این کتاب را ممنوع کنید
در حال خواندن
5
خواندهام
194
خواهم خواند
78
نسخههای دیگر
توضیحات
کتاب مورد علاقه ی امی آن، ممنوع شده!قهرمان سربه زیر و کتابخوان قصه ی ما، هرچه توی کتابخانه دنبال کتاب مورد علاقه اش میگردد، آن را پیدا نمیکند. کتابدار مهربان مدرسه میگوید این کتاب را از قفسه ها جمع کرده اند چون مادر یکی از دانش آموزها آن را برای مطالعه ی بچه ها مناسب نمیبیند.خبر جمع آوری کتابها، مثل بمب توی مدرسه صدا کرده! همیشه همه جای دنیا، آدم هایی هستند که خیال میکنند میتوانند به جای دیگران فکر کنند و تصمیم بگیرند!حالا همه ی بچه های مدرسه، لیستی از کتابهای ممنوع شده تهیه کرده اند و برای خودشان یک کتابخانه ی مخفی ترتیب داده اند. کتاب ها یکی یکی، بین بچه ها میچرخد و همه را به خواندن تشویق میکند؛ حتی کسانی که قبلاً به خواندن این کتابها علاقه ای نداشته اند. تا این که یک دفعه همه چیز تغییر می کند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به این کتاب را ممنوع کنید
نمایش همهلیستهای مرتبط به این کتاب را ممنوع کنید
نمایش همهپستهای مرتبط به این کتاب را ممنوع کنید
یادداشتها
1402/7/6
19
1402/3/4
7
1403/5/8
0
1402/2/5
12
1402/2/13
15
1402/7/8
0
1402/5/21
دختری که توی ذهنش با آدم ها حرف میزنه. این اسم جالبی برای آدم های مثل ایمی آنه. زندگی ایمی آن برام جالب بود. توی خونه انقدر کم توقع بود و همه کار می کرد که پدر مادرش یادشون رفته بود اونم حقی داره. فرارش از خونه صحنه ی خوبی بود و خوب شد که کامل فرار نکرد. افشا گریش علیه اون زنه عالی بود. ۵ بار!!! خانمه ۵ بار این طبیعیه رو خونده!!! واقعا که! این کتاب فوق العاده بود عالیییییی اینکه بدونیم کسی نمیتونه مارو از خوندن کتابی منع کنه مگر پدر و مادرمون در آخر خواهر های ایمی آن خیلی خیلی رو مخ بودن. انجمن کتاب خونه ی مخفی شون عالی بود ایمی آن کم حرفه اما شجاعه. وقتی مدیرشون کتابخونه رو پیدا کرد گریه کردم. این کتاب عالیه عالی حتما بخونید!!!!!!!!! *این یادداشت توسط خواهر14 ساله نوشته شده است*
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5