معرفی کتاب راز گودال های دریاچه سبز اثر لوئیس ساکر مترجم مهدی باتقوا

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
4
خواندهام
138
خواهم خواند
41
نسخههای دیگر
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
آن شب استنلی هم چنان روی تشک ناصاف و بدبویش دراز کشیده بود، فکر می کرد چه کار دیگری از او ساخته است اما چیزی به عقلش نرسید. او برای اولین بار در عمر سرشار از بدبیاریش، زمان و مکان را درست انتخاب کرده بود اما این حرکت درست هم، هنوز به او کمکی نکرده بود.
یادداشتها
1403/9/7
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
بسیار مجهول بود برای من تو اون سن حدودا ۱۱ سالم بود نکته ای که هیچ وقت نفهمیدم این بود که چرا استنلی برای دزدیدن یک کفش به اردوگاه کار اجباری بره؟ که البته نشونه ظلم هست و نکته ای که هنوز من بهش فکر می کنم و اون موقع برام جالب و البته غم انگیز بود ازدواج اون خانم معلم سفید پوست با مرد سیاه پوست بود که اون موقع جرم تلقی می شد. به سبب علاقه زیادی که به تاریخ و تاریخچه استعمار داشتم بعدا با خوندن مجموعه سرگذشت استعمار متوجه عصری که اون معلم توش زندگی می کرده شدم در کل برای من تنها علامت سوالی که ایجاد کرد و در ذهنم جرقه زد همین بحث نژادپرستی بود شاید اگه الان دوباره بخونمش نظرم تغییر کنه ولی به شدت موقع تموم کردنش احساس بدی به کتاب داشتم....
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/4/4
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
Kissin Kate Barlow کاترین بارلو ساکن Green Lake بزرگ ترین دریاچه تگزاس در صد و ده سال پیش ، خانم معلم مهربان و دلسوزی که ماهرترین شخص در درست کردن شربت هلویی ادویه دار بود؛ سرانجام به جرم عاشق شدن و بوسیدن سیاه پیاز فروشی به اسم سام ، مدرسهاش را به آتش کشیدند و سام را به جرم تعرض به زنی سفید کشتند؛ کلانتر به کیت گفته بود : اگر سیاه و سفید برابرند مرا هم ببوس تا سام را فراری دهم" کیت سه روز بعد از کشته شدن سام با خالی کردن گلولهای در سر کلانترکه روی صندلیاش در حال نوشیدن قهوه بود با استفاده از لایهای تازه از رژ قرمز خواسته کلانتر را انجام داد ؛ و اینگونه شد که طی ۲۰ سال یکی از ترسناکترین یاغی های غرب آمریکا هرکه را میکشت میبوسید؛ ۱۴۰۱/۵/۱۶ ✒️ کتابهای نوجوان در آستانهی جوانی
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.