معرفی کتاب یاد او اثر کالین هوور مترجم مریم علی محمدی

در حال خواندن
30
خواندهام
695
خواهم خواند
241
توضیحات
پس از گذراندن پنج سال زندان برای یک اشتباه غم انگیز، کنا روآن به شهری بازمی گردد که همه چیز در آن به هم ریخته بود، به امید اینکه دوباره با دختر چهار ساله اش متحد شود. اما بازسازی پل هایی که کنا سوزانده است غیرممکن است. هر کس در زندگی دخترش مصمم است که کنا را کنار بگذارد، مهم نیست چقدر برای اثبات خود تلاش می کند. تنها کسی که در را به طور کامل به روی او نبسته، لجر وارد، صاحب بار محلی است. اما اگر کسی بخواهد بفهمد که چگونه لجر به آرامی به بخش مهمی از زندگی کنا تبدیل میشود، هر دو خطر از دست دادن اعتماد همه افراد مهم برایشان را خواهند داشت. کنا باید راهی برای تبرئه اشتباهات گذشته خود بیابد تا آینده ای را با امید و شفا بسازد...
بریدۀ کتابهای مرتبط به یاد او
نمایش همهپستهای مرتبط به یاد او
یادداشتها
1403/1/14
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
این کتاب ارزش خواندن دارد کتاب درباره دختری هست که طی اتفاقی نامزدش میمیرد و او وقتی به شهر قدیمی شأن برمیگردد دوست قدیمی نامزدش را میبیند و بدون اینکه به او بگویید چه کسی هست از او کمک میخواد من از خواندن این کتاب راضی هستم و به هر کسی که ژانر عاشقانه میپسندم توصیه میکنم این کتاب بخونه🫂
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/12/29
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

"حالا که خودم را بخشیده ام یادبودهای او فقط موجب لبخند میشوند." وقتی این جمله که آخرین جملۀ کتاب بود رو خوندم...سرشار از احساسات مختلف بودم... داستان راجع به زنی به نام کنا هست که پنج سال پیش در یک حادثۀ رانندگی به طور غیر عمد باعث مرگ نامزدش «اسکاتی» میشه و بعد به جرم قتل غیر عمد به زندان میره و این درحالیه که اون باردار بوده ... حضانت دخترش «دیم» رو به پدر و مادر اسکاتی میدن و اون پنج سال به امید اینکه بتونه دخترش رو ببینه دووم میاره... ولی وقتی به شهری که دخترش زندگی میکنه میره با دوست صمیمی اسکاتی «لجر» آشنا میشه و هر دو عاشق هم میشن... ولی وقتی لجر میفهمه که این زن غمگین همون قاتل صمیمی ترین برادر دوستشه...خب...تازه داستان اونجا شروع میشه... باید بگم که ممکنه هر کسی از این کتاب خوشش نیاد و با سلیق همۀ جور نباشه... ولی من به شدت عاشق قلم این نویسنده شدم و مطمئنا سراغ آثار دیگه اش هم میرم. و در پایان اگه میخواهید یک کتاب درام، عاشقانه و کمی غم انگیز بخونید یاد او میتونه یکی از گزینه هاتون باشه:) پ ن: ممکنه بعضی از افراد از کشش کتاب خوش شون نیاد ولی از نظر من نویسنده الکی داستان رو کش نداده بود (البته این نظر منه.) بماند به یادگار از آخرین روز 403...)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.