Anya

Anya

@Judee

15 دنبال شده

40 دنبال کننده

                کتاب ها به هستی روح می بخشند، به ذهن پر و بال می دهند، به خیال اجازه پرواز می دهند و به همه چیز زندگی‌ می بخشند.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
Anya

Anya

1404/1/12

        این کتاب رو هم مثل بقیه اثرات کالین هوور دوست داشتم.
جوری که چندین نوع عشق رو در کتاب به تصویر کشیده بود واقعا محشر بود!!!
عشق مادر به کودکش،عشق والدین به فرزندانشون و عشقی که افراد به خانواده دارن و..
 با خوندن این کتاب،پا به پای کنا تلاش کردم،توی بعضی از  قسمت ها بغض کردم و خواستم گریه کنم،و توی بعضیشون از ته دل خوشحال بودم...تلاش های متعدد شخصیت اصلی رو دیدم و در تولد دوباره زندگی اش کنارش بودم ولی باید بگم که کتاب های کالین هوور فقط به درد کسایی میخوره که فقط دوست دارن عاشقانه های دو نفر را بخوانند، اگه دنبال کتابی پر مفهومید،  سمت کتاب های کالین هوور نرید!!
از نظر من، بعضی وقتا بیش ازحد خوب بودن یه شخصیت باعث میشه که باور، به وجود و واقعی بودن اون شخصیت رو از بین ببره و حسم دقیقا درمورد لجر همین بود!!
حتی آخر کتابم یه پایان خیلی سریع و غیر واقعی ای داشت، جوری که احساس کردم که نویسنده میخواد هر چه زودتر مجموعه رو تموم کنه.
و باید بگم که اگه میخواید کتابای کالین هوور رو شروع کنید اول "ما تمامش می کنیم"  رو بخونید!!!
      

12

Anya

Anya

1404/1/11

28

Anya

Anya

1403/12/13

        کتاب غرور و تعصب یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک انگلیسی هست و از نظر من خوندن این کتاب به انگلیسی خیلی خیلی تاثیرگذاری بیشتری داره.
با خوندن این کتاب سوار یک ماشین زمان بشید و به سال ۱۷۹۶ سفر کنید و  مقایسه‌ی این کتاب با دنیای امروز ما میتونه داستان رو مضحک و ضعیف کنه اما اول بهتون پیشنهاد می کنم که قبل از خوندن این کتاب به قوانین اجتماعی انگلستان در اون سالها نگاهی بندازید چون که ندونستن این جزئیات نه تنها باعث فهم ناقصی از این کتاب میشه بلکه خیلی از نکاتی رو که خانم آستین سعی داشته منتقل کنه رو نصفه میزاره.
پس اگر واقعا ایده‌ی خاصی درمورد فرهنگ، قوانین و سبک زندگی مردم انگلیس در اون زمان ندارید احتمالا بعد از خوندن کتاب با تعجب به دیوار رو به روتون خیره میشید و زمزمه می‌کنید همش همین؟
اما از زیبایی و قدرت کتاب غرور و تعصب...سال ۱۸۱۳ به چاپ رسید اما همچنان الهام بخش نویسندگان، فیلمسازان و نمایش‌های بسیاری هست.
چه چیزی این داستان به ظاهر ساده رو اینقدر قدرتمند میکنه؟
نمادهای به کار رفته  یا شخصیت فمنیستی نویسنده در کتاب بسیار تاثیر گذارند. شخصیت‌ها کاملا به تکامل رسیدند و خواننده روند رشد و تحول اونها رو در طی داستان کاملا احساس میکنه.
تعصب شخصیت اصلی داستان از قضاوت‌های سرسختانه و عجولانه‌اش درباره‌ی انتخاب‌ها و رفتار اطرافیانش کاملا پیداست و غرور شخصیت دیگر داستان از عدم برگشت نظراتش و عدم انعطافش در مقابل آدم‌ها، کاملا قابل لمسه.
رمان دوست داشتنی، با قلم قوی ای از خانم آستین بود...
      

35

Anya

Anya

1403/12/6

        این کتاب درباره دختریه که تمام عمر از پیله ی امن و آرومش بیرون نیومده،هیچ اعتراضی به جوک های زننده و کنایه دار عموش،حرف های نیش دار عمه ها و سخت گیری های افراطی مادرش نکرده،در قالب فکری اونها لباس پوشیده،راه رفته،لبخند زده یا حتی نزده،حتی جلوی عطسه هاش رو گرفته...
 . تو دورانی که ازدواج یک امر مهم و آبرومند برای خانواده ها به حساب می اومده،ولنسی دختر تنها و مجردی بوده که به اعتقاد اطرافیان و شاید خودش،شانس کمی برای تجربه ی زندگی دونفره داشته،این نگرانی وقتی شدت پیدا می کنه که ولنسی می فهمه یک سال بیشتر زنده نیست. . این خبر،ولنسی رو با این حقیقت ترسناک رو به رو می کنه که تا الان زندگی نکرده؛حداقل به دلخواه خودش.همین موضوع باعث میشه ولنسی تصمیم بگیره از این مهلت یک ساله نهایت استفاده را ببره، و به این‌ امید داره که شاید دروازه های عشق و امید، شاید روزی به روی اون باز بشه.
زندگی کردن تو فضایی که کسی درکت نکنه و نامیدی به اون زندگی غلبه کرده و تمام لحظاتت پر شده از ترس، خیلی سخته. زندگی خیلی‌هامون شبیه به زندگی ولنسیه... از این‌که خودمون باشیم می‌ترسیم، از این‌که مبادا با جواب دادن به کسی دل کسی رو برنجونیم می‌ترسیم و برای هم نقش بازی می‌کنیم، خود واقعی‌مون نیستیم و با نگاهی منفی و سیاه و سفید به دنیا نگاه می‌کنیم. این نوع سرکشی چقدر رؤیایی و لذت‌بخشه، این‌که همه‌چی رو رها کنی و بری دنبال آرزوهات اینکه بلاخره بتونی برای اولین بار تو زندگیت خودت باشی...
در کل کتاب دلنشین، لذت بخش و پر محتوایی بود قطعا پیشنهاد میشه...
      

62

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.