معرفی کتاب Defy me اثر tahereh Mafi

Defy me

Defy me

4.3
29 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

20

ناشر
جنگل
شابک
0000000053834
تعداد صفحات
368
تاریخ انتشار
1398/8/25

توضیحات

کتاب Defy me، نویسنده tahereh Mafi.

لیست‌های مرتبط به Defy me

نمایش همه

پست‌های مرتبط به Defy me

یادداشت‌ها

Granny🌸

Granny🌸

1403/8/2

فکر کنم عق
        فکر کنم عقلم و از دست دادم بعد از خوندن این جلد. 
این جلد فوق العاده بود. 
فکر کنم بهترین جلد این مجموعه ست. 
همیشه تا جلد های قبلی فکر میکردیم داریم با شخصیت جولیت هر لحظه بیشتر اشنا میشیم تا اینکه اواخر کتاب چهارم و همچنین کل این کتاب بهمون میفهمونه که نه! تو کاملا راجب جولیت اشتباه فکر میکردی. 
افکار وارنر، دارک ترین افکاری بودن که دیدم، دقیقا مثل من فکر میکرد بنظرم حتی. وارنر شاید از دور یه ادم مغرور و خودخواه باشه، ولی از درون حتی فکر میکنه که یک هیولاعه ولی نیست. 
ولی دقت کنید هر کدون از شخصیت ها یه مشکل داشتن 
جولیت family issues  داشت
وارنر father issues  و ptsd داشت
و...... 
این داستان و هزار برابر خفن میکنه
بریم برای جلدای بعدی
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12

Mika

Mika

2 روز پیش

درحالی که
          درحالی که صفحه اول این کتاب رو باز کردم غمی از جلد قبل درونم رخنه کرده بود... شوک آمیخته با درد بود... ولی این جلد چی؟ چندین ماه این مجموعه رو کنار گذاشتم... حالا اینجام... نویسنده کم نگذاشته بود...این کتاب وحشتناک ترین کابوسهای شخصیتا بود بدون هیچ فرصتی حمله کردن... همه اش بازی بود... جلدای قبل همه بازی بودن... حقیقتا اولای کتاب با هر ورقی که میزدم ترس، درد و ناتوانی شخصیت ها داغونم میکرد،طاهره مافی یه بار گفت من میخوام درد رو نشون بدم... و واقعا همینکارو کرد، میدونید درد هیچوقت تنها نیست درد آمیخته با امید و آرزوست... با عشق... با شکست... کتابهای او یک تصویر کامل از پذیرش درده اینکه حتی در دردناک ترین لحظات زندگی هم اگه کسی باشه تا بهش تکیه کنی یعنی هنوز تو خوشبختی...مگه همین نیست؟ همیشه که زندگی شاد نیست گاهی خورشید برای مدتی طولانی پشت ابر میمونه،گاهی تاریکی انقدر درونمون عمیق میشه که دیگه حتی خودمون رو هم نمیتونیم ببینیم... نابینا میشیم... بنظرم تا آخر بخونید...من پشیمون نیستم... در واقع با یه لبخند جلد این کتاب رو بستم...  تا یه چیزی رو امتحان نکردی زود قضاوتش نکن...
آهنگای پیشنهادی:
TV
Watch
Fear of the Water 
        

23

درسته که ه
          درسته که هنوز کل مجموعه رو نخوندم اما خدای من..  نمی‌تونم بگم چقدر به شخصیت‌ها وابسته‌ م...
هر کتاب خانوم مافی پر از پیچش‌های غیرمنتظره‌ست که واقعاً آدم رو میخکوب می‌کنه شک دارم که بتونید کتابی رو از ایشون پیدا کنید که پلات توییست قوی ای نداشته باشه!!

و جلد های فرعی رو هم خوندم و جز کتابایی هستن که واقعا به کل مجموعه شور میدن و  هرکدومشون به طرز خیلی عجیبی فوق‌العاده بودن:))

اگه بخوام صادقانه بگم، خانوم مافی کار خارق‌العاده‌ای انجام داده. به‌عنوان کسی که خودش  بعضی وقتا می‌نویسه، واقعاً آرزو دارم یه روز بتونم همچین شخصیت‌پردازی های عمیق و داستان‌سرایی بی‌نقصی مثل خانوم مافی  داشته باشم.

شخصیت‌ها؟ بی‌نظیرن.
تک‌تک‌شون لایه دارن، گذشته دارن، دلیل دارن برای اینکه الان اینطور هستن. وقتی بهشون فکر می‌کنم، حس می‌کنم دارم به آدم‌های واقعی فکر می‌کنم، نه فقط شخصیت‌های کتابی که خانوم مافی روی کتاب نوشته:)))
خانوم مافی باعث شد تو یه صفحه بخندم، تو صفحه بعدی گریه کنم، چند صفحه بعد فریاد بزنم و دوباره اشکم دربیاد.
(اسپویلر کوچیک...مراقب باشید!!)
کنجی؟ کنجی قلب منو اژ همون اول مجموعه دزدید... شوخ‌طبعی، طرز حرف زدن، شخصیتش... همه‌چیزش خاصه...
آرون؟ نمی‌دونم چطور باید توصیفش کنم. فقط می‌تونم بگم که واقعاً شخصیت عمیق و خاصی داره... از اون شخصیت‌هایی که ممکنه اول کتاب ازش بدت بیاد اما توی ادامه ی کتاب عاشقش میشی:))
ژولیت؟ یه دختر قدرتمند و مستقل...رشد شخصیتیش توی مجموعه، قدم به قدم بیشتر میشه:)
برندن، ایان، وینستون...  حقیقتا اوایل کتاب گیج می‌شدم که کی به کیه، ولی حالا عاشق همشونم شدم!!
رابطه‌هاشون، دوستی‌هاشون، اون فضای گروهی؟ بی‌نظیر بود خانوم مافی!!

آدام... خب، راستش اولش خیلی بهش علاقه داشتم طبیعتا ولی بعد یه جاهایی ازش فاصله گرفتم. ولی نمی‌تونم انکار کنم که اون هم شخصیت خوبی داره، فقط پیچیده‌ست...خیلی خیلی پیچیده..

و اما اندرسون... خدای من. گذشته‌ش رو که فهمیدم، ذهنم کاملا منفجر شد. جز یکی از منفور ترین و خاکستری ترین شخصیت‌هایی هستش که توی کل مجموعه میتونید پیداش کنید..

در مجموع؟ اگه خانوم مافی درمورد شخصیتای فرعی(سونیا و سارا، ایان، وینستون و بردن) بیشتر توضیح می داد و در کل یه back up story برای این شخصیتا میزاشت کلیت داستان خیلی بهتر و قابل درک تر میشد.
این یکی از اون مجموعه‌هاست که تموم می‌شه ولی هیچوقت از ذهنت بیرون نمیشه، جز کتابایی بود که باید حتما توی قفسه‌ت م داشته باشم...
دست مریزاد خانوم مافی:)))

پ.ن: از اونجایی که عاشق رابطه ی کنجی و آرون هستم..عاشق این فن آرت شدم.😭😭