معرفی کتاب Harry Potter and the Goblet of Fire اثر جی. کی. رولینگ

Harry Potter and the Goblet of Fire

Harry Potter and the Goblet of Fire

4.6
196 نفر |
26 یادداشت
جلد 4

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

517

خواهم خواند

68

ناشر
Scholastic
شابک
9780545582957
تعداد صفحات
734
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        It matters not what someone is but what they grow to be! born, 
-Albus Dumbledore 

Harry Potter wants to get away from the pernicious Dursleys and go to the Quidditch World Cup with Hermione, Ron, and the Weasleys. He wants to dream about Cho Chang, his crush (and maybe do more than dream). He wants to find out about the mysterious event involving two rival schools of magic, and a competition that hasn't happened for hundreds of years. He wants to be a normal fourteen-year-old wizard. Unfortunately for Harry Potter, he's not normal; he's different - even by Wizarding standards. 

And in this case, different can be deadly. 
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

30 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به Harry Potter and the Goblet of Fire

یادداشت‌ها

          سم الله 

الآن وقتش رسیده است که از دو شخصیت فوق‌العاده محبوب و دوست‌داشتنی و جذاب سری هری‌پاتر رونمایی کنیم، رون و هرمیون. دوستان وفادار پاتر که در این دو جلد حقیقتاً جایگاه اصلی خودشان را نشان دادند. باید این دو جلد را بخوانید تا ببینید که این دو چه شاهکار هستند و چقدر زیبا، بانوی خالق هری‌پاتر این دو را تصویر کرده است. بهترین صحنه از دوستی هرمیون و پاتر جایی است که هرمیون در کنار کِرام (یکی از چهار قهرمان) حضور دارد، هری و کرام که هردو مرحله دوم مسابقه را پشت سر گذاشته‌اند به اندازه کافی مورد توجه قرار گرفته‌اند، کرام خود را نیازمند توجه هرمیون نشان می‌دهد و از او تمنای توجه دارد. اما در همین لحظه با اینکه کرام کسی بوده که هرمیون را نجات داده است، اما بازهم هرمیون به دنبال هری می‌گردد و حال او را جویا می‌شود... این دو بلاهای زیادی به واسطه دوستی با هری چشیده و کشیده‌اند، اما ذره‌ای پا پس نکشیده و همچنان عاشق هری هستند.

اما داستان جلد دوم...
در میانه مسابقات سه قهرمان به علاوه یک است، در این جلد مسابقات به پایان می‌رسد اما یادمان نمی‌رود که در جلد اول، هری خوابی دیده است که در آن ولدرمورت دوباره به دنبال بازگشت قدرت خود است و می‌خواهد هری را بکشد. او که به واسطه جان فدایی مادر هری نتوانسته هری‌پاتر را بکشد و همین سبب شده تا قدرت خود را از دست بدهد این بار می‌خواهد با تزریق خون هری به بدن خود تمام قدرت از دست رفته را به دست بیاورد. هری نیز به خاطر زخمی که از ولدرمورت خورده است بعضی قدرت‌های او را در وجود خود دارد. پس وجود خون هری در بدن اسمش‌را‌نَبَر سبب می‌شود تا او قدرت حقیقی خود را به دست آورد. اما در مرحله سوم مسابقه اتفاقاتی می‌افتد. این اتفاقات همان چیزی است که سال‌ها ولدرمورت برای بازگشت قدرت در پی آن‌ها بود. یک نفر در مدرسه هاگوارتز حضور دارد که نیروی مخفی ولدرمورت است و هم او سبب شده تا اسم هری، در جام آتش بیفتد و به مسابقات راه پیدا کند. او در تمامی این مراحل از هری محافظت می‌کند تا هری سالم به مرحله آخر برسد و با سلامت به ملاقات جادوگر سیاه برود.

قدرت جادویی کتاب در معتاد کردن مخاطب به ادامه، حقیقتاً شگفت آور است. هر جلد از هری‌پاتر همچون سیگاری است که به محض تمام شدن تو را به روشن کردن سیگاری دیگر تشویق می‌کند. در حقیقت خواننده مجبور است سیگار را با سیگار روشن کند تا از خماری نجات یابد.
        

2

          هری وقتی وارد مدرسه می‌شود می‌فهمد که مسابقات دوره‌ای سه جادوگر که بین سه مدرسه هاگوارتز، بوباتون و دورمشترانگ (دارمسترانگ) ، انجام می‌شود ، آن سال در هاگواترز برگزار خواهد شد! شرکت در مسابقه شرط سنی هفده سال دارد و هری نمی‌تواند شرکت کند. هر کس قصد شرکت در مسابقه دارد، باید نام خود و مدرسه اش را روی کاغذی نوشته و داخل جام آتش بیاندازد!
روز انتخاب شرکت کنندگان، جام آتش نام سه نفر را از سه مدرسه به بیرون پرت می‌کند و این نشانه این است که آن سه نفر برای مسابقه انتخاب شده‌است، اما ناگهان نام هری نیز از جام بیرون می‌آید و همه با او دشمنی پیدا می‌کنند، حتی بهترین دوستش : رون!
هری مجبور به شرکت در مسابقه می‌شود و در مرحله اول با اژدها روبرو می‌شود، در مرحله دوم در دریا رفته و مرحله سوم هزارتویی است که باید به مرکز آن رسید. هری موفق می‌شود به همراه شرکت کننده دیگر هاگوارتز، سدریک دیگوری ، به جام برسند، اما وقتی آن دو جام را لمس می‌کنند...
        

1

        این یادداشت رو فقط برای سوگواری سدریک می‌خوام بذارم 
و از این گله کنم که چرا اینقدر توی فیلم سدریک رو شخصیت سرخوش و خودخواهی نشون دادن درحالی که سدریک واقعا مهربون بود و به عدالت هم خیلی اهمیت می‌داد 
وقتی که سدریک مرد اصلا باورم نمی‌شد
 دائم امیدوار بودم که زنده باشه امیدوار بودم که راهی پیدا بشه که بتونن برگردوننش یا اینکه همهٔ این‌ها توهمات هری باشه حتی 
فقط تنها چیزی که می‌خواستم این بود که زنده باشه
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

Haniyeh

Haniyeh

1403/2/28

          این کتاب نقطه عطف داستان هری پاتره. جایی که بالاخره یه تغییر بزرگ اتفاق میفته و مسیر زندگی دانش آموزان هاگوارتز رو منحرف میکنه. اما باید صبور باشید، چون نیمه اول هری پاتر و جام آتش یعنی جلد اول یکم زیادی طولانی شده.
داستان از این قراره: مسابقات جادوگری بین سه مدرسه بزرگ، بعد از ۱۰۰ سال، در هاگوارتز برگزار میشه. از هر مدرسه یک نفر، نمایندهٔ حضور از طرف مدرسهٔ خودش میشه و برنده، جام سه جادوگر رو دریافت میکنه.
برای شرکت در این مسابقه باید بالای ۱۷ سال بود چون مراحل سخت و خطرناکی رو پشت سر  خواهند گذاشت و به دانش و مهارت بالایی نیاز داره. از طرفی جام آتش که اسامی در اون انداخته میشه هم به این محدودیت پایبنده؛ پس هری، رون و هرمیون از شرکت در این مسابقه محروم میشن. با اینحال میبینیم که به جای سه نماینده، اسم چهار نماینده از جام آتش بیرون میاد، هاگوارتز دو نماینده داره و یکی از اونا هری پاتر هست. 

یکی از نکات جالب این جلد، جن های خانگی بود. توی فیلم کلا بهشون نپرداخته بودن، چون از موضوع اصلی یعنی مسابقه دوره. اما از اون دست موضوعات فرعی بود که برای من، مثل هرمیون، مهم و قابل توجه بود. به نظر من جی کی رولینگ سعی داشت نشون بده چنین چیزی رو در جوامع خودمون هم میتونیم مشاهده کنیم، فقط افراد کمی قادر به دیدن و درکش هستن و حتی خود افراد ظلم دیده هم شاید به درستی درکش نکنن. این برام واقعا جالب بود که در قالب داستانی برای رده سنی نوجوان، چنین مسئله مهمی رو جا داده و بهش پرداخته بود. ممنون خانم رولینگ.

من چون کتاب صوتی رو معمولا حین انجام کارهای روزمره گوش دادم، برام لذتبخش بود. با اینکه طولانی شده بود ولی دوستش داشتم. بنظرم هری پاتر و محفل ققنوس بهتر تونسته طولانی شدن ابتدای داستان رو بپوشونه. توی جام آتش، یکم پراکندگی وجود داره و از موضوع اصلی فاصله میگیریم و این اذیت میکنه، مثلا مسابقه کوییدیچ یا حضورشون در خانه خانواده ویزلی در آغاز کتاب واقعا طولانی بود. با این حال من روزمرگی‌هاشون رو دوست دارم. شبیه به زندگی واقعی خودمه، مخصوصا مسائل درسیشون و به خاطر همین ارتباط خوبی میگیرم. 

هری پاتر مثل نوشدارویی برای روزهای شلوغ و ذهن های خسته هست، برای من اینطوره. پس پیشنهادیه :)
        

4

          ×حاوی اسپویلر×
در جریان هستم که خیلی‌ها عاشق این جلد هری‌پاتر هستن و جام آتش حسابی محبوبه، اما من باهاش مشکل دارم.
یک لحظه تصور کنید که دم‌باریک، برتا جورکینزو نمی‌دید؛ اینطوری از مسابقه‌ی سه‌جادوگر و وضعیت پسر کراوچ مطلع نمی‌شد! اون وقت کل پلات این جلد می‌رفت روی هوا!
بعد بارتی کرواچ پسر چطور انقدر خوب نقش مودی رو بازی می‌کنه که هیچ‌کس متوجه نمی‌شه؟ و چطور انقدر برای فرستادن هری پیش ولدمورت صبوری می‌کنه؟ نمی‌شد یک روز عصر دعوتش کنه اتاقش و با یک پورت‌کی (رمزتاز) بفرستتش بره؟ چون دامبلدور چند بار توی هاگوارتز از پورت‌کی استفاده می‌کنه و اینطور نیست که پورت‌کی توی هاگوارتز کار نکنه... 
کلا به نظرم هم بارتی کرواچ پسر و هم ولدمورت بعد از سال‌ها تنهایی، انزوا و دوری از اجتماع، مخشون ایراد پیدا کرده و نقشه‌شون برای گرفتن هری زیادی مسخره‌ست... 
از کل این جلد فقط وسواس هرماینی نسبت به جن‌های خونگی و تهوع (آب مماخ) رو دوست داشتم، به علاوه‌ی فرآیند بدن‌دار شدن ولدمورت با خون دشمن و استخوان پدر و گوشت خادم که در عین ترسناک بودن، یک حال باستانی خوبی داشت. 
        

13

        واقعا داستان جالبی داره اما من فقط یکزره بخش مهمونی اذیتم کرد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0