معرفی کتاب زنان کوچک اثر لوییزا می الکوت مترجم عاطفه صادقی

زنان کوچک

زنان کوچک

لوییزا می الکوت و 1 نفر دیگر
4.2
372 نفر |
95 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

29

خوانده‌ام

952

خواهم خواند

212

ناشر
آتیسا
شابک
9786222890865
تعداد صفحات
130
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
لوییزا می آلکوت هرگز ازدواج نکرد و زمانی که تشخیص  داد با نویسندگی از عهده ی مخارج زندگی اش برمی آید، تمام کارهایش از جمله پرستاری را کنار گذاشت. سرانجام رمان زنان کوچک که در آن به حق انتخاب دختران و زنان بسیار توجه شده است، برایش شهرت و ثروت بسیار به ارمغان آورد... .

      

پست‌های مرتبط به زنان کوچک

یادداشت‌ها

          زنان کوچک در ایران رمان گمنامی نیست؛ خیلی ها انیمه و اقتباس های سینمایی متعددش را دیده اند. این کلاسیک دوست داشتنی، داستان گذر چهار خواهر از کودکی به بزرگسالی را روایت می کند که در میانه قرن نوزدهم و جنگ داخلی آمریکا با مادرشان در ماساچوست زندگی می کنند: مگ 16 ساله، زیبا و سنتی است؛ جو 15 ساله است، مثل پسرها رفتار می کند و قصد دارد نویسنده شود؛ بِث 13 ساله، مهربان و خجالتی است و پیانو زدن را دوست دارد و ایمی، 12 ساله و زیبا، عاشق نقاشی کشیدن و پولدار شدن است. خانواده مارچ قبلاً مرفه بوده اند، اما بر اثر اتفاقاتی ثروت خود را از دست داده اند و حالا هم پدرشان در جبهه شمال می جنگد. به همین خاطر مگ و جو مجبورند برای کمک به خانواده کار کنند، بث در کارهای خانواده به خدمتکارشان کمک می کند و این وسط فقط ایمی است که می تواند کودکی کند. کتاب زندگی روزمره این چهار خواهر و ماجراهایشان با پسر پولدار همسایه، لاری لارنس، را روایت می کند. البته جنس فقر و تأثیر جنگ در آمریکای اواسط قرن نوزدهم قدری متفاوت است. خانواده مارچ فقیرند، اما خدمتکار دارند و گرچه نگران پدر در حال جنگشان هستند، این نگرانی مانع خوشگذرانی و شرکت در مجالس مختلف و کنسرت و تئاتر نمی شود.
اینکه یک کتابی بعد از 150 سال هنوز خوانده می شود و دوست داشته می شود قطعاً بی دلیل نیست، و یکی از دلایل محبوب بودن زنان کوچک تنوع شخصیتی این چهار خواهر است: بالاخره با یکی همذات پنداری خواهید کرد. من این کتاب را در بهترین زمان ممکن، یعنی یازده، دوازده سالگی خواندم و بِث را شبیه ترین به خودم می دانستم. گرچه علاقه ای به نمایشنامه نوشتن و اجرا کردنش نداشتم، اما با خواهرم مثل پیک ویک هفته نامه می نوشتیم. تا مدت ها هم نمی دانستم زنان کوچک جلد دوم و سومی دارد؛ دبیرستان بودم که خیلی اتفاقی همسران خوب و مردان کوچک را در نمایشگاه کتاب دیدم و باز هم در بهترین زمان ممکن خواندمشان. از این جهت زنان کوچک یک کتاب عزیز و خاطره خوب است.
        

20

        دقیقا پارسال ساعت ۴ صبح بود که اینو میخوندم و به جایی رسیده بود که بتی بیمار شده بود و دم مرگ بود
قلبم به حدی تند میزد که اگه میمرد گریه هم میکردم؛تمومش که کردم با خودم گفتم خداروشکر پایان خوبی داشت،
ولی بعد که فیلمشو دیدم توی اون بتی مرد😐
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

        یک کتاب با شخصیت پردازی عالی و دوست داشتنی 
ولی من آخر این کتابو دوست نداشتم 
نباید لوری با سارا ازدواج میکرد🤦🏻‍♀️🫥
البته که این یه نقد بچه گانه است اما کاملا حقه😂
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

          
زنان کوچک از آن دست داستان‌هایی است که  همه ماجرایش را می دانند. یک فضای دوست داشتنی و شاد خانوادگی آمریکایی در نیمه دوم قرن ۱۹ را تصویر می کند در روزگاری که پدر در جنگ است و چهار دختر نوجوان با مادر زندگی می گذرانند.
آن روزها که مشتری پویا نمایی‌اش بودم ، سال‌های نوجوانی را می گذراندم و فی الفور رفتم سراغ کتاب تا عاقبت آدمها را کشف کنم. سرم به سنگ خورد و دریافتم که آن عاقبت مد نظر من در دنباله‌های بعدی کتاب یافت می شود و از دیدن عاقبت بخیری دختران محروم شدم.اما به هرحال فهمیدم چه می‌شود.
آن موقع هم زیاد درگیر کتاب نماندم آن هم به علت اینکه سطح وقایع و ماجراهای کتاب برایم جذاب نبود ، شخصیت ها برایم تازگی داشتند و نفر اول هم جوزفین یا همان کتی بود.
حالا که بعد از سالها گذرم به این اثر افتاده همچنان خود را بر سر عقیده قبلی یافتم و علاوه بر آن سبک زندگی آنها، دغدغه‌ها و نیازها، روابط و درست و غلط آدمها و ارزش‌های مطرح شده در کتاب نظرم را جلب کرد.
نکاتی که فکر می کنم با نگاه عاقلانه و کمتر احساسی ، نسبت به سال‌های پیش متوجه شدم. عمق کتاب و مسائل مطرح شده نسبت به سایر کلاسیک‌های اروپایی که تقریبا در همان سالها نوشته شده است کمتر است و تا نیمه‌ی کتاب به شدت خسته کننده و کسل آور می‌نماید.

نیمه دوم کتاب هم تنها یک چالش جدی داشتیم و بقیع اتفاقات فراز و فرود کوتاهی دارند که چنگی به دل نمی زند.
۱۰۰ صفحه پایانی هم جذابیت نوجوان و البته بزرگسال پسندی دارد که آن هم در مورد مگی و لوری و آقای بروک است و تمام.
 ارتباط گیری و درگیری بنده با این کتاب حدی نیست که بخواهم دنباله‌هایش را بخوانم.

دلم می خواهد بدانم نوجوانان امروز که سطح بالاتری از ماجراجویی را در کتاب‌ها می پسندند، حالشان با زنان کوچک چطور است و اگر آن را 
 دوست دارند، دلیلش چیست؟
        

7