوش است، قوه ی تخیل بی حدومرزی دارد و با امید و پشتکار و مهربانی های ساده اش ، سعی می کند زندگی جدیدی را آغاز کند. هر چند برای ورود به این دنیای تازه باید سختی های بسیاری را پشت سر بگذارد، ولی آینده در نظرش آن قدر زیبا و امید بخش است که برای رسیدن به آن ، با هر مشکلی کنار می آید و با هر شرایطی سازگار می شود.مجموعه ی آنی شرلی شامل 8کتاب با نام های آنی شرلی در گرین گیبلز، آنی شرلی در اونلی، آنی شرلی در جزیره، آنی شرلی در ویندی پاپلرز، آنی شرلی در خانه ی رویاها، آنی شرلی در اینگل ساید ، دره ی رنگین کمان و ریلا در اینگل ساید می باشد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به آنی شرلی در جزیره

نمایش همه

پست‌های مرتبط به آنی شرلی در جزیره

یادداشت‌ها

        وضعیت کسل کنندگی این جلد کمی بهتر از جلد قبلی بود،اونم به خاطر اینکه آنی به دانشگاه میره و تو یه خونه ی جدید با  همخونه های دختر زندگی میکنه و همین تعدد شخصیت های دختر یه تنوعی به کتاب میده؛
 علاوه بر این آنی یه رابطه ی عاشقانه رو هم تجربه میکنه که درسته به نتیجه نمیرسه و در نهایت به عشق بچگی خودش میرسه اما خب اندک هیجانی که به کتاب میده خوب و مطلوبه و  ریتم کتاب رو از یکنواختی درمیاره.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

آنه، آنه ش
          آنه، آنه شرلی عزیز! چه کتابی، چه دنیای رویایی‌ای! 😍 وقتی کتاب “آنه شرلی در جزیره” رو شروع کردم، اصلاً فکر نمی‌کردم این همه قلبم به هیجان بیفته و دلم پر بشه از رنگ و نور. تو که همیشه با اون تخیلات بی‌پایانت، همه‌چیز رو برای ما جادویی می‌کنی، راستش برای من یکی از بزرگ‌ترین لذت‌ها همین بود که تو رو در هر فصل، بیشتر بشناسم و باهات همراه بشم.
الان که می‌خوام از این داستان بگم، به هیچ وجه نمی‌تونم از احساسات شاد و دلنشینی که داشت، چشم بپوشم. 😌 این کتاب توی قلب آدم‌ها جا باز می‌کنه، مثل همون جزیره‌ای که تو و گیلبرت توش زندگی می‌کنید، پر از رنگ‌های زیبا و فضاهای پر از آرامش. اما تو که توی دنیای خودت غرق شده‌ای و گیلبرت هم به‌طور خاص، یک معماست! 😅
یادش بخیر اونجایی که گیلبرت دست به کار شد و شروع کرد به عشق‌ورزی با تو، چقدر قلب من پر از احساسات شد! دلم می‌خواست همش بگم: “آنه، حواست باشه، گیلبرت خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنی بهت می‌خوره!” 😅 ولی تو با همه‌ی کمالات و زیباییت، همچنان یک غم کوچک توی دلت داری و همین تو رو تبدیل به یک شخصیت پیچیده می‌کنه.
، عزیز دل من! چطور می‌تونم به زبان بیارم که وقتی تو گیلبرت رو رد کردی، من چطور قلبم از جا کنده شد؟! 😱 اصلاً باورم نمی‌شد! آخه گیلبرت، همین گیلبرتِ عزیز، با تمام وفاداری و محبت‌هایی که همیشه بهت داشت، حالا چرا؟! چرا؟! چرا این کار رو کردی؟! 😢
اون لحظه‌ای که تو با آرامش به گیلبرت گفتی که نه، گیلبرت نمی‌تونه به تو دل ببنده، یک ثانیه داشتم فکر می‌کردم شاید اشتباهی اتفاق افتاده! انگار جهان به طور ناگهانی از حرکت ایستاد و قلب من رو توی یک دنیای عذاب‌آور و غمگین انداخت! 😂 واقعاً برای چند دقیقه تمام وجودم داشت می‌سوخت. مثل یک فیلمی که تا آخر نمی‌فهمی، بلکه فقط می‌خوری زمین و بلند نمی‌شی! 😅
چطور تونستی گیلبرت رو رد کنی؟! اون پسر با آن چشمان پر از عشق، با قلبی که همیشه برای تو می‌تپید، حالا نه فقط رد شده، بلکه به نوعی یه ضربه‌ی سنگین به قلب من زده. 😩
ولی خب، بیا کمی منصف باشیم، آنه! 🧐 می‌دونم که تو همیشه از قلبت تبعیت می‌کنی، ولی این رو هم بگو که اون انتخاب چقدر دراماتیک و پر از استرس بود! هر دلیلی که داشتی، می‌فهمم، چون تو همیشه خودت هستی و دنبال رضایت خودت می‌گردی. اما من فقط یه سوال داشتم: وقتی اون لحظه گیلبرت به تو گفت: “آنه، من همش به فکر توام، می‌خوام با تو زندگی کنم”، چطور می‌تونستی بهش جواب منفی بدی؟! فکر می‌کنم که اگر من جای تو بودم، احتمالاً بهش می‌گفتم: “بیاید با هم زندگی کنیم، چون من دیگه نمی‌تونم طاقت بیارم!” 😅 
در این میان، کتاب “آنه شرلی در جزیره” به ما یادآوری می‌کند که در میان تمام لحظات زندگی، آنچه که باعث می‌شود تا همه چیز روشن‌تر به نظر برسد، این است که با چه کسانی کنار هستیم. و حتی اگر گاهی دلمان در شرایطی شبیه به طوفان، نیاز به آرامش داشت، باید یادمان باشد که هیچ چیزی مهم‌تر از انتخاب‌های درست نیست. (حتی اگر این انتخاب‌ها ما رو کمی اذیت کنه!) 😂
پس گیلبرت جان! من با تمام وجود از آنه خواستم که هیچ‌وقت دست از عشق شما برندارد، اما در نهایت باید بگویم که این انتخابِ سخت برای آنه، ارزشش را داشت! 😏
یاد بگیریم از این کتاب که حتی وقتی همه چیز پیچیده به نظر می‌رسد، باید با یک لبخند، دل به زندگی داد و با تمام وجود انتخاب کرد.

آنه، تو معجزه‌ای! گیلبرت هم همینطور! تو و گیلبرت در این جزیره جادویی، جایی برای همه‌ی خوانندگان که قلب‌هایشان پر از امید است، هستید! ✨
        

43