بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت‌های محمدرجا صاحبدل (54)

            سالها پیش از این، ابراهیم حاتمی‌کیا در مورد آژانس شیشه‌ای‌اش گفته بود: در همان ایام اکران، با گروهی  در مورد فیلم به گفتگو نشسته بودم؛ برداشت‌هایی از فیلم‌ام داشتند که اصلا منظور من نبود. یا یکبار امیرخانی در برنامه تلویزیونی شهیدی‌فرد گفت: می‌خواهید دکور برنامه‌تان را به شکلی تحلیل کنم که نمادهای ماسونی / شیطان پرستی از آن دربیاورم! (حالا دکور چه بود؟ زمینه سفید با تعدادی زیادی پرچم تشریفات ایران) 
امشب وقتی با نویسنده گفتگو داشتم، متوجه شدم برداشتی داشتم که گویا مد نظر صاحب متن نبود (یا اگر هم بود بیان نکرد؛ والله اعلم)

داستان را اگر از پیچ یک‌سوم آغازش رد کنید، می‌توانید امید داشته باشید که جذب می‌شوید وگرنه بعید می‌دانم دل و دماغ به پایان رساندن‌اش را داشته باشید. 
این کتاب اولین کاری بود که از مجتبی تقوی‌زاد می‌خواندم. ضمنا بگویم که متن، تک جمله‌ها و توصیفات پراکنده بسیار زیبایی داشت.

بعدالتحریر:
نام کتاب، شبِ بازی است، نه شب‌بازی!
          
#همسایه‌ها
            #همسایه‌ها کتابی تلخ و پرخطا اما خواندنی و جذاب است.
کتاب را بر اساس توصیه یک اهل مطالعه کاربلد‌ در روزهای آخر اسفند دست گرفتم و امروز ششم فروردین ۱۴۰۲ تمام شد. 
کتاب قبل از انقلاب بدلیل مواضع سیاسی چاپ نشد و بعد از انقلاب بدلیل ناهنجاری اخلاقی. 
در این اثر همه‌ سر جای خودشان هستند و یک پانصد صفحۀ پرکشش خلق می‌کنند.
#همسایه‌ها در بیش از نیمی از کتاب روابط یکسری آدم را در یک خانه به تصویر می‌کشد و در مابقی کتاب با گنجاندن یک همسایه هم‌بند و ملاقات‌های همان همسایه‌ها  ادامۀ همان روابط را به تصویر می‌کشد.
نمی‌دانم اگر قرار بود #احمد_محمود نام دیگری برای این کتاب انتخاب کند چه نامی را برمی‌گزید اما بی‌شک #همسایه‌ها بهترین نام برای این کتاب است.
در سال قبل بر آثار معروفی متمرکز بودم و امسال حتما یکی از نویسنده‌های مورد توجهم #احمد_محمود خواهد بود.

و کلام آخر 
در هر مبارزه و ستیهندگی، نداشتن پشتوانه مابعدالطبیعی و فراخلقی، مبارز را زود پوچ و تهی می‌کند.

یا حق