یادداشت‌های لیلا خندان (62)

          کتاب من او با گفتاری خاص و قلمی زیبا نوشته شده و از همان ابتدا خواننده برای درک و فهم آنچه بیان می شود احتیاج به تمرکز دارد و این نوع نوشتار کمی باعث سردرگمی می شود اما با پیش رفتن داستان این سختی کلام هم از بین می رود و مخاطب شیفته دانستن ماجرایی می شود که نویسنده از همان بدو شروع قصه را برای خواننده اش باز کرده است.
شخصیت های اصلی رمان باورپذیر هستن  و خواننده با آنها همذات پنداری می کند. فضاسازی عالی هست. تعلیق ها بجا هستند و پیرنگ داستان هم نسبتا خوب هست و خط سیر داستان بخوبی پیش می رود.
بعضی شخصیت ها در داستان چنان با خواننده عجین می شوند و تاثیرگذار هستن که سالیان سال می توان آنها را ذهن خود داشته باشی. افرادی مثل حاج فتاح که نمادی از یک انسان شریف و لوطی مسلک و خانواده دوست هست. شخصیتی قوی و محکم و دوست داشتنی که با روش مذهبی و لوطی گری علی نوجوان را تربیت می کند. من به شخصه باب جون را دوست داشتم و شخصیت محبوب من در این کتاب هست. در این رمان بعضی شخصیت‌ها خوب پرداخته شده بود مثل موسی ضعیف کش هم باوجود ضعف های اخلاقی می تواند در شرایطی ذات واقعی خود را نشان دهد و نویسنده بخوبی به آن پرداخته است.
در این کتاب از زبان و گویش مردم تهران قدیم استفاده شده و به جذابیت کتاب افزوده و یا محلات قدیمی تهران را به خواننده معرفی کرده است. زندگی روزمره و عادی اقشار مختلف و گفتگوهای محاوره ای بین افراد نمود خوبی در این کتاب داشته و به نظرم واقعیت اجتماعی که در آن زندگی می کنیم نشان داده شده است.
حوادث تاریخی مثل کشف حجاب با ماجرایی که در بطن داستان اتفاق می افتد می توان گفت که اوج داستان هست و ماجراهای بعد از آن را تحت الشعاع خود قرار می دهد و باعث می شود داستان شکل تازه ای بخود بگیرد و با همبستگی و اتحادی پنهانی نشان از عواطف قوی انسانی دهد.
علی با شخصیتی احساسی و عاطفی به طور خاصی عشق را نشان خواننده داده است. عشقی پاک و بدور از هوس. نویسنده علی را مظهری از پاکی و نجابت و خویشتنداری معرفی کرده است و با همین عشقی ناب که در وجودش هست تا آخر داستان لکه دار نمی شود نویسنده مقام شهید را به او ارزانی می کند.
در این رمان شخصیتهای سیاه و خاکستری وجود دارند که خواننده خود هرکدام را با ذهنیتش می سنجد. کریم با شخصیتی خاکستری نمادی از قشر پایین جامعه هست و پاسبان عزتی شخصیت سیاه داستان که با پایانی سزاوار و پرابهام به سرانجام خود می رسد به نظرم یکی از نکات پرچالش داستان همین مورد هست. 
و یکی از شخصیتهای قوی این داستان درویش مصطفی هست که می تواند نمادی از عقل، آگاهی و هادی باشد. پیری که در موقعیتهای خاص برای کشیدن افسار هوس ظاهر می شود و به نظرم ورودش در فصلهای آخر داستان هم چندان غیرواقعی نیست. انسان وارسته و عالم همیشه زنده هست.
یکی از مواردی که به نظر من قابل تعمق بود؛ پررنگ و برجسته بودن شخصیتهای مرد داستان بود و در مقابل نقش خانمهای رمان خیلی این چنین نبود با اینکه داستان در مورد مهتاب بود اما خواننده خیلی رابطه عمیق با این شخصیت برقرار نمی کند. به نظرم در این رمان آقایون محبوب تر بودن.
این داستان عمیق و تاثیرگذار بود با پایانی غم انگیز. داستانی که سرسری نباید خواند و گذشت بلکه باید فکر کرد و تعمق.
        

4

          
کتاب کهکشان نیستی روایتی است از عشق و شیدایی مردی بزرگ که برای رسیدن به توحید و حقانیت چه مشقتها و سختی هایی را تحمل کرد تا ذوب در الله شود. 
داستان با فضاسازی و شخصیت پردازی عالی روایتها را بقدری ملموس کرده بود که خواننده خود را در تمام لحظات با شخصیتها همراه می دید. این کتاب نفیس با پیرنگ نسبتاً عالی زندگی آقای سیدعلی قاضی را از جوانی تا وفات مستمر روایت می کند.
داستان از زبانهای مختلف روایت می شود و با هر راوی مخاطب با گوشه ای از زندگی پرارزش این مرد والامقام آشنا می شود.
از نکات مهم این کتاب آشنایی با شاگردان سیدعلی قاضی هست که با بعضی از این بزرگان اسلام آشنا هستیم مثل مرجع جلیل القدر آیت الله بهجت که من به ایشون ارادت قلبی دارم و باعث مسرت بود که در این کتاب شمه ای کوتاه از شخصیت والای ایشان را شناختم. و یا حضرت آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی که من سالیان پیش داستان نمازی که ایشان می خوانند و حوری بهشتی را می بینند و ایشان توجهی نمی کنند و در این کتاب به این مسئله پرداخته شده بود و ماجرای امام خمینی قدس سره شریف.
و ما با راویان که همراه می شدیم با جنبه های شخصیتی آقای سیدعلی قاضی آشنا شده و در برابر عظمت اخلاقی و معنوی و انسانی این اشرف مخلوقات سرتعظیم فرود آوردیم.
آقا سیدعلی قاضی چنان در زندگی دنیایی بخود سخت گرفتند که شاید کمتر انسانی می تواند تحمل کند اما کسی که می تواند با یک اشاره تمام گنجهای عالم را از آن خود کند حاضر نیست طعم شیرین زندگی را بچشد چراکه لذت ها او را از معنویتی که بخواست خدا و توسط اهل بیت به ایشان عطا شده بود دور می کرد.
این کتاب چیزی جز درس انسان شدن و به پرواز درآمدن به سوی عشق حقیقی نیست.
این کتاب پربها رزق بود که نصیبم شد و من شیفته این شخصیت نورانی شدم.
        

3

          
کتاب مدیر مدرسه داستانی ساده و با نثری روان و بدون پیچیدگی نوشتاری در خط مستقیم قصه را پیش می برد و خواننده را با مشکلی روبرو نمی کند.
داستان جز کتابهای جامعه شناسانه و روانشناختی قرار می گیرد. و در تمام کتاب نکته اساسی اخلاق محوری هست که نویسنده از دیدگاه مدیر مدرسه خیر و شر را به نمایش می گذارد. 
گویی نویسنده خود را در قالب مدیر جا زده و تمام مشکلات و نابسامانی های موجود در مدرسه را بازگو کرده. و فقر و تنگدستی را یکی از شرایط بد مدارس عنوان کرده بصورتی که باعث شده بر زندگی معلم ها و دانش آموزان تأثیر عمیقی بگذارد.
نویسنده با نگاهی عمیق شرایط و اوضاع دوران پهلوی را به رشته تحریر درآورده و با نگاهی انتقادی این اوضاع نابسامان را هدف نوشتاری قراری داده و با همین نگاه مسائل زیادی را عنوان کرده مثل اوضاع نابسامان اقتصادی، بروکراسی حاکم بر ادارات، رشوه، فقر، فساد و...
در کل کتاب باوجود کوچکی حرف های زیادی برای گفتن دارد و نویسنده با قلم توانای خود به خوبی از پس این داستان برآمده است.
        

1

           حیفا رمانی مستند تاریخی و سیاسی هست که از چگونگی تشکیل داعش تکفیری توسط جاسوسان و خائنین صهیونیستی پرده برداشته. همه شخصیتهای داستان پرجنب و جوش هستند و این تکاپو خواننده را هم به سر ذوق آورده و با شخصیت‌ها همراه کرده است. با این حال گاهی دچار فرود هم شده و از هیجان داستان کم کرده.
این کتاب جدا از بحث امنیتی _ سیاسی به جنبه روانی و فکری شخصیت های داستان هم پرداخته که چگونه انسانها در طی زمان می توانند خود را به اوج و یا قعر آدمیت بکشند و انسانیت را درون خود خاموش کنند. چگونه با تمرین و آموزش می شود یک فکر را به صورتی نهادینه کرد که گویی سالها در عمق وجودت ریشه داشته است.
در این رمان به خوبی شاهد بودیم که چگونه دشمن با شناخت دین ما به خود ما حمله کرده و با این حربه توانسته افکار الحادی را به افرادی تزریق کند که خود سالها در این زمینه خبره بودند. و این میسر نمیشده مگر با شناخت دقیق مشکلات روحی، روانی و ضعف های شخصیتی و رفتاری آدمی.
در این رمان کمتر شخصیت پردازی و فضاسازی شده و بیشتر به مستندات پرداخته شده. در قسمت هایی از رمان خواننده مرز بین رویا و واقعیت را گم می کند و این موضوع داستان را از اینکه واقعی هست دور کرده و در این کتاب به نقش زن طوری پرداخته شده که در جاهایی غیرقابل باور می شود و داستان تخیلی را به خواننده القاء می کند. 
در این رمان نویسنده از جذابیت جنسی استفاده کرده که کمتر در رمان های ایرانی به چشم می خورد و نویسنده می توانسته کمتر به آن بپردازد چرا که خواننده این کتابها نوجوانان هم می توانند باشند و بخاطر خشونت هم بهتر هست که مخاطب این داستان زیر ۱۸ سال نباشد.
بهرحال رمان حیفا با همه نکات مثبت و ضعف های نوشتاری کتابی هست خواندنی که از عمق جنایت هایی نام می برد که سالهاست اسرائیل و آمریکا بر سر سرزمین های اسلامی آورده اند و داعش فرزند نامشروع این جرثومه های فساد هست. در این رمان فقط به گوشه ای کوچک از جنایات این هیولای زشت پرداخته شده و اگر به ظلمی که در حق زنان و دختران و کودکان سوری و عراقی مسلمان و ایزدی می پرداخت دل سنگ هم آب می شد.

داعش فرزند ناخلفیست که خون هزاران هزار انسان بر دستانش جاریست.
        

1

          
کتاب مردی در تبعید ابدی در ساختار روایی و با قلمی هنرمندانه و نثری آهنگین نوشته شده است. این زندگی نامه عاشقانه و سلوکانه روایتی هست از زندگی مردی که برای رسیدن به فهم نادانسته ها به جنگ جهالت رفت در زمانه ای که مردمان به اصطلاح عالم گفته های به حق او را بدعت در دین می دانستند و در این راه چه زخم ها و تهمت هایی را که به جان نخرید. 
این کتاب شاعرانه ما را به عمق زندگی ملاصدرا می برد، تا اندکی از زندگی این بزرگمرد جهان اسلام را بدانیم. مردی که در آسمان عرفان و علم حکمت و کلام و فلسفه چون ستاره ای درخشید و به مانند تمام اندیشمندان، مردمان هم عصرش او را نشناختن و به زندگیش تاختن و با او همان کردند که با حلاج و عین القضات همدانی و...
این کتاب با وجود قلم توانای نویسنده گاهی ذهن خواننده را به چالش می کشد و این خود باعث سردرگمی خواننده می شود و این موضوع بخاطر مطالب فلسفی هست که در کتاب آمده و چون موضوعات احتیاج به اندیشیدن دارد خواندن را با مشکل روبرو می کند چرا که در عرفان و فلسفه و حکمت احتیاج به پیر و راهنما هست وگرنه رهرو را در وادی حیرت سرگردان می کند.

این کتاب را باید جرعه جرعه نوشید تا بشود از نوشیدنش بهره ها برد.
        

1