مترجم ناخوشی ها

مترجم ناخوشی ها

مترجم ناخوشی ها

جومپا لاهیری و 1 نفر دیگر
3.7
89 نفر |
35 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

135

خواهم خواند

31

ناشر
ویدا
شابک
9646807100
تعداد صفحات
202
تاریخ انتشار
1380/6/27

توضیحات

        جومپا لاهیری (تولد1967 :) که در خانواده ای بنگالی در لندن به دنیا آمد از نویسندگان نسل دوم مهاجر است که اینک در آمریکا به سر می برد .در این  کتاب، ترجمه هشت داستان کوتاه وی با این عناوین به چاپ رسیده است : "مشکل موقتی"، "زمانی که آقای پیرزادا برای شام می آمد"، "مترجم ناخوشی ها"،  "دربان واقعی"، "خام سن"، "این خانه متبرک"، "مداوای بی بی هالدار "و "سومین  و آخرین قاره ."بن مایه اصلی داستان های خانم لاهیری عبارت اند از :عشق، وفاداری،  سنت، تنهایی، سردی و تلخی بین زوج های جوان، زندگی در فرهنگ های غیر خودی و  زندگی بی حضور پدر، و تصویری از جامعه سنتی هند که این همه با نگاهی زنانه  به نگارش درآمده است .برای نمونه، در داستان "مترجم ناخوشی ها "نویسنده از  سوء تفاهمی سخن می گوید و از سدی که مانع بیان احساسات انسان هاست ;همچنین از  غربت و فاصله میان زوج ها و از امید برای درمان دردی کهنه .در مطب پزشکی در  بمبئی، بعضی بیماران به زبان گجراتی سخن می گویند، اما پزشک که این زبان را  نمی داند از آقای "کاپاسی "می خواهد در مطب او به کار ترجمه مشغول گردد تا  فاصله میان بیماران و پزشک از میان برداشته شود .
      

لیست‌های مرتبط به مترجم ناخوشی ها

پست‌های مرتبط به مترجم ناخوشی ها

یادداشت ها

اِلی

1400/10/19

          گفتن اینکه این کتاب برای نویسنده اش جایزه پولیتزر را به ارمغان داشته برای شرح ارزش کتاب بسنده است. لاهیری در سال پایانی قرن بیستم، این مجموعه داستان را که حاوی نه داستان ارزشمند به نام های «یک موضوع موقت»، «وقتی آقای پیرزاده برای شام می آمد»، «مترجم دردها»، «دربان واقعی»، «جذاب»، «خانه خانم سن»، «این خانه متبرک»، «معالجه بی بی هالدار» و «سومین و آخرین قاره» است به چاپ رسانید. برای خواننده ناآشنا با ادبیات مهاجرت، این مجموعه داستان به دلیل تعلق خاطرش به فرهنگ شرقی از یک سو و به دلیل بحران هویتی جاری در آن از سوی دیگر دلپذیر به نظر می رسد؛ اما این پایان ماجرا نیست. دانستن اینکه این بحران هویتی از تقابل و در عین حال همنشینی فرهنگ شرق و غرب و طوفان آتشین میان این دو نشات می گیرد خود نقطه آغازی برای تامل در این مجموعه داستان است. لاهیری در این داستان ها به نسل های مختلف توجه می کند و اگر موشکافانه تر به داستان های او بنگریم، چنان تضادهای هویتی ناشی از مهاجرت را به تفکیک در نسلهای مختلف تصویر می کند که گویی خواننده را به حیاتی دوباره درون کالبد شخصیت های داستان هایش فرا خوانده است. شخصیت های داستانی او دائما میان فرهنگ مهاجر و فرهنگ میزبان در حرکتند و روند تاثیر و تاثر فرهنگ ها در تضادهای شخصیت ها کاملا مشهود است. لاهیری پله به پله مرز میان تعلق و عدم تعلق را در فرایند مهاجرت به مخاطب تفهیم می کند و زهر دوگانه تنهایی و وابستگی را چنان عمیق به مخاطب می چشاند که تا ساعت ها بعد این مزه در رگ های خواننده جریان دارد. داستان های لاهیری داستان تفاوت ها هستند. داستان درک متقابل نسل هایی که هریک تجربه ای شگفت به نام مهاجرت را با واسطه یا بی واسطه از سر گذرانده اند. در گیر و دار این تجربه ها، خواننده حتی اگر تجربه ای مشابه مهاجرت نداشته باشد، به واکاوی تضادهای هویتی خود نائل می آید. از سوی دیگر درک فضای چند فرهنگی در داستان هایی مانند «خانه خانم سن» و «مترجم دردها» مفهومی دوباره از وطن می سازد و سوالی را مهمان همیشگی ذهن خواننده می کند: «آیا می شود وطن را همچون بنفشه ها، با خود برد هرکجا که خواست؟» (اقتباس از شعر دکتر شفیعی کدکنی) و جواب تا ابد نامعین می ماند.
نکته بسیار مهم ترجمه این کتاب است. چیرگی امیرمهدی حقیقت بر ترجمه، خصوصا ترجمه کتاب های لاهیری، حیرت انگیز است. باید اعتراف کرد علیرغم اینکه ترجمه های دیگری از این کتاب در بازار نشر موجودند، ترجمه حقیقت فرسنگ ها با دیگران، که همه مترجمان زبردستی هستند فاصله دارد.
در پایان، خالی از لطف نیست اگر گفته شود فیلم «ایتالیا ایتالیا» ساخته کاوه صباغ زاده اقتباسی از اولین داستان این مجموعه «یک موضوع موقت» است. نگارنده این سطور، که طرفدار پر و پا قرص لاهیری است، نمی تواند در نوشتن مروری بر این کتاب بی طرفانه قضاوت کند و در نتیجه باید اعتراف کند که خواندن این مجموعه را به همه ابناء بشر ( :)) ) موکدا توصیه می کند! 
        

3

4

          اسمش قشنگه نه؟
برای منی که اطلاعات خاصی از این کتاب نداشتم عنوانش محرک خوبی برای انتخابش به عنوان کتاب این هفته بود.
یه مجموعه داستانه ولی آدمی که از روی اسمش این کتاب رو انتخاب کرده دوست داره که یه رمان باشه!
این کتاب دوتا ترجمه داره که یکیش از مژده دقیقیه یکیشم این آقای حقیقت که من با توجه به پیشنهاد دوستی که هر دو ترجمه‌ رو خونده بود این ترجمه رو انتخاب کردم.
وقتی نویسنده یه هندی مهاجرت کرده به آمریکا باشه انتظار میره که کتاب هم در مورد همین جور آدما باشه (با اینکه نظر خود نویسنده در انتها چیز دیگریست البته). مجموعه داستانی که غالبا در مورد آدم‌های مهاجرت کرده، دور از وطن و دلتنگ وطن است‌. داستاناش بد نبودن‌. ولی معمولا پایان‌هایی داشتن که به مذاق من خوش نمیومد.
مترجم دردها عنوان یکی از داستان‌هاست‌.
در پایان بخشی با عنوان "زنده؛ به سوی بهشت" آمده که یادداشتی از نویسنده پس از دریافت جایزه پولیتزر هست و به شناخت نویسنده و کتابی که نوشته کمک می‌کنه.
        

0

          به نام خدا 
یادداشت ترجمان دردها اثر جوکپا لاهیری، ترجمه مژده دقیقی - ۲۹ تیر ۱۴۰۳

«هند را دوست دارم؛ آدم‌های هندی و همه‌ی آدم‌های هند که مهاجرت کرده‌اند.» این اولین جملاتی بود که بعد از خواندن داستان‌های کوتاه لاهیری به زبان آوردم. داستان‌هایی که با توصیف‌های بی‌رحمانه‌ای به سبک روس‌ها شروع می‌شود. اما خسته‌ات نمی‌کند. از داستان سوم به بعد به نویسنده اعتماد می‌کنی و رفته‌رفته بعد از توصیف‌ها قلاب می‌شوی به یک زندگی که در حال روایت شدن است. زندگی که احساس و عاطفه در آن موج می‌زند. به‌نظرم این هشت داستان را همه‌ی هندی‌های مهاجر باید خوانده باشند. منِ ایرانی مهاجرت‌نکرده که بعید است هیچ‌وقت مهاجرت کند، با آدم‌های این داستان زندگی‌ها کردم و ضربان قلبم بالا و پایین شد. از هر چه بگذریم داستان آخر، گرچه پر از توصیف‌ بود، ولی حرف نداشت.

نمی‌دانم چرا این کتابی که من خواندم ۸ داستان داشت ولی در جست‌وجوهایم درباره کتاب دیدم که نوشته ۹ داستان!
من کتاب را از نشر هرمس خواندم.
        

4