معرفی کتاب اما - متن کامل - اثر جین آستین مترجم خجسته کیهان

اما - متن کامل -

اما - متن کامل -

جین آستین و 4 نفر دیگر
3.3
185 نفر |
49 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

43

خوانده‌ام

454

خواهم خواند

190

ناشر
افق
شابک
9786003533554
تعداد صفحات
768
تاریخ انتشار
1399/6/2

توضیحات

        دوشیزه اِما که خودش قصد ازدواج ندارد مشتاقانه به عشاق کمک می‌کند تا به هم برسند ولی از پیامدهایش آگاه نیست.

آستین پیش از نوشتن این رمان گفته بود: «می‌خواهم داستان زنی قهرمان را بنویسم که هیچ کس جز خودم او را خیلی دوست نخواهد داشت.»


      

لیست‌های مرتبط به اما - متن کامل -

پست‌های مرتبط به اما - متن کامل -

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          بسم اللّه الرحمن الرحیم
خوشحالم بعد از چندین بار تلاش بالاخره برنامه بهخوان یاری کرد تا بیام یادداشت کتاب رو بنویسم:)
و امّا، اِما
چند فصل ابتدایی کتاب ممکنه یک مقدار خوندنش زمان ببره و کشش کافی رو نداشته باشه اما از نیمه دوم به بعد این موضوع بهتر می‌شه و داستان با شتاب بیشتری خواننده رو جذب می‌کنه.
درسته این کتاب داستان هیجان‌انگیزی نداره و نسبت به غرور و تعصب ساده‌تره اما بنظرم نمی‌شه اسم کار سطحی رو روی این اثر گذاشت.
نویسنده بر اساس دغدغه زمان خودش این اثر رو خلق کرده و هر چند مهم بودن موقعیت اجتماعی، هوش، زیبایی و... در زمان حاضر به شعار کم‌رنگ شده باشه اما در واقعیت دغدغه‌های کتاب همچنان زیرپوست فرهنگ مردم این زمان دیده می‌شه:) 
قبل از خوندن کتاب پیشنهاد می‌کنم با جین آستین بیشتر آشنا بشید یا حداقل این کتاب رو بعد از غرور و تعصب بخونید.
و نظرم درباره برخی از شخصیت‌ها: 
آقای نایتلی اینقدر کامل بود که احتمالا همه خواننده‌ها مجذوبش می‌شن و در عوض اِما ما رو عصبی می‌کنه و خودخواهیش می‌زنه تو چشممون، با جین کنار نیومدم اصلا قدرتمند نبود و همچنین هریت، دوست داشتم تا آخر داستان یک رشدی از این دختر ببینم که ندیدم بنظرم اِما راهنما و دوست خوبی نبود براش.


        

3

مهسا

مهسا

1403/8/27

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یادداشتی بر اِما:

اِما، رمان چهارم جین آستن که در سال‌های 1814-15 نوشته شد، به زندگی عمدتا چهار خانواده در ناحیه‌ی هایبری انگلستان می‌پردازد.

اِما شاید دوست‌داشتنی‌ترین قهرمان جین آستن نباشد، اما بی‌شک مدرن‌ترین کاراکتر زنی‌ست که او خلق کرده است. اِما، به‌قول نویسنده، دختری باهوش، زیبا، و با جایگاه اجتماعی بالا و ثروت‌مند است. با این حال او تا حدی لوس، خیالاتی و مغرور است. اِما کاراکتر اصلاح‌پذیری‌ست که در پایان رمان با اوایل آن متفاوت است.

آستن در اِما قدرت نویسندگی‌اش را با طنز قوی و محکمش، و شکل روایت دوگانه‌اش نشان می‌دهد. او درحالی که کل رمان را با دید سوم شخص روایت می‌کند، با ظرافت میان نظرگاه قهرمان داستانش و نظرگاه راوی، با پرده‌ای که یک طرفش حقیقت است و طرف دیگرش خیال، فاصله ایجاد می‌کند. و خواننده بیش از آن‌که در جهان واقعیت قرار گرفته باشد، در دنیای ذهن کاراکتر و خیال‌پردازی‌های اوست و اتفاقات را با گذر از فیلتر دیدگاه کاراکتر مشاهده می‌کند. این هنری بود که بعدها توسط جویس و وولف شکوفا شد. 

دو مسئله ستون‌های اصلی عمده آثار آستن را تشکیل می‌دهند: ازدواج و جایگاه اجتماعی. قرن نوزدهم عصری بود که آدم‌ها براساس چند فاکتور مشخص، جایگاه اجتماعی و ارزش‌شان مشخص می‌شد. فاکتورهایی مانند نام خانوادگی، میزان شهرت، سهم ارث، حلال‌زادگی، ثروت و جنسیت. این فاکتورها مشخصه‌هایی بودند که بیش از خود آن شخص زندگی‌اش را شرح می‌داد. جین آستن با طنز پرقدرت بسیار ظریفش به نقد این جامعه‌ی وابسته به جایگاه‌ها و رتبه‌های اجتماعی می‌پردازد و آن را به سخره می‌گیرد. او این کار را تقریبا در همه‌ی آثار قبلی‌اش نیز انجام می‌دهد. 

و ازدواج، مسئله‌ی دیگری که آستن در آن آن‌قدر تبحر دارد که در رمان‌هایش با خلاقیت‌ و به‌شکل‌هایی گوناگون پرداخته است. در این رمان، اِما با تصور این‌که در بهم رساندن آدم‌ها استعداد دارد، خود را در مسائل عشقی جوان‌ها دخالت می‌دهد و با وجود چندین اشتباه، هم‌چنان نمی‌تواند جلوی خیال‌پردازی‌هایش را بگیرد. اِما گمان می‌کند می‌داند در دل هر کس چه اتفاقاتی در جریان است، غافل از این‌که در آیینه‌ی حقیقت به دل خودش نگاهی بیندازد. رابطه‌ی اِما و آقای نایتلی از بخش‌های دل‌نشین داستان بود.

آستن رمان‌هایش را بصری می‌نویسد. به‌گونه‌ای که قصه را هنگام خواندن می‌توان تماشا کرد و کاراکترها را می‌توان دید. او از توصیف بیش از اندازه‌ی اتفاقات در تشخیصی دقیق و به‌موقع خودداری می‌کند و سعی می‌کند بار عاشقانه‌ی رمانش را در تعادل نگه دارد.

حالا دیگر همه‌ی رمان‌های جین آستن را خوانده‌ام و او را بیش از پیش دوست دارم. آستن یکی از مهم‌ترین
نویسنده‌های زن انگلستان و قرن ۱۸/۱۹ ام است. او رمان عاشقانه‌ی غنی را در ادبیات انگلیسی توسعه داد. به‌تر است پیش از زدن برچسب‌هایی هم‌چون «سطحی» و «بی‌ارزش» به این نویسنده، با خودش و عصر معاصرش آشناتر شد و عمیق‌تر آثار او را مطالعه کرد.
        

13