یاد او
در حال خواندن
21
خواندهام
352
خواهم خواند
175
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
پس از گذراندن پنج سال زندان برای یک اشتباه غم انگیز، کنا روآن به شهری بازمی گردد که همه چیز در آن به هم ریخته بود، به امید اینکه دوباره با دختر چهار ساله اش متحد شود. اما بازسازی پل هایی که کنا سوزانده است غیرممکن است. هر کس در زندگی دخترش مصمم است که کنا را کنار بگذارد، مهم نیست چقدر برای اثبات خود تلاش می کند. تنها کسی که در را به طور کامل به روی او نبسته، لجر وارد، صاحب بار محلی است. اما اگر کسی بخواهد بفهمد که چگونه لجر به آرامی به بخش مهمی از زندگی کنا تبدیل میشود، هر دو خطر از دست دادن اعتماد همه افراد مهم برایشان را خواهند داشت. کنا باید راهی برای تبرئه اشتباهات گذشته خود بیابد تا آینده ای را با امید و شفا بسازد...
بریدۀ کتابهای مرتبط به یاد او
نمایش همهپستهای مرتبط به یاد او
یادداشتها
1402/10/11
3
1402/6/13
9
1402/2/21
20
1402/10/8
2
1402/10/15
3
1403/6/30
2
1403/4/24
تا قبل از یاد او "مادر" فقط یه کلمه بود ... ولی وقتی کنا ،دیم رو در آغوش گرفت "مادر" دیگه فقط یه واژه در صفحات نبود، معنا پیدا کرد شد عشق، شد امید، شد زندگی، شد همه چی... چطور به خودشون اجازه میدن فکر کنن حکم منع دیدار میتونه جلوی قدرت عشق مادر به فرزندش رو بگیره؟ و این کتاب یه بار دیگه قدرت قلم خانم هوور رو نشون میده ، ولی این بار دروصف مادر
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
2
1403/6/16
2
1402/3/13
10
1403/6/19
0
1403/5/12
2