یادداشت‌های هآرو (35)

هآرو

هآرو

1403/9/29

نغمه آشیل
ویدئو در بهخوان
          ⭕فیلم دارای اسپویله
واقعا پشیمونم که چرا انقدر خوندنش رو انقدر عقب انداختم و زودتر نخوندمش. نغمه اشیل میتونم بگم یکی از قشنگ ترین کتابایی بود که خوندم. اولین چیزی که باید بهش اشاره کنم اینه که این یه داستان حماسی نیست، بلکه بیشتر یه داستان عاشقانه و احساسی بود پس به دنبال خوندن زیاد راجب جنگ و گذشته نباشید.از نظرم داستانش خیلی قشنگ روایت شده بود، یه داستان که پر از احساسات متفاوتی مثل عشق، دوستی، منطق، جاه طلبی و غرور، و چیز های دیگه بود ولی یه نقص کتاب از نظرم شخصیت پردازی هاش بود. به شخصه خود من عاشق اشیل و پاتروکلوس بودم. اما نمیتونستم هیچ حس همزاد پنداری با هیچکدومشون کنم، به خصوص با اشیل و مادرش تتیس. بعضی وقتا یه رفتار هایی نشون میدادن که واقعا هرچقدر به دلیلش فکر میکردی نمیتونستی جوابی واسش پیدا کنی.. و در اخر میخوام اینو اضافه کنم که چقدر از پیروس بدم میومد..و بیشتر از اون از تتیس که موجب شده بود یه بچه همچین بلایی سرش بیاد. و پایانش هم که:)  خلاصه اینکه خوندنش رو حتما پیشنهاد میکنم(به شرط اینکه با گی بودن زوج اصلی مشکلی نداشته باشید) 
        

14

هآرو

هآرو

1403/8/28

قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبرد
          و اخرین جلد این مجموعه.. راستشو بخوام بگم این قشنگ ترین مجموعه ایی بود که تاحالا خونده بودم. من هیچوقت تحمل مجموعه خوندن نداشتم مگر با زور و تو مدت طولانی. ولی داستان قصه های همیشگی تو خودش غرقت میکرد، تورو به داستان هاش میبرد و قلم نویسنده انقدر قوی بود که تو میتونستی به جای اون شخصیت ها زندگی کنی و احساساتشونو کامل درک کنی.. به نظرم این کتاب خیلی جاها درس های زندگی میداد. قشنگی شخصیت کارنر و تغییر شخصیتش از کتاب اول تا کتاب اخر که بزرگ تر شده بود بهم حس یه مادرو میداد که بزرگ شدن بچه شو میبینه. از ایرادات کتاب چشم پوشی نمیکنم، نمیگم بدون نقص ترین کتاب بود. مثلا افت شخصیت ها از جلد ۴ و ۵ به بعد یا حتی اافت زیاد روند داستان از جلد چهار به بعد(این نظر کسایه که کتابو با من خوندن به نظر خودم که همین شخصیت های جدید و داستان هاشون قشنگ ترشم کرده بود). با وجود همه این ها،برای من قصه های همیشگی اولین کتاب و اولین مجموعه اییه که بهش امتیاز ۵ ستاره میدم و به نظرم ارزش خوندن رو حتما داره
        

5

هآرو

هآرو

1403/8/17

Restore me
          بالاخره تونستم این جلد رو هم تموم کنم. حقبقتا این جلد رو بیشتر دوست داشتم.شخصیت های جدید و مخصوصا پایانش>>>>>>> واقعا عاشق دو فصل اخر شده بودم. راجب این جلد هیت های زیادی شنیده و خونده بودم. مخصوصا راجب به اینکه ارون اینجا ابهت نداره جولیت اینجا ضعیفه و... 
عزیزان میشه به این نکته که اونا فقط ۱۹ و ۱۷ سالشونه توجه کنید؟؟؟ اونا هیچوقت زندگی طبیعی و عادی نداشتن. هیچوقت دوست داشتنو تجربه نکردن و هیچوقت یه ارتباط خوب با دیگران نداشتن. ارون ۱۹ سال زیر دست یه هیولا اموزش میدیده. جولیت ۱۰ سال توی یه اسایگاه تنها زندانی بوده و حالا هردوشون زندگی متفاوتی رو دارن تجربه میکنن. ارون واسه اولین بار داره با بقیه خوب زندگی میکنه و دوست داشتنو تجربه میکنه و جولیت هم که بدون اینکه بدونه چه اتفاقی داره میوفته مسئولیت فرماندهی یه قاره دستش افتاده. اونا فقط دوتا بچن. نمیشه انتظار داشته باشید که همه جا خیلی منطقی و عالی عمل کنن و هیچ ضعفی از خودشون نشون ندن. نسبت به جلدای دیگه اتفاقا به نظرم این جلدی بود که حس واقعی بودن میداد. واسه خوندن جلدای بعدیش مشتاقم (. ❛ ᴗ ❛.) 
        

4