چرا کتاب های "کالین هوور" نه؟ منتخب آرچـــی
1404/6/29 - 17:41
چرا کتاب های "کالین هوور" نه؟
میخوام یه تحلیل جدی راجع به کتابهای کالین هوور ارائه بدم و قبل از هر چیزی تأکید کنم که این فقط نظر شخصی منه. قصدم توهین یا تخریب نیست، بلکه میخوام از زاویه ادبی و محتوایی بررسی کنم چرا بعضی از آثارش به نظر من محدودیتهایی دارن.یکی از اولین نکات، سبک نوشتاری هووره. سبک او ساده و احساسیه و تمرکز اصلی روی ایجاد واکنش احساسی در خوانندهست. این باعث میشه داستانها سریع و روان بخونن، ولی اغلب از نظر ساختار روایی و عمق ادبی محدود هستن. جملات و صحنهها اغلب برای ایجاد تراژدی یا درام طراحی شدن، نه برای ارائه تحلیل روانشناختی واقعی یا پیچیدگی اجتماعی. برای مثال، در «It Ends with Us»، تمرکز داستان عمدتاً روی رابطه لیلی و رایله که پر از خشونت و بحرانه. لیلی شخصیت اصلیه، اما خیلی وقتها نقش واکنشی و قربانی داره و تصمیماتش بیشتر تحت تأثیر مرد داستان نمایش داده میشن تا اینکه فردی مستقل و فعال نشون داده بشه. این انتخاب روایت باعث میشه تصویر زن در داستان محدود و تکبعدی باشه.در «November 9»، فالون او’نیل دختریه با مشکلات جسمی و روحی ناشی از حادثه سوختگی. این فرصت خوبی بود برای نمایش تابآوری، استقلال و رشد شخصیتی زنانه. اما بیشتر تمرکز داستان روی رابطه عاشقانه فالون با بن است تا روی خود فالون. به همین خاطر، حتی وقتی زن داستان تجربهها و مشکلات واقعی داره، باز هم شخصیتش تحتالشعاع روایت عشقی قرار میگیره و استقلالش کمتر به تصویر کشیده میشه.یکی دیگه از مشکلات ساختاری، تکرار کلیشههاست. زنها اغلب نقش قربانی، عاشق وابسته یا حمایتکننده رو دارن و جهان داستان تقریباً همیشه حول عشق و درام عاطفی میچرخه. مشکلات اجتماعی، اقتصادی یا چالشهای شخصیتی پیچیده کمتر دیده میشن. این باعث میشه داستانها جذاب باشن و احساسات شدیدی ایجاد کنن، ولی از نظر ادبی و محتوایی سطحی به نظر برسن و خواننده کمتر با واقعیتهای پیچیده انسانی روبهرو بشه.از نظر روانشناختی، نمایش روابط سمی به عنوان عشق واقعی هم نکته قابل توجهیه. در هر دو مثال بالا، شخصیتهای زن در روابطی حضور دارن که آزاردهنده یا پرتنشه، و داستانها بیشتر روی پذیرش یا عشق ناشی از این روابط تمرکز دارن تا تحلیل رفتارهای ناسالم یا تابآوری فردی. این نوع روایت میتونه تصویر غیرواقعی از روابط عاشقانه و قدرت زنان ارائه بده، حتی اگر هدف نویسنده ایجاد همدلی و درام بوده باشه.یک نکته مهم دیگه اینه که این نقد صرفاً راجع به آثار و سبک داستانیه و هیچ ربطی به زندگی شخصی کالین هوور نداره. تمرکز نقد من روی ساختار داستان، شخصیتپردازی و تصویر زنهاست، نه رفتار یا واکنشهای شخصی نویسنده.در نهایت، میخوام روشن کنم که این نظر شخصیه و اصلاً قصد توهین یا تخریب علاقهمندان به آثار کالین هوور رو ندارم. آثار او برای بسیاری جذاب و احساسی هستن و میتونن تجربه لذتبخشی ارائه بدن. ولی از نگاه من، ضعفهای ادبی، تکرار کلیشهها، محوریت شدید عشق و تصویر محدود زنها باعث میشن این کتابها از نظر ادبی و روانشناختی خیلی عمیق یا الهامبخش نباشن.