یادداشت‌های ریحانه مویدی (25)

«صد و یک ر
          «صد و یک روش برای سلاخی کودکی پنج ساله»

کتاب مرد بالشی بر خلاف اسم نرم و ارومش کتاب به شدت تاریک و سیاهیه.
داستان از مرد نویسنده ای شروع میشه که به دلیلی که خودش نمیدونه بازداشت شده.
بعد از مدتی متوجه میشه علت بازداشتش به داستان هاش ربط داره.
کاتوریان نویسنده که متوجه نمیشه بین اخبار قتل بچه ها که توی روزنامه خونده و داستان هاش چه ارتباطی وجود داره ناگهان به قتل متهم میشه.....

به مرد بالشی ۳ ستاره دادم چون نویسنده به شدت قلم و شخصیت پردازی قوی و فوق العاده ای داره و اگه اهل پیدا کردن سرنخ باشید یه کوچولو قابل حدس باشه ولی حتی منی که از خوندن کتابای جنایی لذت میبرم تونستم تا اوایل کتاب که همه چی یه شوخی بود و صرفا حول داستان های تخیلی کاتوریان نویسنده پیش میرفت لذت ببرم و از یه جایی به بعد که همه چی یهو جدی و دارک شد نپسندیدم شاید چون موضوع سر بچه های کوچیک و بی گناه بود

به افراد با روحیه حساس اصلا پیشنهاد نمیکنم ولی درکل درسته زیاد سلیقم نبود ولی کتاب خوبی بود👍
        

7

        کتابی که با کاترین دختری که عاشق شیرینی پزیه شروع میشه و با تبدیل شدنش به ملکه دل تموم میشه.
روند کتاب از ابتدا تا وسطای کتاب بشدت کند بود ولی اخراش که اتفاقات تند تند پشت هم میوفتادن و به پایان نزدیک تر میشدم جالب تر بود.
داستان تا حدی منو یاد یه فیلمی انداخت که راجب آدمایی بود که میفهمن داخل یه کمیک زندگی میکنن و نمیتونستن کاری به جز چیزی که نویسنده نوشته بود انجام بدن.
به نظرم کاترین میتونست کلی انتخاب های بهتر کنه و انقدر همه چی رو پشت گوش نندازه ولی انگار مثل عروسک خیمه شب بازی همشون مجبور بودن نقششون رو ایفا کنن تا در اخر اونچه که باید اتفاق بیوفته...
با اینکه میدونستم داستان پایانش غم انگیزه و کاترین ملکه دله بازم امیدوار بودم:)
در کل خیلی دوستش نداشتم ولی باعث شد راجبش به فکر فرو برم.....
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

«نادر ابرا
          «نادر ابراهیمی ،جناب همه فن حریف!»

من با اقا نادر ابراهیمی اولین بار برای یه رویداد که از قضا مکانش خانه شعر و ادبیات بود اشنا شدم.وقتی انتراگ دادن متوجه شدم طبقه پایین یه کتابخونست 
منم که تا اسم کتاب و کتابخونه میاد دیگه عنان از کف میدم😂
خلاصه رفتم پایین دیدم بهه بههه چقدرم بزرگه.همینجوری داشتم نگاه میکردم کتابارو که یدونه کتاب گنده ژورنال طور از قفسه‌ کتابای هنر کشیدم بیرون.
شروع کردم به ورق زدن فهمیدم یکی تو کل کتاب پاورقی نوشته
کتاب بعدیو برداشتم دیدم بعله،تو این یکیم نوشته.یهو متوجه شدم این کتابا مال نادر ابراهیمیه✨
کلی که کتاباشو دید زدم رفتم قسمت موزش که وسایل و دستخطاشو گذاشته بودن ،بازم اون موقع خیلی برام جالب تبود تا اینکه بعد از ظهر وقتی برگشتیم سالن آمفی تئاتر برای ادامه رویداد ،بروبچ رویداد برای احترام به نادر ابراهیمی مستندش رو پخش کردن
تازه اون موقع فهمیدم چقدر ادم حسابی و خفنه.....
ابن مشغله اولین کتابیه که از اقا نادر ابراهیمی خوندم 
قلمش لطیف و روانه که خیلی ازش لذت بردم البته بیشترین چیزی که باعث شد دوسش داشته باشم صداقت و رک بودنش بود
منی که خیلی اهل چندبار خوندن نیستم ،اول کتاب رو بخاطر حق بودن و زیباییش چندبار خوندم✨
*تصویر بالا رو تو همون کتابخونه گرفتم
        

21

در جبهه غر
          در جبهه غرب خبری نیست
کتابی تکان دهنده و ضد جنگ و حتی ترسناک  درباره روایت جنگ جهانی اول...
قلم نویسنده فوق العاده بود .
گویا نویسنده خودش به مدت شش هفته توی جنگ حضور داشته ولی تونسته چنین شاهکاری رو بنویسه.
اما نظرم درباره کتاب:
بعد از خوندن این کتاب با مقایسه کردن جنگ جهانی اول با دفاع مقدس خودمون متوجه میشید که چرا ما بهش میگیم دفاع«مقدس» اما شخصیت های کتاب جنگ را با عنوان«جنگ لعنتی منفور» معرفی میکنند.
تفاوت «دستکاری کردن شناسنامه و شوق دفاع از وطن»و «کاری که دترینگ می کند» زمین تا آسمان است.
تفاوت فرماندهان شهدایی مثل«همت،باکری،خرازی و...» با «همیل اشتوس »زمین تا آسمان است.
پدیده جنگ همان است.همین مشکلات را ما هم در جنگ خودمان داشتیم.تفاوت در مختصات نیست.تفاوت در عقیده و باور است.
تفاوت در این است برای که و برای چه میجنگم.
تفاوت «مطمئن باشی در جبهه حق هستی» تا«شک کردن به اینکه ایا تو در جبهه حق هستی یا جبهه مقابل؟»زمین تا آسمان است.
راوی داستان سعی داشت رفتار های حیوانی به دور از انسانیت سربازان را بارها توجیه کند و ان ها را پیامدی از جنگ منفورشان خطاب کند...
این تفاوت ها ناشی از اعتقادات و آرمان ها است.....

        

7

        فقط به خاطر پلات توییست اخرای کتاب دوستش داشتم.واقعا اونجایی که فهمیدم راوی داستان درواقع دو نفرن خیلی شوکه شدم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

        کشتن یک شخص برای پنهان کردن یک قتل-چنین فکری به ذهن چه کسی خطور میکرد؟:))))))
پ‌ن:قطعا اون یه نابغس:)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4