Daddy-long-legs

Daddy-long-legs

Daddy-long-legs

4.3
288 نفر |
67 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

809

خواهم خواند

102

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

یتیم‌خانه نود و هشت بچه دارد که دختر هفده ساله جروشا ابوت،‌از همه بزرگتر است. او از صبح تا شب سر پاست تا دستورات رئیس عصبانی پرورشگاه را اجرا کند. او با همه‌ی تلخی‌ها، قلمی شیرین دارد و خوب می‌نویسد. یکی از اعضای هیئت امنای پرورشگاه تصمیم می‌گیرد او را به دانشگاه بفرستد و تنها خواسته اش اینکه جروشا برایش نامه بنویسد.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به Daddy-long-legs

نمایش همه

پست‌های مرتبط به Daddy-long-legs

یادداشت‌های مرتبط به Daddy-long-legs

            کتاب رو ۱و ۴۰ دقیقه نصف شب تموم کردم 
و در وصفش فقط میتونم بگم‌خیلی دوستش داشتم ، میتونم بارها بخونمش 
من عاشق نامه‌ام و کلا نامه بودن کتاب برام کلی جذاب بود.
هرچی به اواخر داستان نزدیک میشدی دیدگاه های واقع بینانه و درست و عمیق جودی بیشتر میشد و بیشتر متوجه حقیقت زندگی ، و احساساتش پخته تر، و این داشت اثر بالا رفتن سن و تجربه جودی  رو نشون میداد، اینکه آدما بزرگ میشن و نظراتشون عوض و عمیق.
من‌ متن / کتاب / شعری رو که دوست دارم، دوست دارم برای و کنار کسی که  دوستش دارم بخونم و اونم اکلیلی و قلب قلبی کنم با شنیدنش و سر هر جمله که دوستش داشتم بایستم و کلی احساس با چشم و زبان و بدن و دست و صورت باهم رد و بدل کنیم. بابا لنگ دراز از اون کتابا بود  تو هر پاراگراف نامه های آخرش دوست داشتم ، کسی که دوستش دارم کنارم باشه و باهم لذت و عمق بنوشیم.
دوستش داشتم و به دخترا پیشنهادش میکنم چون بهتر میتونن باهاش همزاد پنداری کنن=)
جودی عزیز و خودمونی و خاکی دوست داشتنی ،کلی از جملات ساده اما نابت عکس گرفتم .
مثل جودی باید بگم: ببخشید اگر گنگ‌و در‌هم‌نوشتم .