معرفی کتاب Reminders of Him اثر کالین هوور

Reminders of Him

Reminders of Him

3.8
334 نفر |
106 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

33

خوانده‌ام

813

خواهم خواند

280

شابک
9780001001091
تعداد صفحات
321
تاریخ انتشار
_

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        مادر جوانی برای به دست اوردن جایی در زندگی فرزندش میجنگد. اما ایا جایی برای او وجود دارد؟
کِنا رووان بعد از گذراندن پنج سال در زندان به جرم ارتکاب یک اشتباه مصیبت بار، به امید دیدن دختر چهارساله اش به شهری برمیگردد که در ان مرتکب ای اشتباه شده است.اما از قرار معلوم ،بازسازی پل هایی که پشت سرش خراب کرده ممکن نیست.کنا هرقدر هم که سخت تلاش میکند تا خودش را نشان دهد،همه کسانی با دختش در اتباط اند در به رویش میبندند.
تنها کسی که در را کامل به رویش نمیبندد لِجِر وارد،صاحب یک کافه محلی است.لجر یکی از معدود حلقه های رابط باقی مانده است که کنا را به دخترش میرساند.اما اگر کسی باخبر شود که لجر ارام ارام دارد نقش مهمی در زندگی کنا پیدا میکند ، هردوی انها ممکن است اعتماد همه کسانی را که برایشان مهم اند را از دست بدهند.
این دو با اینکه از همه سو تحت فشارند،ماجرایی را اغاز میکنند. اما هرچه در این ماجرا جلوتر میروند خطر بیشتری به جان میخرند.کنا میخواهد اینده ای بر اساس امید و التیام بسازد.پس باید راهی پیدا کند تا اشتباهات گذشته اش را ببخشند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به Reminders of Him

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به Reminders of Him

آرچـــی

آرچـــی

1404/6/29 - 17:41

It starts with us It Ends with UsAll Your Perfects

چرا کتاب های "کالین هوور" نه؟

6 کتاب

می‌خوام یه تحلیل جدی راجع به کتاب‌های کالین هوور ارائه بدم و قبل از هر چیزی تأکید کنم که این فقط نظر شخصی منه. قصدم توهین یا تخریب نیست، بلکه می‌خوام از زاویه ادبی و محتوایی بررسی کنم چرا بعضی از آثارش به نظر من محدودیت‌هایی دارن.یکی از اولین نکات، سبک نوشتاری هووره. سبک او ساده و احساسیه و تمرکز اصلی روی ایجاد واکنش احساسی در خواننده‌ست. این باعث می‌شه داستان‌ها سریع و روان بخونن، ولی اغلب از نظر ساختار روایی و عمق ادبی محدود هستن. جملات و صحنه‌ها اغلب برای ایجاد تراژدی یا درام طراحی شدن، نه برای ارائه تحلیل روانشناختی واقعی یا پیچیدگی اجتماعی. برای مثال، در «It Ends with Us»، تمرکز داستان عمدتاً روی رابطه لیلی و رایله که پر از خشونت و بحرانه. لیلی شخصیت اصلیه، اما خیلی وقت‌ها نقش واکنشی و قربانی داره و تصمیماتش بیشتر تحت تأثیر مرد داستان نمایش داده می‌شن تا اینکه فردی مستقل و فعال نشون داده بشه. این انتخاب روایت باعث می‌شه تصویر زن در داستان محدود و تک‌بعدی باشه.در «November 9»، فالون او’نیل دختریه با مشکلات جسمی و روحی ناشی از حادثه سوختگی. این فرصت خوبی بود برای نمایش تاب‌آوری، استقلال و رشد شخصیتی زنانه. اما بیشتر تمرکز داستان روی رابطه عاشقانه فالون با بن است تا روی خود فالون. به همین خاطر، حتی وقتی زن داستان تجربه‌ها و مشکلات واقعی داره، باز هم شخصیتش تحت‌الشعاع روایت عشقی قرار می‌گیره و استقلالش کمتر به تصویر کشیده می‌شه.یکی دیگه از مشکلات ساختاری، تکرار کلیشه‌هاست. زن‌ها اغلب نقش قربانی، عاشق وابسته یا حمایت‌کننده رو دارن و جهان داستان تقریباً همیشه حول عشق و درام عاطفی می‌چرخه. مشکلات اجتماعی، اقتصادی یا چالش‌های شخصیتی پیچیده کمتر دیده می‌شن. این باعث می‌شه داستان‌ها جذاب باشن و احساسات شدیدی ایجاد کنن، ولی از نظر ادبی و محتوایی سطحی به نظر برسن و خواننده کمتر با واقعیت‌های پیچیده انسانی روبه‌رو بشه.از نظر روانشناختی، نمایش روابط سمی به عنوان عشق واقعی هم نکته قابل توجهیه. در هر دو مثال بالا، شخصیت‌های زن در روابطی حضور دارن که آزاردهنده یا پرتنشه، و داستان‌ها بیشتر روی پذیرش یا عشق ناشی از این روابط تمرکز دارن تا تحلیل رفتارهای ناسالم یا تاب‌آوری فردی. این نوع روایت می‌تونه تصویر غیرواقعی از روابط عاشقانه و قدرت زنان ارائه بده، حتی اگر هدف نویسنده ایجاد همدلی و درام بوده باشه.یک نکته مهم دیگه اینه که این نقد صرفاً راجع به آثار و سبک داستانیه و هیچ ربطی به زندگی شخصی کالین هوور نداره. تمرکز نقد من روی ساختار داستان، شخصیت‌پردازی و تصویر زن‌هاست، نه رفتار یا واکنش‌های شخصی نویسنده.در نهایت، می‌خوام روشن کنم که این نظر شخصیه و اصلاً قصد توهین یا تخریب علاقه‌مندان به آثار کالین هوور رو ندارم. آثار او برای بسیاری جذاب و احساسی هستن و می‌تونن تجربه لذت‌بخشی ارائه بدن. ولی از نگاه من، ضعف‌های ادبی، تکرار کلیشه‌ها، محوریت شدید عشق و تصویر محدود زن‌ها باعث می‌شن این کتاب‌ها از نظر ادبی و روانشناختی خیلی عمیق یا الهام‌بخش نباشن.

5

پست‌های مرتبط به Reminders of Him

چه چیزی باعث می‌شه که نوجوون هایی مثل من و شما به کتاب های  معروف و یا به قول معروف ترند جذب بشیم؟

چه چیزی باعث می‌شه که نوجوون هایی مثل من و شما به کتاب های معروف و یا به قول معروف ترند جذب بشیم؟

89

𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

1404/5/27 - 01:22

کالین هوور؛ از شاهکار تا فاجعه!

وقتی اسم کالین هوور میاد، نمی‌دونی باید تحسینش کنی یا حرص بخوری... بستگی داره کدوم کتابشو باز کرده باشی!

170

مالیس

مالیس

1404/5/18 - 19:34

غرور و تعصب؛ دفاع و آگاهی.

همه‌چیز در مورد فواید مطالعه‌ی رمان . . .

103

فهیمه

فهیمه

1401/9/20 - 14:45

پرخواننده‌ترین کتاب‌ها در سال 2022، کالین هوور و مرورنویسی کتاب

گودریدز چند روز پیش فهرست پرخواننده‌ترین کتاب‌ها در سال 2022 را منتشر کرد و نکته‌ی جالب اینجاست که از بین دوازده کتاب اول فهرست، پنج تایش نوشته‌ی کالین هووِر است.

146

یادداشت‌ها

gharneshin

gharneshin

1404/1/15 - 02:25

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

10

𝓈𝒶𝓃𝒶

𝓈𝒶𝓃𝒶

1403/5/19 - 19:10

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

9

yasamin

yasamin

1403/1/14 - 23:16

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        این کتاب ارزش خواندن دارد 
کتاب درباره دختری هست که طی اتفاقی نامزدش میمیرد و او وقتی به شهر قدیمی شأن برمیگردد دوست قدیمی نامزدش را میبیند 
و بدون اینکه به او بگویید چه کسی هست از او کمک میخواد 

من از خواندن این کتاب راضی هستم و به هر کسی که ژانر عاشقانه میپسندم توصیه میکنم این کتاب بخونه🫂 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

𝔃𝓪𝓱𝓻𝓪

1403/12/29 - 22:36

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

"حالا که خ
        "حالا که خودم را بخشیده ام یادبودهای او فقط موجب لبخند می‌شوند."
وقتی این جمله که آخرین جملۀ کتاب بود رو خوندم...سرشار از احساسات مختلف بودم...
داستان راجع به زنی به نام کنا هست که پنج سال پیش در یک حادثۀ رانندگی به طور غیر عمد باعث مرگ نامزدش «اسکاتی» می‌شه و بعد به جرم قتل غیر عمد به زندان می‌ره و این درحالیه که اون باردار بوده ...
حضانت دخترش «دیم» رو به پدر و مادر اسکاتی میدن و اون پنج سال به امید اینکه بتونه دخترش رو ببینه دووم میاره...
ولی وقتی به شهری که دخترش زندگی میکنه میره با دوست صمیمی اسکاتی «لجر» آشنا میشه و هر دو عاشق هم میشن...
ولی وقتی لجر میفهمه که این زن غمگین همون قاتل صمیمی ترین برادر دوستشه...خب...تازه داستان اونجا شروع میشه...
 باید بگم که ممکنه هر کسی از این کتاب خوشش نیاد و با سلیق همۀ جور نباشه...
ولی من به شدت عاشق قلم این نویسنده شدم و مطمئنا سراغ آثار  دیگه اش هم میرم.
و در پایان اگه میخواهید یک کتاب درام، عاشقانه و کمی غم انگیز بخونید یاد او میتونه یکی از گزینه هاتون باشه:)
پ ن: ممکنه بعضی از افراد از کشش کتاب خوش شون نیاد ولی از نظر من نویسنده الکی داستان رو کش نداده بود (البته این نظر منه.)
بماند به یادگار از آخرین روز 403...)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

32

sanaz

sanaz

1402/12/26 - 22:19

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

6

عطیه

عطیه

1404/3/13 - 22:47

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        The fact that when i closed the book, i immediately grabbed my face with my hands and started crying for a couple of minutes
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0

پرنیان

پرنیان

1403/6/9 - 10:45

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

5

سین صاد

سین صاد

1403/10/14 - 01:32

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

hanna

hanna

1403/10/11 - 17:24

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          وقتی با عشق مواجه میشی دیگه نمیتونی خودتو ازش دور کنی ....
این کتاب به من بخشیدن رو یاد داد مهر مادر به فرزند عشق ورزیدن و فراموش نکردن دیگران این داستان با اینکه کمی کند بود ولی میتونست هر حس مختلفی رو به شما منتقل کنه . نسبت به کتاب هایی که از کالین خوندم ابن بینطیر بود و واقعا حس متفاوتی رو بهم داد . من تونستم با این کتاب حس مادرانه رو تجربه کنم و بفهمم که مادر بودن فقط بزرگ کردن بچه نیست و اون عشقی که بین توی مادر و فزرندت هست میتونه غوقا کنه . و حتی عشق واقعی بین دو فرد که بخاطرش دست به هر کاری بزنی و تا به اون چیزی که هست دست یابی چیز با ارزشی باشه و اون چیز با ارزش دیدن فرزندش بعد ۵ سال بود . بخشیدن ، بعد سالها دردی که در دل خود کاشتی و کینه ای که پرورشش دادی در قلبت و با سختی داری اونو از بین میبری کار دشوار اما لذت بخشیست . و من واقعا با این کتاب زندگی کردم و گاهی اوقات فکر میکردم که اگه من جای کنا بودم چه حسی داشتم و چطوری رفتار میکردم و چه تصمیمی میگرفتم و گاهی اوقات واقعا سخت بود فهم و درک . و اون قسمت داستان که تصادف کنا و اسکاتی رو توصیح داد و درد هایی که کنا داشت تحمل میکر واقعا بد بود طوری که میخوایتم گریه کنم ولی نه نکردم و بعصی اوقات داستان انقدر حس خوبی بهم میداد که دوست داشتم واقعا یک دور برم توی داستان و زندگی کنم و تجربه های جالب دیگه ای رو به دست بیاورم و تشکر میکنم از کالین ، نویستده مهربون و پر اشتیاق که تونست یک کتاب عالی رو بنویسه و امیدوارم در کتاب وریتی تونسته باشه چیز خفنی رو در کتاب بکاره . که خیلی با افتخار قراره تابستون بخونمش و بی صبرانه منتظرش هستم و امیدوارم بتونم با کتاب های خوبی نطرم رو در این مکان در میان بگدارم
_ با تشکر از بیانسه 🩵
        

13

Lena Leys

Lena Leys

1403/10/21 - 18:17

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0