شهربانو
سکوت مثل یک چیز ناخوانده و حتا زشت، کل خانواده را بی حوصله کرده بود. شهربانو باید ادامه می داد. نباید مثل دخترهای رمانتیک حرف می زد، مثل آن هایی که زندگی را از روی رمان ها و دفتر کلمات قصار دخترهای دبیرستانی یاد می گیرند و تفسیر می کنند. اما خودش هم خوب می دانست تنها مهمات او در این جنگ نابرابر، همان تسلیحات دفترهای صورتی گل دار دخترهای دبیرستانی است؛ کلمه ها.
یادداشتهای مرتبط به شهربانو